نرگس آبیار کارگردانی است که فیلم بهفیلم اگر پیشرفت نداشته لااقل این حس را به مخاطب منتقل میکرد که چالشهای دشوارتری را از پیشرو برداشته. « شیار 143 » دومین فیلم او به وضوح یک گام بلند در کارنامهاش بعد از ساخت چند فیلم کوتاه و البته فیلم «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» بود. «نفس» هرچند موفقیت «شیار 143» را تکرار نکرد اما در ایده و اجرا بکر بود. « شبی که ماه کامل شد » هم اثری دشوار بود که کمتر کارگردان زنی در ایران سمتش رفته بود. اما آبیار همانطور که بهخوبی از پس سکانسهای عاشقانه برآمده بود، لحظات پرالتهاب و حتی اکشن را هم ساخته بود. با این اوصاف «ابلق» که در اوج کرونا ساخته شد باید گامی روبه جلو برای او محسوب میشد. فیلمی که به تازگی اکران آنلاینش تمام شده و با تاخیر زیاد رسماً وارد شبکه نمایش خانگی شده است.
«ابلق» فیلم ضعیفی نیست اما برای کارگردانی چون آبیار قدم تازهای محسوب نمیشود. فیلم داستانی نمادین از دردسرهای زندگی در گوشهای از شهر است که موشها به همهجایش رسوخ کردهاند و مردی که معتمد محل است به زنی که نسبت فامیلی باهم دارند نظر دارد. در تمام مدت فیلم هم سایه برجهای شیک و نور چراغهای رنگی شهربازی در فیلم خودنمایی میکند. آبیار با این فیلم سیمرغ مردمی را برنده شد اما در جایگاه کارگردان بهمراتب بهتر از فیلمنامهنویس اثر ظاهر شده. فیلمنامه «ابلق» در بسیاری از دقایق درجا میزند و تکراری موقعیتهایی است که درام را پیش نمیبرند. اما تسلط کارگردان در لحظه به لحظه فیلم حس میشود؛ بهخصوص بازیهای فیلم که به جز یک مورد، همگی موفق از کار درآمدهاند. تنها اشکال بزرگی که میشود به انتخابهای آبیار گرفت بازیگر نقش «جلال» یعنی بهرام رادان است که اجرایی سرد و بیروح دارد. او اصلاً شخصیت یک فرد آزارگر را اجرا نمیکرد و شخصیتی تخت را ارائه کرده که ضعف اجرایش بهخصوص در بین اجرای خوب بقیه بازیگران کاملاً محسوس است. با این اوصاف باید به انتظار بنشینیم و ببینیم آبیار در ادامه میتواند فیلمی بسازد که برگ برندهای در کارنامهاش باشد یا میخواهد خودش را تکرار کند.