این خبر در حالی منتشر می شود که چند روز گذشته اعتصاب اتحادیه نویسندگان آمریکا با توافق اولیه به پایان رسید و اتحادیه تهیه کنندگان آثار سینمایی و تلویزیونی نیز در حال مذاکره با انجمن بازیگران) (SAG-AFTRA به منظور خاتمه دادن به اعتصابشان هستند. یورونیوز مدعی است که این اعتصاب نویسندگان منجر به توقف اکثر تولیدات سینمایی و تلویزیونی شده و میلیاردها دلار به اقتصاد کالیفرنیا خسارت زده است. روند فیلمبرداری پروژه سینمایی «امیلی در پاریس» هرچند که به نقل از برخی وبسایت های سینمایی پیش از شروع اعتصابات مطرح شد، اما طبیعتاً مانند سایر پروژهها، تولید فصل جدید، نیز متوقف و به زمان نامشخص موکول شده بود.
همانطور که می دانید امیلی در پاریس یک مجموعه تلویزیونی اینترنتی آمریکایی در ژانر کمدی-درام و رمانتیک است که توسط «دارن استار» ساخته شده و برای نخستین بار از ۲ اکتبر ۲۰۲۰، در نتفلیکس پخش شد. نقش اصلی سریال یعنی امیلی، زنی آمریکایی است که در دهه بیست زندگیاش به واسطه یک فرصت شغلی در حوزه تبلیغات تجاری، اتفاقی به پاریس سفر می کند و در طی تصمیم گیری های خود، با اتفاقات پیش بینی ناپذیر مواجه می شود. پرواضح است که هر فیلمی نمی تواند چهره واقعی یک شهر یا منطقه محلی را نشان دهد اما این سریال تلاش کرده بخشی از فرهنگ پاریس و عادت های خوب و بد فرانسوی ها را نشان دهد. از طرفی می توان گفت محور اصلی این سریال مواجهه دو دیدگاه آمریکایی و فرانسوی در زمینه های مختلف و البته بیشتر در حوزه مشاغل «تبلیغات و بازاریابی» است. این نشان می دهد که سازنده فیلم، سوژه های فیلم را با ظرافت خاصی از بین کلیشه ها و عناصر موجود در دو جامعه اروپایی و آمریکایی، انتخاب کرده است. همزمان با این ظرافت ها سعی کرده یک سریال سرگرم کننده ای نیز باشد. از منظر جامعه شناختی، سازندگان فیلم به شخصیت« امیلی» عناصری بخشیده اند که ویژگی مهندسی شده نسل او در عصر اینترنت است. معتاد به تلفن همراه و تعهد اجباری به اشتراک گذاری بیش از حد آنلاین، تولید محتوا برای ارتباطات اینستاگرامی و حساسیت به دریافت پاداش و تشویق برای اندکی کار. در واقع می توان گفت در زیر شخصیت بامزه و شیرین شخصیت اصلی، خلاء پر واضحی از نیستی نهفته است که در شغل، اینترنت و زندگی گم می شود. و در مقابل شخصیتی که به فرانسوی ها دادند افرادی هستند که صبح دیرتر به سرکار می روند و کار می کنند تا آن زندگی کنند و در ایام تعطیل به شدت از صحبت درباره کار پرهیز می کنند. اما «امیلی» به عنوان شخصیت آمریکایی با کار کردن زندگی می کند.
درباره زمان پخش سریال باید گفت که تمامی فصل های پیشین این سریال هماکنون از طریق سرویس استریم نتفلیکس در دسترس قرار دارند. اما این سرویس هنوز تاریخ مشخصی را برای انتشار فصل چهارم آن اعلام نکرده است و م باید تا انتشار اطلاعات تکمیلی منتظر ماند.
تماشاگران غیر ایرانی، درباره Emily in Paris چه گفته اند؟
این سریال بین برخی کاربران سایت مشهور IMDB چندان محبوبیتی کسب نکرده است و کاربران، با عناوینی چون تهاجمی، توهین آمیز، گیج کننده و حتی معمولی این سریال را نقد کردند. یکی از کاربران با اشاره به اینکه سریال هالیوودی درباره جذابیت و جذابیت آن در بازاریابی می گوید:« هالیوود فقط دو شغل برای افراد بدجنس دارد که واقعاً در فیلم کار نمی کنند: وکلا و افراد بازاریابی. انگار که اگر مشهور نباشی و در یکی از این دو شغل نباشی، نمیتوانی زندگی با ارزشی داشته باشی اوه، و البته شما باید ثروتمند باشید. جنگ طبقاتی بیمارگونه به راه افتاده است و اکثر مردم حتی با تشویق امیلی "دختر کارگر" طراح لباس، متوجه آن نمی شوند.» کاربر دیگری نیز نوشته است:« این سریال مملو از کلیشههای فرسودهای در مورد مردم فرانسه است. اگر هرگز در پاریس زندگی نکرده اید، هرگز در فرهنگ پاریس غرق نشده اید، این کلیشه ها را باور خواهید کرد. این به سادگی توسط یک آمریکایی فریاد میزند که آمریکاییها «استثنایی» هستند و فرانسویها «تنبل، بد و بیش از حد سیگار میکشند». این کابران در واقع نگاه آمریکایی را نقد می کنند و البته ممکن است فرانسوی باشند و به طور طبیعی از این سریال که «رویکرد آمریکایی» را مقوله ای استثنایی، نجات بخش و برتر معرفی می کند، عصبانی هستند و می گویند «چیزی که سریال می خواهد بگوید این است که فقط راه آمریکایی درست است و فرانسوی ها گنگ هستند.» از طرفی حاکی از این است که کلیشه ها در سینمای دیگر کشورها برای مخاطبان چندان جالب نیست. اگر نقد همه این قبلی از کاربران را جمع کنیم خواهیم دانست که این سریال یک نمایش آمریکایی است برای افرادی که هرگز به پاریس نرفته اند.
یکی از کاربران IMDB به نکته مهمی اشاره می کند و می نویسد:« آیا این خوشنویسترین، شیواترین و خوشبازیترین سریال تاریخ است؟ نه. در زمانی که نمیخواهم بحران جهانی کرونا، سیاست، آب و هوای تلخ و دیگر چیزهای ناامیدکنندهای که در سراسر جهان میگذرد به یاد بیاورم، از این کار لذت بردم.» اشاره این کاربر، یک اشاره دقیق به کارکرد اصلی ساختار صنعت سینما برای مخاطب است. جاذبه سینما در همین کارکرد اصلی است. بحث درباره جذابیت سینما را نمی توان بدون اشاره به مخاطب سینما انجام داد. درواقع تماشاگر سینما در توهمی از واقعیت غرق می شود و در یک بازی «شبیه به زندگی» شرکت می کند، بی آنکه رنج های زندگی دامن او را بگیرد. مانند کودکی که به «قصه» نیاز دارد و خود را در قصه فراموش می کند. این قانون تخلف ناپذیر بر ناخودآگاه سینما حاکم است، چه در ژانر وحشت و اجتماعی باشد و چه در در ژانر کمدی و درام.