در دنیای امروز، گویی گریزی از تبلیغات نیست. چه در حال تماشای تلویزیون باشیم، چه در حال وبگردی یا حتی رانندگی، با حجم عظیمی از آگهیهای رنگارنگ و بعضاً ناخواسته روبرو میشویم. اما دو مجموعه پرمخاطب که سهم عمدهای در تبلیغات دارند، تلویزیون و نمایش خانگی هستند. فضاهایی که جدل بر سر شیوه تبلیغات آنها ادامه دارد و با نقدهای مختلفی مواجه هستند. اما تفاوت اجرای تبلیغات و شیوه نمایش آن در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی از موضوعاتی است که جای بحث دارند.
اولین و یکی از مهمترین مواردی که در این قیاس وجود دارد، موضوع زمان است. اگر از مخاطبان شبکه نمایش خانگی باشید، حتماً با آگهیهای چند دقیقهای ابتدای کارها مواجه شدهاید، تبلیغاتی که نهایت دو دقیقه زمان به خود اختصاص میدهند و از اواسط آن قابل رد کردن هستند. این تبلیغات گاهی خلاصهتر شده و برای چند ثانیه اواسط سریال ظاهر میشوند، آنقدر که تا تصمیم به جلو زدن آن و رد کردن آگهی بگیرید، به پایان میرسند.
اما در تلویزیون ماجرا فرق میکند و مخاطب با انبوهی از آگهیهای تمام نشدنی مواجه است که گاهی تا 5 دقیقه هم درست وسط تماشای یک سریال ادامه دارد. در واقع مردم وقتی تلویزیون را روشن میکنند و در کنار نقد محتوایی به برخی از برنامهها و سریالها، آگهیهای بازرگانی مشاهده میشود که نه تنها به تعبیر برخی رنگآمیزی و تنوع روی آنتن ایجاد نمیکند بلکه مردم را خسته و آزرده کرده و در اکثر اوقات تصمیم میگیرند آن برنامه و سریال مورد علاقهشان را هم به خاطر تعددِ پخش آگهیهای بازرگانی، نبینند.
البته این انتقاد بارها از سوی شورای نظارت بر صدا و سیما هم مطرح شده که چرا آنتن سیما یکسره در اختیار آگهیهای بازرگانی است؟ به همین دلیل بحث آگهی بازرگانی، حمایت از تولید و تولیدکننده در رسانه ملّی نیازمند شفافسازی بیشتری است که تا امروز هیچکدام از مسئولین مربوطه درباره قراردادها و نوعِ تبلیغات و آژانسهای تبلیغاتی منتسب به رسانه ملّی صحبتی نکردهاند؛ از طرفی هم باید خروجی آنتن را بررسی کرد که چقدر با بودجههای تخصیص داده شده، همخوانی دارند. همه این موارد از نکاتی هستند که پیرامون مسئله تبلیغات در این رسانه وجود دارد.
در این میان برخی از منتقدان در مورد تبلیغات در نمایش خانگی با بیان اینکه مخاطب برای خرید اشتراک و تماشای یک اثر هزینه کرده، این اقدام را محکوم میکنند؛ اما چرایی این جریان هم از موارد قابل تأمل است. بخش اصلی این جریان به هزینه تولید محصولات مختلف (سریال ها و برنامه ها) برمیگردد که نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است، موضوعی که در همه زمینهها در جامعه شاهد آن هستیم. بر همین اساس پلتفرم ها برای ادامه حیات منطقی خود پس از افزایش هزینه های تولید دو گزینه دارند: گزینه اول افزایش حق اشتراک است که باید حداقل سه برابر مبلغ فعلی باشد اما افزایش درصد خیلی کمتری از آن با انتقادهای بسیاری مواجه میشود.
گزینه دوم، در راستای تلاش برای ادامه بقا هم این است که هزینه اشتراک تا حد امکان ثابت یا با تغییرات جزئی همراه باشد و تبلیغات به میان بیایند؛ آگهیهایی که اوایل و حتی اواسط سریال پخش میشوند و به کمک تثبیت قیمت اشتراکها و ادامه فعالیت پلتفرمها میآیند.
طبیعتاً تحمل چندثانیه آگهی در این گیر و دار میتواند منطقیتر از پرداخت هزینه مضاعف باشد و به همین دلیل است که در سالهای اخیر شاهد گسترش نسبی تبلیغات در شبکه نمایش خانگی هستیم.