این سریال صداوسیما، ۱۰ به هیچ از دیگر سریال‌ها جلو است

سریال سرزمین مادری به روز‌های آخرش رسیده، سریالی که سال‌ها پشت آنتن صداوسیما معطل ماند و حالا هم در تایمی بد و در سکوت و انزوا نمایش داده می‌شود. ترکیب بازیگران این سریال، حالا و در این سال‌ها محال است، گر چه که تغییر در تیم بازیگران به برخی حواشی هم دامن زده. اینجا چند یادداشت را به طور خلاصه از آورده‌ایم:

در ابتدا بخش‌هایی از یادداشت فاطمه‌سادات بکائی: شاید گل‌درشت‌ترین اشکال را بشود در تغییر تیم بازیگران سریال جست‌وجو کرد که ناگهان سطح اثر را چند پله پایین کشیده است. تغییر بازیگر در قصه‌های دنباله‌دار یکی از نقاط آسیب‌زا برای هر مجموعه‌ای است که دنبال‌کننده‌های وفادار دارد. رشته همذات‌پنداری مخاطب با چهره‌هایی که با آن‌ها خو گرفته است با تغییر بازیگران ناگهان قطع می‌شود و به سختی می‌تواند در ادامه ترمیم شود.

دیگر اشکال فصل سوم را شاید بشود در شتاب‌زدگی کارگردان برای عبور از فوج حوادث سیاسی آن سال‌های ایران جست‌وجو کرد و البته گرفتار شدنش در تکرار! کمال تبریزی برای تغییرات مهم در روند زندگی شخصیت‌هایی که در دو فصل اول با وسواس دوست‌داشتنی برای جزئیات تصمیم‌های آن‌ها وقت می‌گذاشت، توضیح کافی ندارد و توقع دارد مخاطب به سادگی از او بپذیرد که «رهی» ماجراجو و انقلابی چرا ناگهان دست از همه دوستانش شسته و خودش را گم و گور کرده است! گیر افتادن چندباره شخصیت اصلی قصه و رها شدنش به کمک دخترعموی شوهردارش هم دیگر تبدیل به کلیشه سرزمین مادری شده و قصه را لوث کرده است. هر‌چند بدون اغراق باید تاکید کرد که معنای این حرف آن نیست که فصل سوم سرزمین مادری ضعیف است. همین فصل هم به سادگی آب خوردن از تولیدات این روز‌های تلویزیون ۱۰ هیچ جلوتر است. اشکالی اگر هست با در نظر گرفتن استاندارد دو فصل قبلی همین سریال و مجموع عملکرد کمال تبریزی است.

 

این هم بخش‌هایی از یادداشت عاطفه جعفری: به دلیل وقفه‌ای که در تولید فصل سوم سرزمین مادری رخ داد، کمال تبریزی مجبور به تغییر ترکیب بازیگرانش شد. شهاب حسینی و محمدرضا فروتن از سریال جدا شدند. بازیگران جدید این فصل، آرش مجیدی، کوروش سلیمانی که جایگزین محمدرضا فروتن شده است، سعید راد، گلچهره سجادیه، بابک حمیدیان، مهران رجبی، حسین مهری، مجید سعیدی، حسین عابدینی و لیلا برخورداری در این فصل ایفای نقش می‌کنند.

در فصل سوم رهی به انقلابیون نزدیک شده و سمت و سوی اعتراضش هم با فصل دوم متفاوت شده است. البته اعتراض و نقد به این فصل بیشتر از دو فصل قبلی است و برخی معتقدند اعتراض و تظاهرات در دو فصل قبلی بهتر نمایش داده می‌شد و این فصل ضعیف‌تر از فصل‌های قبلی است. یکی از ویژگی‌های این سریال که باعث می‌شود همیشه روایت را بالا نگه دارد و مخاطب را خسته و دلزده نکند، اوج و فرودی است که کارگردان برای قصه در هر قسمت گذاشته است، هرکجا احساس می‌شود که قصه از ریتم می‌افتد، نویسنده با قصه و روایتی جدید و ورود چهره‌های شناخته شده تاریخی داستان را جلو می‌برد. سرزمین مادری گنج این روز‌های تلویزیون است، اما گنجی که قدرش دانسته نشد و نمی‌شود. این روز‌ها که سریال‌های تلویزیونی مخاطبان ۲ درصدی و ۵ درصدی دارند، سرزمین مادری می‌توانست تلویزیون را از این انزوا خارج کند، اما انگار مدیران تلویزیون علاقه‌ای به این سریال نداشتند و ندارند. نمی‌خواستند بیش از این مانوری بدهند تا سریال دیده شود.

یادداشت میلاد جلیل‌زاده: تماشای سریال سرزمین مادری شبیه به تماشای یک آلبوم قدیمی از بازیگران سینمای ایران هم هست. انبوهی از ستاره‌ها در این مجموعه گرد هم آمده‌اند تا به‌یاد بیاوریم که روزگاری پاتوق بهترین‌های هنر نمایش در پروژه‌های بزرگ تلویزیون بود. چیزی که امروز در مقیاس بسیار کوچک‌تر به شبکه نمایش خانگی منتقل شده است.

چرا دیگر آثاری از قبیل «کیف انگلیسی» یا «سرزمین مادری» در تلویزیون تولید نمی‌شوند یا اگر تولیداتی وجود دارد، به آن کیفیت و غنای سابق نیست؟