یکی از ویژگیهای سریالهای تاریخی در همه ادوار معرفی قابلیتهای تازهای از بازیگران است. علی حاتمی زمانی که سریال « هزاردستان » را ساخت انبوهی از بازیگران توانمند را در نقشهای ریز و درشت به گونهای به کار گرفت که هرکدام از آنها شمایلی تازه از بازیگری خویش خلق کردند.
داود میرباقری در سریالهای امام علی(ع) و مختارنامه و مسعود جعفری جوزانی در سریال « در چشم باد » نیز انبوهی از بازیگران توانمند سینما و تئاتر و تلویزیون را به گونهای به کار گرفتند که به غیر از داستان جذاب توانستند با شمایل تازه این بازیگران نیز مخاطب جلب کنند.
سریال « رحیل » که از شبکه سه سیما روی آنتن رفته از تازهترین سریالهای تاریخی است که جای ویژهای برای استفاده از بازیگران توانمند و صاحب سبک باز کرده؛ از کاظم هژیرآزاد و فرخ نعمتی تا ثریا قاسمی، نسیم ادبی، هومن برقنورد، اندیشه فولادوند ، حمیدرضا آذرنگ، مریم کاویانی و حسام محمودی فقید و...، بازیگرانیاند که قبلاً در بسیاری از سریالهای تلویزیونی هنرنمایی آنها را دیده بودیم و حالا جملگی در شمایلی تاریخی نقشآفرینی کردهاند.
کاظم هژیرآزاد در سریال «رحیل» در نقش خان بابا ظاهر شده که در خدمت دربار قاجار، به خصوص ولیعهد احمدشاهی است که در فرنگ لنگر انداخته و ماندگار شده است. اینجا تنها اوست که صاحب اندیشه است و نقطه اتکای دربار از هم گسیخته محسوب میشود. ولیعهد با وی مشورت کرده و این خان باباست که در بزنگاهها راهنماییاش میکند.
بازی در نقشهای مختلف و سخت، او را آبدیده کرده؛ هم عصای دست تهیهکننده و کارگردان است، هم معلمی با دانش و تجربه فراوان برای هنرپیشههای جوان و جویای نام سریال«رحیل» که برایشان راه را از چاه تشخیص داده و آنان را به مسیر درست هدایت کند.
ورود ثریا قاسمی در نقش ننه قمر به سریال «رحیل» به بهانه یافتن همسری مناسب از بین خدمتکاران برای تنها پسرش، توجیه دارد؛ زیرا او سابقه خدمت در این کاخ را داشته و به عنوان قابله چند شاهزاده قاجاری را به دنیا آورده است. ننه قمر مورد احترام است و رفتار زینتالملوک و بقیه خدمه این مهم را به خوبی نشان میدهد.
ثریا قاسمی بازیگر پیشکسوت و کاربلدی است که با کیفیت بالا نقش ننه قمر را بازی کرده؛ به نظر ورود ننه قمر به کاخ نمیتواند فقط برای انتخاب همسر برای پسرش باشد و ثریا قاسمی چنان ننه قمر را به عنوان فردی قوی و محبوب در روند جریان داستان تأثیرگذار کرده که درستی انتخاب او را متبادر میکند. فرخ نعمتی با سابقه بالا در سینما و تلویزیون در نقش یک صحاف دربار و پدر پسری عاشق پیشه به نام اصلان در سریال «رحیل» نقش آفرینی میکند.
در بخشهایی که حضور دارد، سایهاش بر کل سریال سنگینی میکند. او به پیر دِیری میماند که وقایع را در خشت خام میبیند. هم هنرمندی کاربلد است، هم پدری مشفق و دنیا دیده و هم دانایی است که دیگران به دانش و تجربه او احتیاج مبرم دارند. اگر مَحا این پیر صحاف و پسرش اصلان را محرم اسرار خود میداند، بیهوده نیست، زیرا یقین دارد تکیهگاه مطمئنیاند که در بزنگاهها به یاریاش خواهند آمد.
اندیشه فولادوند در سریال «رحیل» نقشی را بازی میکند که تاکنون نظیر آن را ایفا نکرده است. کاری سخت که تنها از عهده بازیگران توانمندی مانند او برمیآید. او کاراکتر زنی به نام بیتاج را بازی میکند که تشنه قدرت است و برای رسیدن به اهداف خود از هر وسیلهای استفاده میکند، از همسر خود زمان خان که افسر نظمیه است گرفته تا زنان حرمسرای قاجار و به خصوص جادوجنبل و نیروهای شیطانی.
بازی اندیشه فولادوند در این سریال، بیشتر تکیه به تکنیکهای تئاتری دارد؛ هم در حرکت و هم در بیان. هرچند که از عهده نقش به خوبی برآمده است اما در برخی از صحنهها بازیاش بسیار اغراقآمیز میشود. حمیدرضا آذرنگ در سریال «رحیل» در نقش یک مأمور بالارتبه نظمیه ایفای نقش کرده که برای رشد شغلی دست به دامن سحرهای دیباج شده بیخبر از آنکه این سحر و جادو به زودی علیه خودش به کار میرود.
آذرنگ با اینکه در سالهای اخیر در سینما و تلویزیون بسیار پُرکار شده اما در سریال «رحیل» سعی کرده با نوعی تمرکز و مکث بر کاراکتر، کاری کند که سحرشدگی او به خوبی در سریال متبادر شود. هومن برقنورد در سریال «رحیل» در نقش سردسته لمپنها بازی میکند؛ نوعی شعبان بیمخ که در تمام ادوار بوده و حالا در دوران گذار از قاجار به پهلوی سریال «رحیل» تبدیل شده به عامل نظمیهچیهایی که میخواهند ورق را به نفع خود برگردانند.
برق نورد با نوعی تیپسازی متکی بر طنز وارد سریال میشود و سعی میکند هم مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد و هم خندهای بر لب او بنشاند؛ مریم کاویانی و حسام محمودی از دیگر بازیگران سریال «رحیل»اند که یکی در نقش یکی از بانوان درباری و دیگری در نقش شازدهای به آخر خط رسیده جلوههایی تازه از بازیگری خود را عیان کردهاند.
سریال «رحیل» در کنار بازیگران باسابقه گروهی از بازیگران جوان و بااستعداد را به کار گرفته؛ ریحانه رضی، علی عباسیزاده، گیتا راد، غزاله اکرمی، ابتسام بغلانی، بهمن هراتی و... که با وجود برخی اغراقها، اغلب تلاش کردهاند در خدمت متن و شخصیتپردازی رحیل باشند و نه به مانند برخی آثار در خدمت خودنمایی. کنترل صحیحی که رامین عباسیزاده طراح و تهیهکننده سریال بر انتخاب بازیگر و نحوه بازیگری بیاطوار و در خدمت درام داشته باعث شده بازیگران جوان هم به خاطر بازیهای خود دیده شوند و نه به خاطر گریم خاص.
در سالهای اخیر کم آثار تاریخیطور متأثر از سریالهای ترک ندیدیم که به جای داستانپردازی و شخصیتسازی مناسب، همهچیز را به گریمهای پراغراق و طراح لباس و صحنه شلوغ متکی کردند و نتیجهاش هم خدشه بر خاطرات خوش مخاطبان از سریالهایی نظیر «هزاردستان» بود.
سریال «رحیل» با به خدمتگیری گروهی از توانمندان تولید تلاش کردهاند تاریخیسازی در دل درام و متکی بر شخصیتپردازی تازه و خوش آهنگ را رقم بزنند. اکبر خواجویی کارگردان سریال ماندگار «پدرسالار» سالها پیش سریالی تاریخی به نام «هشت بهشت» را ساخته بود که با وجود کمهزینه بودن دو عنصر مهم داشت؛ یکی شخصیتپردازی مناسب و دیگری داستانپردازی رازآلود و معماگونه در دل اجتماع.
این دو عنصر باعث شد سریال «هشت بهشت» همچنان در بازپخش، مخاطب داشته باشد. این الگوی درست در سریالهایی فرنگی متأخر همچون "غریبه"، پیکی بلایندرز، "1923" و... به خوبی مشهود است و سریال «رحیل» را به همین شیوه و با تأکید بر روایت تاریخی اجتماعی متمرکز بر شخصیتپردازی قابل تأمل و خلق کاراکترهای سمپاتیک، جلب مخاطب میکند.