هادی حجازیفر در یک گفتگوی تلویزیونی درباره تجربه ساخت سریال «عاشورا» صحبت کرد که بخشهایی از این گفتگو را در ادامه میتوانید بخوانید.
سعی کردیم یک سند تصویری از دروان فرماندهی آقا مهدی باکری در لشگر عاشورا داشته باشیم و اگر دیالوگها به زبان آذری بیان نمیشد قطعا بخش عمدهای از روح کار را از دست میدادیم. بعضی کلمهها واقعا معادل فارسی ندارد و این موضوع حتی در زیرنویسهای سریال «عاشورا» نمود دارند. در سریال «عاشورا» رزمندگانی هم به تصویر کشیده شدهاند که فارس زبان بودند و تا جایی که امکان داشت و به فضای کار لطمهای وارد نمیکرد از زبان فارسی در دیالوگها استفاده کردیم.
در آن دوران خیلی چیزها شبیه الان نبود مردم به سختی مسئولیت را قبول میکردند و اینگونه نبود که مانند امروز برای یک صندلی سر و دست بشکنند و در آن دوران مسئولان و فرمانده هان خود را ملزم به پاسخگویی در برابر خدا و مردم میدانستند و به نظرم فرمانده یا مسئول بودن بسیار موقعیت پیچیدهای بود.
برخی به من ایراد گرفتند که چرا به عملیات هایعدم الفتح در این سریال پرداختی که در جوابشان باید بگویم چون در این دو عملیات آقا مهدی، حمید باکری و خیلی از رزمندههای لشگر ۳۱ عاشورا را از دست میدهیم و به همین دلیل بیشتر به این دو عملیات در دوران دفاع مقدس پرداخته ایم.
از سریال عاشورا راضی هستم ولی ۵ درصد از توانم به لحاظ فکری، هنری و تمرکز روی بازیگری و متن صرف این کار شد و ۹۵ درصد توانم صرف تولید و سر و کله زدن با ارگانها و نهادهای مختلف برای کمک گرفتن برای ساخت سریال عاشورا شد. این سریال قابلیت این را داشت که خیلی بهتر از این شود.
اگر این مسائل و مشکلات از طرف من بارها و بارها بیان میشود به دلیل هموار شدن راه برای افرادی است که علاقه به فعالیت و ساخت آثار در ژانر دفاع مقدسی دارند. من به این قهرمانها و این حوزه علاقهمندم و درباره این افراد با احدی شوخی ندارم. این قهرمانان یک سرمایه ملی و متعلق به تمام مردم ایران هستند.
ما تمام تلاشمان را کردیم تا پول بیت المال در ساخت فیلم موقعیت مهدی و سریال عاشورا هدر نرود. پول بیت المال شوخی ندارد. فیلم یا سریالی که در ژانر دفاع مقدس و بدون پژوهش، اعتقاد و انگیزه شخصی ساخته شود نتیجهاش حیف و میل بیت المال خواهد بود.
این سریال یک اثر کاملا زنانه است. علیرغم اینکه در این فیلم و سریال به آقا مهدی و آقا حمید میپردازیم اما این سریال یک سریال کاملا زنانه است که به مصیبتها و دشواریهای زنان در جنگ تحمیلی میپردازد. سریال «عاشورا» و همچنین فیلم «موقعیت مهدی» از نگاه خانمها وارد قصه شده و با نگاه به خانوادهها از قصه خارج میشود. سعی کردم در این سریال و در حد امکان به خانواده شهدا و رزمندگان در سالهای دفاع مقدس بپردازم. به طعم تلخ جمعه بعدظهرها که پدر خانواده در جبهه بود و صدای مارش نظامی میآمد. این مارش برای بقیه مردم نشان پیروزی و برای خانواده رزمندگان صدای دلهره بود دلهره از اینکه فردا ماشین بنیاد شهید در خیابانها حرکت کند و اسامی شهدا اعلام شوند.