تاریخ بیهقی یا «تاریخ مسعودی» نام کتابی است نوشته «ابوالفضل بیهقی» که موضوع اصلی آن تاریخ پادشاهی «مسعود غزنوی» پسر سلطان «محمود غزنوی» است. این کتاب علاوه بر تاریخ غزنویان، قسمتهایی درباره تاریخ صفاریان، سامانیان و دوره پیش از پادشاهی «محمود غزنوی» نیز دارد. نسخه اصلی کتاب حدود 30جلد بوده که به دستور «سلطان مسعود» بخش زیادی از آن از بین رفته و از این کتاب امروزه مقدار کمی (حدود پنج مجلد) بر جای مانده است.
عبدالمجید نجفی از نویسندگان کودک و نوجوان بعضی از داستانها و خردهروایتهای کتاب بیهقی را به زبان خیلی ساده و شیرین بازنویسی کرده و همراه با تصاویر جذاب بابک عامل قریب در نشر قدیانی به چاپ رسانده است. به دنبال بررسی تأثیر آثار بازنویسی بر روند رشد کتابخوانی کودکان و نوجوانان به سراغ عبدالمجید نجفی، روایتگر مجموعه 10جلدی تاریخ بیهقی رفتیم و با او به گفتوگو پرداختیم.
تاریخ بیهقی؛ همتراز شاهنامه فردوسی
عبدالمجید نجفی در خصوص علاقه خود به تاریخ بیهقی عنوان کرد: این اثر همتراز و همتای آثار فاخر و سترگ زبان و ادبیات فارسی مانند شاهنامه فردوسی، گلستان سعدی، اشعار حافظ و... است. تاریخ بیهقی همیشه برای من که دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی بودم و در کار کارگری کلمات مشغول به فعالیت بودم و هستم، به لحاظ نثر، محتوا و مضامین زیباشناختی جذاب و مهم بوده و همچنان نیز هست. من در راستای دغدغهای که برای مخاطب کودک و نوجوان داشتم، پای کار نشستم و حاصلش هم همین مجموعه دهگانه تصویری است که به بازار نشر عرضه شده است. او با بیان اینکه از سال 1368 به اهمیت بازنویسی و بازآفرینی متون کهن فارسی پی بردم، گفت: در طول این سالها از عطار نیشابوری و منطق الطیر ایشان، مصیبتنامه و الهینامه، از متون دیگر کهن مانند کلیله و دمنه و در مورد زندگی شمس و شهریار برای مخاطب کودک و نوجوان کارهایی انجام دادم.
همچنین همپای توجه به متون کهن فارسی، تاریخ بیهقی به لحاظ ارزش تاریخی- دوره غزنویان- از نظر زیبایی شناسی نثر و دارا بودن فضای دراماتیک، پیوسته اثری بسیار جذاب برایم بوده و هست. از آنجا که برای کودکان و نوجوانان داستان و رمانهای زیادی نوشتهام، اقتباس از آن شاهکار نثر فارسی برایم گریزناپذیر بود و میخواستم حلاوت تاریخ بیهقی را کودکان و نوجوانان میهنم نیز دریابند. امیدوارم با تصویرگری بسیار زیبا و چشمنواز مورد توجه کودکان و نوجوانان کشور قرار بگیرد.
انتخاب داستانهای کتاب براساس مباحث روانشناسی
نجفی در خصوص داستانهایی از تاریخ بیهقی که در این کتاب به آنها پرداخته شده، بیان کرد: من همه داستانهایی که مناسب گروه سنی کودک و نوجوان بود را انتخاب کردم. ابتدا تعداد داستانها زیاد بود اما در مرحله غربال و گزینش خروجی آنها همین 10داستان شد. این داستانها را براساس مباحث روانشناسی و عدم داشتن خشونت برای کودکان و نوجوانان انتخاب کردم. به هر حال ممکن است مطلبی که آموزنده و مناسب برای مخاطب بزرگسال باشد، برای نوجوان یا کودک مناسب نباشد مانند برخی از فیلمها و سریالهایی که ابتدای شروع تأکید میکند برای گروه سنی کودک و نوجوان مناسب نیست یا ممکن است سکانسی خشونتآمیز داشته باشد.
ضرورت آشنایی کودک و نوجوان با متون کهن و کلاسیک
این نویسنده کودک و نوجوان با تأکید بر اینکه تلاش برای آشنا کردن و علاقهمندسازی نسل امروز به کتابخوانی، از ضرورتهای اساسی کار فرهنگی، آموزشی و تربیتی است، اظهار کرد: اگر کاری خوب و با معیارهای کارشناسانه و درست انجام بگیرد حتماً مخاطبان خود را پیدا خواهد کرد. کودکان، نوجوانان و جوانان ما بایستی با متون به اصطلاح کهن (که من در یکی از مصاحبهها به دریاهای بیکران تشبیهش کردم) و با جزئیات زیباشناختی این متون چه به لحاظ فرم و چه به لحاظ محتوا آشنا شوند. کودک و نوجوانی که فقط معطوف به جزوه و مشغول آموزش تستهای چهار جوابی است، قطعاً فرصت آشنایی با متون کهن را ندارد. به هر حال کلیت آموزش و پرورش ما از اول دبستان تا انتهای دکتری، جزوهمحور است. همچنین به قول فردوسی بزرگ که هزار سال پیش گفته بود توانا بود هر که دانا بود، از این موارد فهم و دانایی زیادی را نمیتوان بدست آورد، یعنی اگر ما میخواهیم توانمند شویم، ابتدا باید داناییاش را کسب کنیم. این دانایی در آموزش و پرورش خیلی مد نظر نیست و فقط به برگزاری انواع و اقسام کلاسهای کمک آموزشی توجه میشود. پس نتیجه میگیریم دانشآموزان با کلیله و دمنه، گلستان سعدی، آثار نظامی بزرگ و... آشنا شوند زیرا فهم، دانایی و تجربههای زیستی در این کتابهاست. ممکن است این افراد از نظر هوش آدم برجستهای باشند اما از نظر تجربه زیستی و کسب مهارتهای زندگی در فقر مطلق به سر خواهند برد. آثار کلاسیک بسیار باشکوه و ژرف هستند. از دور شاید دست نیافتنی جلوه کنند اما آموزش ظریف و مداوم شناگری و ایجاد انس و الفت با اقیانوس و موجسواری را یاد فرزندان ما میدهد، به گونهای که دیگر از آن دل نمیکَنند.
فواید کتابخوانی در کودکان و نوجوانان
وی در پاسخ به این پرسش که کلاسیکخوانی چه تأثیری بر روند رشد کتابخوانی کودکان و نوجوانان و رشد مهارتهای آنها دارد، بیان کرد: من به عنوان کسی که 17سال در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کار کردم، باید بگویم دانشآموزانی که کتابخوان هستند و برای دریافت کتاب به کتابخانهها مراجعه میکنند و با ادبیات دراماتیک، داستان و قصه و شعر فارسی آشنایی دارند، برخلاف تصور برخی والدین، نه تنها در درسهایشان با موانع و مشکلی روبهرو نمیشوند، بلکه انسانهای موفق و با دید بازتری هستند و همچنین از خلاقیت بیشتری برخوردارند. آنها از مشکلاتی که در مدرسه یا زندگی شخصی خود دارند، نمیهراسند، زیرا ذهن خلاقی دارند و میتوانند برای هر مشکلی از زاویههای مختلف راه حل پیدا کنند. اما دانشآموزانی که فقط سرشان در کتابهای درسی و جزوههای کمک آموزشی است، شاید تکنیکهای پاسخدهی به پرسشها را بلد باشند اما از خلاقیت بالایی برخوردار نیستند و با کوچکترین مشکلی که در زندگی خود دارند جا میزنند و متکی به خانواده هستند.
رویکرد متون کهن به ما آموزش میدهد از سختیها نهراسیم و با طمأنینه مقابل مشکلات بایستیم. علاوه بر اینها مطالعه متون کهن؛ مهارتهای خوب سخن گفتن، خوب گوش دادن و نه گفتن به دیگران را به ما میآموزد.
شعرخوانی برای کودک، نیازمند تخصص است
او در خصوص وجه تمایز بازنویسی که انجام داده با سایر آثار مشابه، گفت: بنده به دلیل اینکه سالیان متمادی با کودکان و نوجوانان کار کردم و هنوز هم با این قشر و قشر دانشجو و جوان در ارتباط هستم، حساسیتها و ویژگیهای زیباشناختی و شخصیتی را هم به لحاظ مطالعات تئوریک و هم به لحاظ عملی درک کردهام چون که با کودک سر و کارت فتاد/ پس زبان کودکی باید گشاد. شعری که برای کودک گفته میشود، نیازمند مهارت و تخصص ویژه است.
حقیقتاً من ادعایی راجع به اینکه کاری کردهام کارستان ندارم اما بازخوردی که از دهگانه تصویری دیدم، متوجه شدم هم به لحاظ قوت تصویری و هم به لحاظ کیفیت روایت و پرداخت داستانی با گروه سنی که مورد هدف بوده کاملاً تطابق دارد. مخاطبان کتاب خودشان را در داستانها میبینند و استقبال میکنند. اگر استقبال با همین روال ادامه داشته باشد، دور نمیبینم این کتاب اواخر پاییز به چاپ مجدد برسد. من به عنوان کسی که از اوایل دهه60 برای کودکان و نوجوانان داستان، رمان، مجموعه داستان، بازنویسی و بازآفرینی از متون کهن انجام دادهام، فکر میکنم پس از گذشت حدود 30سال، کاری که انجام گرفته کارشناسانه و تخصصی بوده است.
از آثار سفارشی بیزارم
نویسنده مجموعه داستان «کت پشمی» در خصوص نقاط قوت و ضعف آثار بازنویسی خاطرنشان کرد: از آثار صرفاً سفارشی و کتابسازیهای شتابزده و سوداگرانه بسیار بیزارم. هدف از تولید این گونه آثار نباید صرفاً مادی باشد. در کنار آن باید به اصول کار و اهداف مهم تربیتی توجه داشت. من در این مجموعه تلاش کردهام به نثر و زبان ساده در کنار تصویرسازی زیبا، تأثیری ماندگار در ذهن مخاطب بگذارم، به گونهای که سالهای بعد حتماً به سراغ اصل تاریخ بیهقی برود.
ما قصد شعار دادن نداریم و میدانیم انگیزه مادی بخشی از کار است اما اگر همه انگیزه و اراده معطوف به درآمدزایی شود، نتیجهاش زیانبار خواهد شد. برخی از کتابها را که میبینم، متوجه میشوم از نظر ظاهر، حروفچینی، مضمون، محتوا و تصویرگری زار میزنند و معلوم است سردستی و شتابزده و صرفاً فقط برای درآمدزایی به چاپ رسیدهاند. برای چاپ یک کتاب نفیس باید به مسائلی مانند وقت کافی، ناظر چاپ، متناسب بودن تصاویر با متن و... توجه داشته باشیم. کتاب خوراک روح و ذهن است. زمانی که کتاب ضعیف عرضه میشود شاید برای ناشرش سود آنی داشته باشد اما نتیجه عملش این است که کودک و نوجوان از کتاب و مطالعه فاصله میگیرد. در واقع در کنار کتابهای خوب و فاخری که در بازار کتاب ارائه میشود کارهایی نیز وجود دارد که برای تولید انبوه صرفاً معطوف به سود عرضه میشوند و این موضوع برای وضعیت کتاب و کتابخوانی کودک و نوجوان کشور ما بسیار فاجعهآور است.
کودکان کتابخوان در آینده کشور تأثیرگذارند
او در پاسخ به این پرسش که چه کنیم تا کودک و نوجوان به کتاب و کتابخوانی علاقهمند شود، گفت: این موضوع نیاز به واکاوی مفصل دارد. تولید آثار خواندنی و جذاب، حمایت کارشناسانه و جدی دولتها از آثار فاخر، حمایت از فعالان عرصه نشر، ایجاد پایگاههای کتابخوانی در مدارس، دادن امتیازهای آموزشی به دانشآموزان و تقدیرهای کارشناسانه و... از آن جملهاند. یک سوم جمعیت کشور ما را کودکان و نوجوانان تشکیل میدهند و آموزش و پرورش باید توجه داشته باشد جمعیت عظیمی از کشور، مخاطبش هستند. ایجاد پایگاههای کتابخوانی فقط نیاز به طرح و برنامه دارد. آموزگاران مدارس میتوانند فضایی را برای کتابخوانی ایجاد کنند و تعدادی کتاب را برای تشویق دانشآموزان قرار دهند. در حال حاضر وضعیت نشر کتاب بسیار دشوار است. ما نباید فرهنگ را با تبلیغات اشتباه بگیریم. کار فرهنگی که در درازمدت انجام شود، نیاز به حوصله و وقت کافی دارد. یکی دیگر از راههای ترویج کتاب و کتابخوانی، معرفی کتاب، نشریات و مجلات است. اگر نشریات و روزنامههای دهه 60 و 70 یا ویژهنامههایی که صفحات ادبی داشتند را مشاهده کنید، میبینید در تشویق و ترویج کتاب و کتابخوانی نقش بسزایی داشتند. ما هر چقدر که فضای کتاب، کتابخوانی و کودکان فرهیخته کتابخوان داشته باشیم، ضرر نمیکنیم و قطعاً در آینده خوب کشور تأثیرگذار خواهند بود.