وحید یامین پور در ابتدای سخنانش عنوان داشت اساسا هیچ تمدنی نمیتواند بدون فرهنگ باشد، تمدن ها تجسد یافته فرهنگ ها و ایده ها هستند، تمدن ها فراز و نشیب را تجربه میکنند و همواره در طول تاریخ یکسان نیستند؛ تمدن غرب میخواهد به ما القا کند که این تمدن غربی تکامل یافته هر تمدنی است و اگر تمدنی بخواهد ابراز وجود کند و موجودیت تمدن غربی را زیر سوال ببرد، آن را دچار وحوش میداند.
غلبه ای که تمدن سیطره یافته غربی دارد، تهی سازی است، از دیدگاه او هیچ ایده ای نباید در مقابل تمدن غرب وجود داشته باشد و همین ابراز ایده و موجودیت تمدن اسلامی دلیل دشمنی آن با ماست و همواره در تلاش بوده تا از تبدیل شدن تمدن اسلامی به رقیب و نقطه مقابل خود جلوگیری کند.
اما سوال این است که عناصری که این تمدن غربی را شکل میدهند چه چیزاند؟! در اینجاست که به مفهوم «تصرف و غلبه» میرسیم؛ تصرف در عالم، تصرف در طبیعت، بحران خانواده، تهی شدن زندگی از معنای واقعی آن، فقر، مصرف زدگی و نفع شخصی.
تمام تدارکات نظام حقوقی و سیاسی تمدن و تفکر غربی بیشینه کردن نفع شخصی است؛ از نگاه تفکر غربی آن چیزی که به ظهور رسیده تصرف و غلبه است و برای بسط این تصرف غرب لازم دارد تا نقطه مقابل خود را تهی کند، چه با استعمار نو و چه با استعمار فرا نو به وسیله بسط فرهنگ خود در کشور های هدف.
یامین پور در ادامه مباحث خود به مفهموم استقلال اشاره داشت: استقلال برآمده از مفهوم عزت و غنای نفس است، همان چیزی که ما را در مسیری غیر از مسیر تمدن غربی قرار میدهد.
قدرت از یک هسته درونی و چشمه چوشان نشات میگیرد؛ ما سالهاست در غرب شاعر و فیلسوف و مکاتب بزرگ و تاثیر گذار نداریم و اما در مقابل آن قدرت تکنولوژی و ابزار متنوع به وجود آمده است، که عملا این تحول نوعی دیوانگی و جنون در انسان غربی ایجاد کرده است.
اگر نگاهی به کتاب «ایران، روح یک جهان بی روح» داشته باشیم متوجه خواهیم شد هشداری که برای ما وجود دارد همان هشدار «غرب زدگی» است.
ما در ابتدای این انقلاب ابزار نداشتیم اما گرمای درونی داشتیم که نترس بودن و قدرت را به ما عرضه میدارد، این گرما همان فرهنگ و تمدنی است که آینده ما را میسازد؛ اما حالا تصور شود کم کم این گرما سرد شده و جایش را صرفا به ابزار بدهد، در این صورت به ترس مبتلا می شویم و نخواهیم توانست تصمیم های درست بگیریم در نتیجه محافظه کار خواهیم شد؛ این «غنای نفس و گرمای درون» تضمین کننده تمدن اسلامیست ، غنای نفس در اسلام و قدرت تمدن ساز اسلامی از احساس عجز و تسلیم میآید، تسلیم در برابر خداوند متعال؛ چرا پابرهنه ها شجاع اند! چون اتکای آنها به ابزارشان نیست خداوند در قرآن اشاره دارد، حق ندارید چشمهایتان را از ساز و برگ دیگران پر کنید چرا که قدرت شما از اینها به دست نمی آید.
حقیقت دین تصرف نیست، دعوت است؛ اما آیا با هر ابزاری میتوان دعوت کرد؟ جواب خیر است چرا که اگر ما در رسانه ابزار غلبه و تصرف را پیش بگیریم، پس تفاوتی بین تمدن ما با غرب نخواهد بود. ساختن است که تمدن ایجاد میکند؛ ساختن از یک نیروی درون جریان مییابد؛ ما نمیتوانیم قدرت و اقتدار را بخریم ، اگر میخواهیم تمدن ساز باشیم باید قدرت و اقتدار را خود بسازیم. روابط انسانی دینی و ایجاد الفت و حفظ الفت کار بسیار دشواریست، الفت یعنی روابط انسانی بی غرض که در غرب این الفت وجود ندارد و انسان ها روابطشان صرفا براساس نفع و سود شخصی است. روابط هر چه به سمت الفت پیش رود شتاب ما به سوی مدینه فاضله بیشتر خواهد بود و حالا این الگو را شما با دعواهای سیاسی انتخابات مقایسه کنید که چقدر فاصله وجود دارد و این احساس خطری ست که تمدن اسلامی در معرض آن است.
یامین پور در بررسی ساختار و تاثیر رسانه خاطر نشان کرد که حتی در بحث جنگ رسانهای ماهیت و حقیقت رسانه غربی تصرف و جنگ روانی است. در فضای مجازی نیز بباید مراقب باشیم شبیه دشمن نباشیم و ابزار غلبه فریبمان ندهد. ساخت تمدن به این شکل ایجاد خواهد شد و طرح از پیش تعیین شدهای ندارد.
فردی که بخشی از فرصت خود را در فضای مجازی صرف بصیرت و آگاه سازی مردم میکند حقیقتا مصداق بارز جهاد است؛ کسی که خود را مقابل هجمه دشمن با عنوان و ارائه جهاد تبیین سپر میکند، کار و عمل او دشواری و ارزشمندی بالایی دارد به طوری که میتوان گفت حتی نسبت به آن رزمندهای که در خط مقدم میجنگید از خودسازی و ازخودگذشتگی بالاتری برخوردار است.