چراغ روشن فارابی در سال سخت سینما

از نیمه اسفندماه تا تیرماه هر سال فعالیت‌های فارابی در بخش تولید آثار به بررسی فیلمنامه‌ها متمرکز می‌شود و تیرماه که از راه می‌رسد موعد تولید آثار آغاز می‌شود. برهمین اساس در روزهای پایانی هفته گذشته از فهرست تولیدات فارابی در سال 1402 رونمایی شد که تنوع موضوعات از ترور آیت‌الله هاشمی و داستان پرویز ثابتی تا ساخت فیلم‌ درباره سه شهید شاخص دراین لیست دیده می‌شد. به همین بهانه در گفت‌‎وگویی با سید مهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره سیاست‌های تولیدی این بنیاد در سال پیش رو صحبت کرده‌ایم و مروری کوتاه بر فعالیت این بنیاد در سال گذشته داشته‌ایم.

در نگاه کلی بر فهرست تولیدات فارابی به نظر می‌رسد تولیدات امسال روی حوزه انقلاب، مقاومت و پایداری متمرکز شده است. رویکرد و ملاک‌تان برای انتخاب این آثار چیست؟

 برای شروع به امر تولید اول از همه نظام‌نامه تولید تعریف و در این نظام‌نامه تکلیف خودمان را با تولید آثار مشخص کردیم. در واقع برای تولید، یک استراتژی به همراه شاخص‌های آن تعریف کردیم. یکی از این شاخص‌ها این است که فیلم، ناظر بر یک مسأله استراتژیک یا موضوع ملی باشد. دوم اینکه به نوعی زمینه‌ساز ارتقای سرمایه انسانی در سینما باشد؛ یعنی تهیه‌کننده و کارگردان فیلم‌اولی به سرمایه انسانی انقلابی سینما تبدیل شود. شاخصه دیگر این است که واجد خلاقیت بوده و ‎به توسعه ژانر و نوآوری در فرم، محتوا و مضمون کمک کند. در دسته‌بندی دیگر تلاش شد این آثار تقویت‌کننده جشنواره‌های ما اعم از ملی، بین‌الملل یا کودک باشند. بر اساس همین شاخص‌ها از آثار و فیلمنامه‌های پیشنهاد شده میانگین می‌گیریم. در کنار این موضوعات، مسائلی همچون توسعه عدالت فرهنگی و فعال‌سازی سینمای حرفه‌ای در شهرستان‌ها نیز برای ما دغدغه است. این ویژگی مهم که لوکیشن‌ فیلم‌ها از پایتخت خارج شده و تهران‌زده نباشد از دیگر شاخص‌های ما در تولید آثار است. با این نگاه که بتوانیم در سینمای ایران سیمای زیبای قابل افتخاری از سرتاسر ایران با گویش‌ها، لهجه‌ها و خرده‌فرهنگ‌های متفاوت ببینیم و در واقع سینمای ملی ایران بازنمای سرتاسر ایران اسلامی باشد. فارغ از این کلان الگوها که بر اساس آنها انبوه فیلمنامه‌های ارسال شده را ارزشگذاری و ارزیابی کردیم، موضوعات دیگری هم هست که برای ما ویژه محسوب می‌شوند از جمله مسأله فلسطین، مقاومت، مدافعان حرم، زیست عفیفانه، خانواده و... ترکیب این شاخصه‌ها کنار هم نظام‌نامه تولید محتوا را تشکیل می‌دهد و ضریب میانگین آنها در یک اثر، تضمین‌کننده حمایت فارابی است. بزرگ‌ترین چالش فارابی این است که باید منابع محدود خود را صرف نیازهای نامحدودی کند که در حوزه فیلم‌های سینمایی وجود دارد. چطور باید از بین 900 و چند فیلمنامه‌ای که پارسال مرور کردیم 10 اثر را انتخاب می‌کردیم؟ این مهم را یا باید به ذوق و قریحه و مزاج افراد داخل این شوراها واگذار می‌کردیم یا به یک منطق قابل دفاع در انتخاب‌هایمان می‌رسیدیم. حالا نظام ارزیابی و پایش محتوای فارابی به منطق و استدلال قانع‌کننده در تولید آثار رسیده است و مبتنی بر همین منطق پارسال سبد متنوعی از تولیدات سینمایی از ژانر پلیسی معمایی تا فیلم ملودرام و دفاع مقدسی داشتیم. امسال با همین تنوع، تولید را چیدمان کرده‌ایم. این فهرست تنها بخشی از برنامه تولیدات امسال است و بخش قابل توجهی از آن در دست بررسی است.

با وجود تأکید بر تنوع و تکثر آثار به نظر می‌رسد وزنه تولیداتی با محوریت شهدا یا گروهک منافقین سنگین‌تر است. پررنگ بودن این بخش حاصل شایستگی این آثار برای قرار گرفتن در سبد حمایتی شماست یا مبتنی بر دغدغه و تعلق خاطر شما و شورای ارزیابی؟

وظیفه فارابی توسعه سینمای ملی است و لاجرم به عرصه‌هایی ورود می‌کنیم که دیگران به آن نپرداخته‌اند. بخشی از مواردی که شما به آن اشاره کردید از جنس همین موضوعات ملی است. البته خیلی از این سوژه‌ها به صورت مشترک با حوزه هنری، بنیاد شهید و دستگاه‌‎های دیگری پیگیری می‌شوند. این موضوعات جزو دغدغه‌های ملی است که جاهای دیگر به سراغ‌شان نمی‌روند و به همین خاطر اینها برای ما پررنگ‌تر هستند؛ ضمن اینکه به توسعه سینمای ملی، تنوع ژانر و گونه‌های مختلف سینمای ایران هم توجه داریم. با همین نگاه هم سال گذشته با وجود همه مشکلات اعم از ناآرامی‌های مهرماه، چالش‌های پساکرونا، تورم بالای هزینه‌های تولید، اشتغال بخش قابل توجهی از بدنه سینما در پروژه‌های پلتفرم‌های نمایشی و... شاهد بودیم؛ فارابی این شهامت را داشت که تنوع گونه‌های مختلف سینمایی و حتی واریته افکار مختلف در سینما را حفظ کند و سبد متنوعی از محصولات را تهیه کرد.

 در حالی به میدان دادن نسل جوان اشاره دارید که به‌تبع واگذاری تأیید صلاحیت فیلم‌اولی‌ها به فارابی این مسئولیت بیش از گذشته در کانون توجه قرار دارد. در بین اسامی این فهرست حضور چهره‌های سرشناس مثل جعفری جوزانی و بهروز افخمی و چند فیلمساز آزمون پس‌داده دیده می‌شود، اما فیلم‌اولی‌ها در این فهرست نقشی ندارند.

تأیید صلاحیت فیلم‌اولی‌ها با این نگاه به فارابی سپرده شده که در حین تأیید صلاحیت، استعدادیابی هم صورت بگیرد و بتوانیم بر استعدادهای برتر سرمایه‌گذاری کنیم. پنج فیلم سال گذشته ما خروجی باشگاه فیلم‌اولی‌ها بود و امسال هم باشگاه فیلم‌اولی‌ها محصولات مفصل و مجزایی دارند که آنها را از سبد تولیدات بنیاد فارابی جدا کردیم. سال گذشته حدود 500 درخواست کارگردانی فیلم‌اولی بر سامانه تأیید صلاحیت حرفه‌ای کارگردانی فیلم‌اولی ثبت شد که از این بین حدود 330 نفر مدارکشان تکمیل بود و در نهایت 87 نفر تأیید صلاحیت حرفه‌ای شدند و در مراسمی مجوزهای فیلم‌اولی به آنها اهدا شد. به اذعان دوستان کارگردان و حتی نماینده کانون کارگردانان در شورای صلاحیت تا به حال چنین فرایند حرفه‌ای در تأیید صلاحیت کارگردانان فیلم‌اولی اتفاق نیفتاده است. در کنار این تأیید صلاحیت، استعدادیابی هم صورت گرفت و حدود 16 نفر از 87 نفر به باشگاه فیلم‌اولی‌های فارابی معرفی شدند که در واقع مستعد سرمایه‌گذاری هستند. نکته مهم دیگر این فرایند بحث عدالت اجتماعی است. در فرایندهای قبلی یک کارگردان فیلم‌اولی اگر تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار پیدا نمی‌کرد، پروانه ساخت نمی‌گرفت و صلاحیتش هم تأیید نمی‌شد. در این فرایند دیگر یک استعداد دنبال تهیه‌کننده نمی‌گردد بلکه به شرط داشتن الزامات ورود به سینمای حرفه‌ای و تأیید صلاحیت فارابی، برای سرمایه‌گذاری اقدام می‌کنیم. یکی از تولیدات سال گذشته ما در جشنواره فیلم فجر «بعد از رفتن» رضا نجاتی بود که سال قبل از آن برنده سیمرغ فیلم کوتاه جشنواره شده بود. اگر فارابی روی این استعدادها سرمایه‌گذاری نکند روی چه کسی باید سرمایه‌گذاری کند؟
برخی دوستان گمان می‌کنند فارابی یک کمپانی تولید است و آن را موظف به ساخت فیلم‌های درجه یک فاخر می‌دانند. اما این وظیفه فارابی نیست. البته که در این رابطه هم باید فیلم بسازد ولی وظایف دیگری هم در رابطه با سایر بخش‌های سینمای ملی دارد؛ از جمله استعدادیابی و قبول ریسک سرمایه‌‌گذاری به روی چهره‌های جوان تازه وارد به سینما. توجه به فعال‌سازی ظرفیت شهرستان‌ها و استان‌ها از دیگر مسائلی است که باید در راستای تحقق آنها بکوشد که اینها هم ریسک دارند. بی‌شک محصولی که برای نخستین مرتبه از سوی یک کارگردان ناشناس از شهرستانی محروم ساخته می‌شود را نمی‌توان با کارگردان درجه اولی که با بهره‌مندی از امکاناتی کامل در پایتخت فیلم ساخته مقایسه کرد. این ریسک تولید را برای سینمای ایران چه کسی باید قبول کند؟ در سینمای جهان چه کسی آن را انجام می‌دهد؟ در دیگر کشورها نهادهای مرتبط با سینمای ملی آنان و در ایران هم فارابی. کاری که در برنامه‌ریزی سال قبل به آن توجه داشتیم؛ آنچنان که در نتیجه‌اش شاهد ساخت فیلم‌ اولی‌های قابل اعتنایی همچون «کت چرمی» بودیم.

چراغ روشن فارابی در سال سخت سینما

در همین رابطه این نگرانی وجود دارد که بعد از تأیید صلاحیت، کارگردان‌های فیلم اولی باید به دنبال پیدا کردن یک سرمایه‌گذار بدوند. باشگاه فیلم‌اولی‌ها که نتایج استعدادیابی‌ها به آنجا معرفی می‌شود قادر به برطرف ساختن نگرانی مذکور هست؟

برای یک‌عده‌ای، نه برای همه. وقتی شما هشت و هفت نفر را تأیید صلاحیت می‌کنید که فقط شانزده نفر آنها به باشگاه آمده‌اند، امکانات فارابی هم بالاخره یک مقداری است. به گمانم این باشگاه مسأله مهم‌تری را حل می‌کند که آن بحث اعتماد‌سازی است. اعتماد به اینکه روی چه کسی و با چه خروجی‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنید. وقتی کسی تأیید صلاحیت این شورا را دارد، آن هم شورایی حرفه‌ای که با حضور دو کارگردان برجسته و نام‌آشنا تشکیل می‌شود اتفاق کمی نیست!

 به اسامی برخی از این کارگردانان اشاره می‌کنید؟

در شورای قبلی آقایان صدرعاملی و عرب حضور داشتند. مابقی اعضا نیز همگی سینمایی بودند. خب وقتی چنین شورایی یک کارگردان را تأیید صلاحیت می‌کند من سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده راحت‌تر به او اعتماد می‌کنم. به نظرم بخش مهمی از تسریع‌گری همین فرایند است. این روند به کاهش ریسک سرمایه‌گذاری‌ بر افراد تازه وارد به سینما کمک می‌کند.


بخشی از نگرانی فیلم‌اولی‌ها در خصوص حمایت در پروسه اکران است، اساساً این دغدغه جزو فعالیت‌های فارابی محسوب می‌شود؟

وقتی بحث حمایت از اکران مطرح می‌شود باید قدری دقیق‌تر صحبت کنیم چراکه مباحث مختلفی را شامل می‌شود. از نگاهی حمایت از اکران را می‌توان خرید بلیت ارگانی دانست. سامانه اکران در کشور ما دست شورای صنفی اکران است؛ دست فارابی یا حتی سازمان سینمایی هم نیست. خود اهالی سینما اکران را مدیریت می‌کنند. مسأله اصلی این است که آیا جامعه صنفی سینمای ما مثل برخی جوامع صنفی، دنبال فرصت‌دهی به جوان‌ترها هست یا نه؟ باید دید در بحث تخصیص سانس‌های اکران فقط بحث بر سر این است که کدام فیلم فروش و سود بیشتری را سبب می‌شود یا ملاحظات دیگری را هم در نظر دارند. این مسأله را باید آنجا حل کرد. اصلاً شما بسته حمایت از اکران را هم که در نظر بگیرید این کار چقدر در اکران یک فیلم مؤثر است؟ چند تا بسته حمایتی می‌توان در نظر گرفت؟ نکته دوم اینکه مهم‌ترین حمایت از اکران از نقطه تولید شروع می‌شود. یعنی شما در نقطه تولید به فیلم‌سازی در طی کردن صحیح مسیر کمک کنید. کاری که ما در فارابی کردیم آن است که کارگردانان فیلم اولی‌مان را رها نکردیم و با آنان گام به گام تا مرحله پسا تولید پیش رفتیم. با آنکه بودجه کمی صرف این فیلم‌ها شد اما دستاوردهای خوبی به دست آمد.


اجازه دهید به یک نمونه اشاره کنم؛ اتفاقی که نوروز امسال برای چند فیلم جشنواره رخ داد و شاهد پخش تلویزیونی‌شان بودیم؛ این تسهیل‌گری مد نظر شما کجای این نگاه قرار می‌گیرد؟

هیچ‌کدام از تصمیم‌گیری‌ها تک‌مؤلفه نیستند. «شماره 10» یکی از بهترین فیلم‌های قابل دفاع ما در سال گذشته بود که در ژانر مقاومت کار خوبی از آب درآمد و از تلویزیون هم پخش شد. نقش‌آفرینی و طراحی صحنه بسیار خوبی هم داشت. نکته‌ای که در پخش آن آثار تلویزیونی وجود داشت نخست این است که مگر هم‌اکنون بخشی از آثار سینمایی در قالب اکران آنلاین توزیع نمی‌شوند؟! بعضی از این اکران آنلاین‌ها بعد از پخش در سینماها هستند و مواردی هم بوده‌اند که اصلاً اکران سینمایی هم نرفته‌اند. استنباط من این نیست که ما فیلمی ساخته‌ایم که فقط اکران شود و از طرفی موفقیت فیلم سینمایی این نیست که فقط به روی پرده اکران سینماها برود. جمعیت بیننده و تماشاگران سینمای ما در کل سالن‌های اکران چند نفر است؟ این جمعیت چند درصد کل کشور هستند؟ وقتی فرصت پخش این فیلم از تلویزیون که من اسمش را اکران تلویزیونی می‌گذارم فراهم می‌شود، آن ساخته سینمایی به یکباره با جمعیت زیادی از تماشاگران روبه‌رو می‌شود و از خیلی اکران‌های سینمایی پربیننده‌تر خواهد بود. خب چرا نباید چنین کاری بکنیم. مؤلفه اولی که در این رابطه باید جدی گرفت، بحث عدالت فرهنگی در صنف است. اما مؤلفه دوم، بحث اقتصادی است. ما توافق خوبی با سازمان صدا و سیما کردیم. مدیران رسانه ملی به این درک رسیده بودند که اکران تلویزیونی آورده دارد و با ما همکاری خوبی کردند. من در گزارش‌های خود در همان مقطع گفتم که به فرض فیلم شماره 10 مابه‌ ازای 15 میلیارد فروش گیشه، عواید مالی داشته. خب شاید این فیلم در گیشه به چنین فروشی هم نمی‌رسید. در پاسخ دوستانی که در چنین موقعی از اقتصادسینما می‌گویند باید گفت که شما اگر فیلم‌های کمدی را کنار بگذارید می‌توانید بگویید که فیلم‌های کدام ژانر اقتصادی محسوب می‌شود؟ اما درباره مؤلفه سوم هم باید به مواردی اشاره کنم. برخی دوستان که به نظرم حرف‌شان بیراه هم نیست درباره این می‌گویند که فیلم ساخته می‌شود تا در پرده سینما اکران و با کیفیت دیده شود. خب مگر ما این فرصت را از شما گرفته‌ایم؟ فیلم‌هایی که قرار است آنطور دیده شوند در چرخه اکران قرار می‌گیرند. با در نظر گرفتن این چند مؤلفه، پخش تلویزیونی تصمیم قابل دفاعی بود. و مورد آخر اینکه حتماً بنیاد سینمایی فارابی در حیطه وظایف خود می‌بیند، که به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کمک کند. زمانی که رسانه ملی می‌گوید برای نوروز تعداد کمی فیلم قابل دفاع ایرانی دارد حتماً فارابی با تمام ظرفیت خود به آن یاری می‌رساند.

 البته با درنظر داشتن آن نگاه اقتصادی!

و با در نظر داشتن همه آن مؤلفه‌هایی که اشاره شد. در این اقدام هیچ گونه فرصت سوزی‌ای رخ نداده و اکران تلویزیونی فیلمی همچون «شماره 10» با در نظر داشتن مباحث اقتصادی انجام شده است.

به تازگی شاهد اتفاقی به نام کلینیک فیلمنامه در فارابی هستیم، درباره این بخشی که به فارابی اضافه شده و ارتباط آن با خانه فیلمنامه‌ای که قبلاً راه‌اندازی کرده بودید هم توضیحاتی بدهید. این دو قرار است با یکدیگر مرتبط باشند؟

فارابی محل ورود انبوهی از فیلمنامه‌هاست، واژه انبوه را با تأکید ویژه‌ای به کار می‌برم چراکه به هیچ نهادی به اندازه فارابی فیلمنامه ارجاع نمی‌شود. سطوح مختلفی هم دارد، از نازل‌ترین سطح تا فیلمنامه‌هایی که از کیفیت آنها به وجد می‌آیید. اصلی‌ترین رسالت خانه فیلمنامه، سازماندهی همین فیلمنامه‌هاست. در اینجا دوستانی که فیلمنامه می‌فرستادند برای سال‌ها با چالش‌هایی روبه‌رو بودند از جمله اینکه پیگیری وضعیت آثارشان بسختی انجام می‌شد و از سویی درگیر گردش فرسایشی امور می‌شدند. خانه فیلمنامه یک سامانه دیجیتال است که شما به محض بارگذاری فیلمنامه حتی تاریخ جوابگویی را دریافت می‌‌کنید. فیلمنامه به شکل اتوماتیک گردش کرده، کارشناسان آنها را می‌خوانند و حتی نسخه‌ای برای مشاوران خارج از فارابی ارسال می‌شود و آنان هم نظرات خود را اعمال می‌کنند.

بخش تازه‌راه‌اندازی‌شده به نام کلینیک فیلمنامه، چه ارتباطی با خانه فیلمنامه که قبلاً راه‌اندازی کردید، دارد؟

خانه فیلمنامه یک سامانه دیجیتال است که شما به محض اینکه فیلمنامه را بارگذاری می‌کنید به شما حتی تاریخ جوابگویی را هم اعلام می‌کند. در کل سیستم ما فیلمنامه به صورت اتوماتیک گردش می‌خورد. کارشناسان می‌خوانند و برای افرادی که با عنوان مشاوران فیلمنامه بیرون از فارابی هستند، به صورت کارتابل دیجیتال ارسال می‌شود آنها می‌خوانند نظرات را اعمال می‌کنند و بر می‌گردانند.

این سازمان خانه فیلمنامه ماست. در کنار خانه فیلمنامه یک تجربه اندوخته چند ده ساله در فارابی وجود داشت به اسم فیلم‌نگار که آنها به آسیب‌شناسی ساختاری فیلمنامه‌ها ورود کرده بودند. دوستان ما در فیلم‌نگار پیشنهاد دادند مثل خیلی از جاهای دیگر دنیا که کلینیک فیلمنامه مرسوم است، کلینیک را راه بیندازیم. حتی عده‌ای به من گفتند چرا اسم کلینیک را به کار بردید گفتم مشابه آن در دنیا با همین اسم وجود دارد.
ما می‌توانیم در اینجا به آنها مشاوره‌های ساختاری بدهیم و فیلمنامه‌ها را ارتقا بدهیم. البته که این برای فارابی رسالت ایجاد نمی‌کند که اگر فیلمنامه ارتقا پیدا کرد وارد مرحله تولید شود ولی یکی از خدمات ماست. مگر قرار است همه خدمات ناظر به تولید باشد؟ این خدمات ناظر به خود فیلمنامه است. من هم استقبال کردم از طرح دوستان فیلم‌نگار و کلینیک فیلمنامه با این مأموریت در فارابی مستقر شد.
 و در عین حال اگر اثر پخته‌تر شود در آن مرحله امکان ساخت آن وجود دارد. باید دوباره بیاید در چرخه خانه فیلمنامه قرار بگیرد و بررسی‌ها صورت بگیرد چون دو مکانیزم جدا هستند.

ایام نمایشگاه کتاب یک تفاهمنامه بین معاونت فرهنگی و بنیاد فارابی ایجاد شد که ما را به اینکه بحث اقتباس در سینما جدی‌تر گرفته شود، امیدوار کرد. پیش از این دوره هم یک طرح حمایتی از تولیدات فیلم‌های اقتباسی وجود داشت که چند اثر هم برگزیده شدند. نگاه شما به فیلم‌های اقتباسی چیست؟ از 5 اثری که در دوره قبل در شورای فیلمنامه افتباسی تصویب شده بود فقط اسمی از اثر آقای صدرعاملی شنیدیم، سرنوشت بقیه به کجا رسید؟

اقتباس در فارابی ادوار مختلفی داشته؛ یک دوره کتاب خریدند گفتند اینها را فیلمنامه کنید. یک دوره هم گفتند تهیه‌کننده خودش کتاب بیاورد و تبدیل به فیلمنامه کند. یک دوره هم مسابقه گذاشتند. ماحصل این بود که از بین اینها نهایتاً 4-5 اثر را انتخاب کردند که تولیدش انجام بشود.
اقتباس، کار سختی است. گاهی اوقات فیلمنامه نوشتن از اقتباس کردن بسیارآسان‌تر است. شما در مقام کلام می‌توانید به ذهنتان وسعت بدهید اما وقتی جزئیات را به تولید می‌آورید و می‌خواهید به یک فیلمنامه قابل تولید تبدیل کنید با محدودیت‌های تصویرسازی مواجه می‌شوید.


به خاطر همین آثار اقتباسی را بررسی کردیم اما در نهایت باز هم که وضعیت اقتباس در کشور وضعیت مطلوبی نیست. اقتباس چه کمکی می‌کند؟

در مسائل و موضوعاتی که ما به داستان یا فیلمنامه به یک ایده خوب نمی‌رسیم می‌توانیم برویم سراغ یک اثر اقتباسی خوب و از آنها کمک بگیریم. دوم در آثاری که قبلاً در قالب کتاب بین مردم نفوذ داشتند و امتحان خودشان را پس دادند و مورد اقبال قرار گرفتند معلوم می‌شود که آن روایت، آن داستان، آن کاراکترها برای مردم جذابیت دارد و وقتی آن را تبدیل به فیلم می‌کنید درواقع روی موج جذابیت داستان سوار می‌شوید.
توافقنامه ما با معاونت فرهنگی هم این بود که ببینید ما کتاب‌شناس نیستیم. کار ما سینماست. شمای معاونت فرهنگی و شمای ناشر می‌توانید به من بگویید که الان کدام کتاب بیشترین اقبال را بین مردم دارد و پرفروش‌تر است. اما اینکه در این موضوعاتی که نظام مسائل شما برای تولید است، کدام کتاب یا اثر داستانی خلق شده که اثر قابل اتکایی است، دیگر در تخصص شماست. شما بیاید این مشورت را به ما بدهید و ما مبتنی بر مشورت شما بتوانیم فیلمنامه‌نویس را با کتاب متصل کنیم و نهایتاً ببینیم که خروجی چگونه اثر اقتباسی خواهد بود.

سرنوشت آن چند اثر که رسانه‌ای شدند چه شد؟

در مورد آن چند اثر ما یک بررسی مجددی در فارابی صورت دادیم. به نظرم در مورد یک تعدادی از آنها می‌شود با تأمل بیشتری صحبت کرد و قابلیت تولید دارند اما یکی دو تای آنها به لحاظ هزینه‌های تولید برای ما همچنان قابل بحث هستند. یکی از آنها هم محصولی است که آقای صدرعاملی دارد کار می‌کند که انشاالله کار مشترک ما و کانون خواهد بود.

 سال گذشته جشنواره فیلم کودک و نوجوان برگزار نشد؛ فقدان مهمی که در نتیجه‌اش برخی منتقدان تأکید کردند که سینمای کودک و نوجوان از مسیر اصلی خود خارج شده چراکه این بخش از سینما نه در گیشه خروجی‌ای مثل سینما دارد و نه بخش‌های خصوصی انگیزه فعالیت در این حوزه را دارند. فارابی هم اگر از کارهایی در این رابطه حمایت می‌کرد برای آن بود که جشنواره‌اش خالی نباشد. با توجه به آنکه یک‌سال برای ارزیابی و حتی بسترسازی در این رابطه فرصت داشتید به برپایی دوره تازه این جشنواره که مهر ماه برگزار می‌شود امیدی هست؟

به نکته خوبی اشاره کردید؛ اینکه خیلی اوقات دست به برگزاری جشنواره‌ای زدیم تا فقط جشنواره داشته باشیم؛ به این صورت که برای جشنواره جنس‌جور می‌کردیم نه برای سینمای کودک و نوجوان! خود من در ابتدای قبول مسئولیت مخالف این نوع مواجهه با جشنواره بودم. ماجرای سینمای کودک و نوجوان خیلی غم انگیز‌تر و پیچیده‌تر از این است که با یکی- دو سال بشود آن را حل کرد. نظام‌سازی و ارزش‌سازی‌ای که در این سال‌ها در سینما انجام داده‌ایم به گونه‌ای بوده که کارگردانان و تهیه کنندگان را از سینمای کودک و نوجوان دور کرده ایم. همین شده که ردپای کمتری از خلاقیت در این بخش می‌بینیم. همکاران من این روزها در دبیرخانه جشنواره مشغول برگزاری سینما نوستالژی هستند. کارکرد این سینما برای ما فقط پخش فیلم نیست بخشی از آن جهت برپایی بزرگداشت‌ها و پخش فیلم‌های قدیمی کودک و نوجوان است. بخشی هم برای ارزیابی با این محوریت است که این فیلم‌ها و موضوعات برای کودکان و نوجوان امروز جذاب هست یا نه؟ همین مسأله گویای ایجاد تغییر در ادبیات کودک و نوجوان است و اینکه نوع مطالبه برای فیلمسازی این گروه سنی هم متفاوت شده است. تفاوتی که نیازمند پاسخ به سؤالاتی از آن است که این مطالبه را چه کسی پاسخگو است؟ همان فیلمسازهای قدیمی؟ باید ببینیم روی افراد برای انجام این کار سرمایه‌گذاری کرده‌ایم یا نه! از سویی باید دید نسلی که این شکاف را پر کنند تربیت کرده‌ایم؟ کسانی که دراین رابطه کارکردند اغلب تک مضراب بوده‌اند. مسأله سینمای کودک و نوجوان این است که اگر خواهان اهمیت یافتن آن هستیم نباید از هیچ بخش اکوسیستم و زیست بوم سینما غفلت کنیم.

آیا مضامین پیشنهادی از سوی شما باعث نمی‌شود که نگاه شخصی مؤلف محدود شود؟ آیا آثار خارج از این مضامین هم مورد حمایت شما قرار می‌گیرند؟

این مضامین تنها به آثار جهت‌دهی می‌کنند، نه اینکه آنها را غربالگری کنند. وقتی درباره کودک و نوجوان صحبت می‌کنید حتماً چالش‌های اصلی و موضوعات تربیتی آنان برای ما مسأله هستند. ما قرار نیست برای کودک و نوجوان، فیلم خنثی بسازیم. اما این شاخص‌ها، جزو محورهای اولویت‌دار ما برای حمایت هستند و سعی کردیم آثار را به سمت آنان سوق بدهیم. در این میان حتماً آثاری هم وجود دارند که ممکن است شاخص‌های مهم دیگری داشته باشند.

چینش کارشناس‌های شما که پشتوانه اعتباری این تشخص هستند، به گونه‌ای بوده که تنوع نگاه‌ها در نظر گرفته شود؟

پیش از این در فارابی شوراها از جمله شورای کودک، شورای اجتماعی، شورای مقاومت، شورای اقتباس و... تصمیم‌گیرنده بود اما در دوره جدید به عنوان مثال اگر فیلمنامه‌ای درباره نوجوانان و مسأله آموزش و پرورش به فارابی بیاید برای چند کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده و کارشناس تربیتی حوزه نوجوان در خارج از فارابی ارسال می‌شود و مجموع نظرات آنان را جمع‌بندی می‌کنیم. ممکن است برای یک فیلمنامه دو نفر از کارگردان‌های سینمای ایران نظر بدهند و برای فیلمنامه دیگر آدم‌های دیگر نظر بدهند. با این شیوه هم سلیقه واحد بر چیدمان و انتخاب فیلم‌ها حاکم نمی‌شود و هم آن نقدهایی که معمولاً به این شوراها وجود داشت برطرف شده است و ما از بیشینه ظرفیت در سینمای ایران در ارزیابی طرح‌ها و فیلمنامه‌ها بهره ببریم.

علت برگزار نشدن جشنواره فیلم کودک و نوجوان سال گذشته کمبود کمی و کیفی فیلم‌ها عنوان شد. البته اگر می‌خواستیم می‌توانستیم با آن رویکردها فیلم‌ها را برسانیم اما نخواستیم و نیت‌مان این نبود.  در فهرست تازه اعلام شده هم فیلم‌های کودک و نوجوان، غایب هستند.

کمی بعدتر که مشخص شود آنها را هم اعلام می‌کنیم. دست‌مان برای جشنواره پر است. با موافقت آقای دکتر جبلی در جلسه مشترک بین مدیران سازمان سینمایی و معاونین محترم صداوسیما، در حال تولید فیلم سینمایی درباره یکی از کاراکترهای تلویزیونی هستیم. چند اثر دیگر هم در دست تولید است و به امید خدا با دست پر وارد جشنواره خواهیم شد.


 در این آثار، سهم انیمیشن هم در نظر گرفته شده است؟ چون سال گذشته در شرایطی که کسی فکرش را هم نمی‌کرد، دو انیمیشن «پسر دلفینی» و «لوپتو» نجات دهنده بودند.

البته انیمیشن در مأموریت‌های فارابی تعریف نشده اما در جشنواره کودک و نوجوان، سهم آن لحاظ شده و در فراخوان هم اعلام کرده‌ایم.

از کارنامه کاریتان در سال گذشته راضی هستید؟

در سال گذشته علی‌رغم همه سختی‌هایی که سینما به تبع جامعه با آنها مواجه بود، ما در بنیاد سینمای فارابی حرکت همه‌جانبه را آغاز کردیم و فارابی صرفاً معطوف به تولید نبود. بیش از 50 رویداد مختلف در سالی که همه به دنبال منفعل کردن جامعه سینمایی بودند، با استقبال اهالی سینما در فارابی برگزار شد. علاوه بر رویداد VFX SUMMIT که اتفاقی مهم در حوزه جلوه‌های بصری بود، رویداد سینماسلامت از دیگر اتفاقات مهم سال گذشته بود که علاوه بر تکریم نظام پزشکی و پرستارانی که در دوره کرونا خدمت کردند، تولید آثار مرتبط با این مسأله را هم در پی داشت و سه اثر برگزیده رویداد سینماسلامت به مرحله ایده‌پردازی و تولید فیلمنامه رسیدند. همچنین سینماتکیه را که عرض ارادت جامعه سینمایی به ساحت حضرت اباعبدالله حسین(ع) بود هم برگزار کردیم.

این حرکت فارابی تداومی هم در جریان فیلمسازی سینماگران باورمند به این نگاه داشت؟

امسال سینماتکیه را برده‌ایم به سمت رویداد ایده‌پردازی در مورد هفت شخصیت از اصحاب ابی‌عبدالله که تبدیل به فیلمنامه شوند. در بحث بین‌الملل با وجود تمام مسائل و مشکلات و حتی سعایت‌هایی که از داخل ایران علیه سینمای ایران در جهان انجام می‌شد، بشدت فعالانه عمل کردیم. از حضور در جشنواره برلین منع شده بودیم اما در جشنواره کن، شانگهای و جشنواره فیلم مسکو حضور مقتدرانه داشتیم و توافقات خوبی هم با کشورهای مختلف از جمله روسیه حاصل کردیم.

در تولیدات مشترک سینمایی به نتیجه‌ای رسیدید؟


هم با چین و هم روسیه توافقات اولیه صورت گرفت. البته تولید مشترک کار بسیار سخت و زما‌نبری است چرا که رسیدن به ادبیات مشترک، داستان مشترک و نظام تولید و کنترل پروژه مشترک سخت و زمانبر هستند.

الان اثری هست که به مرحله تولید رسیده باشد؟

یک پروژه مشترک با روسیه تقریباً به سرانجام رسیده است.

آن طور که از اخبار برمی‌آید بخش عمده‌ای از فعالیت شما متمرکز در بخش فیلمنامه بوده است.

بله، تولید فیلمنامه تبدیل به خط تولید مستمر قوی شده است. اصلی‌ترین مشکل ما در تولیدات سینمایی پارسال این بود که اصلاً فیلمنامه‌ای نداشتیم یعنی تولیدات سال قبل فارابی دوسالانه بود و به سال 98 و 99 برمی‌گشت. من که در 1400 به فارابی آمدم هیچ فیلمنامه قابل اتکایی نداشتیم. امسال حجم انبوهی از فیلمنامه‌ها را تولید کردیم یا قرارداد نگارش بستیم که به نظر من تا سه، چهار سال دیگر دست فارابی از جهت فیلمنامه پر خواهد بود؛ همه اینها محصول حرکت یک‌ساله فارابی بوده است.

کرادفاندینگ یا همان جمع‌سپاری مالی که در فارابی اتفاق افتاد، چه خروجی داشت؟

اینها مکانیزم‌های جدید تأمین مالی برای سینمای ایران خواهد بود. پارسال فارابی نزدیک به حدود 250درصد افزون بر تفاهمنامه بین خودش و سازمان سینمایی که همان بودجه فارابی است، تولید انجام داده است. ضمن اینکه در سال گذشته، هزینه تولیدات را مدیریت کردیم. ما هیچ تولید بالاتر از 20میلیارد را در سال گذشته اجازه ندادیم که صورت بگیرد.


حتی برای کارهایی مثل «سینمامتروپل» یا «بهشت تبهکاران»؟

در فیلم آقای جوزانی ما 50درصد شریک هستیم، ولی در فیلم‌هایی که تولید خودمان بوده هزینه‌ها را بشدت مدیریت کردیم. پارسال فیلمنامه‌هایی داشتیم که برآوردشان 40 میلیارد بود و با وجود برتری‌ها با باور به اینکه فارابی تنظیم‌گر ملی سینمای کشور است، اجازه ندادیم تولیدشان آغاز شود. همه این اتفاقات در سالی افتاد که همه فکر می‌کردند چراغ سینمای ایران خاموش یا لااقل فعالیت‌های سینمایی کم خواهد شد. به گواه کارمندان قدیمی فارابی و از همه مهم‌تر به گواه آماری که خدشه‌پذیر نیست، فارابی در یک سال گذشته به اندازه یک فارابی 10ساله کار کرد؛ چه در حوزه مالی و چه در حوزه تولید. ما بالاترین میانگین سرمایه‌گذاری در تولید را در 10 سال گذشته داشتیم. هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ میانگین سرمایه‌گذاری در تولید، هم از لحاظ هنری، فیلم‌های فارابی توانستند بیشترین جوایز را در چند سال گذشته بگیرند. هم در حوزه بین‌الملل برگزاری انبوه هفته‌های فیلم مثل همه فیلم چین، هفته فیلم استرالیا، هفته فیلم روسیه، هفته فیلم ویتنام و ژاپن در کارنامه یکساله بوده است. غیر از هفته‌های فیلمی که برگزار کردیم در 17 کشور دیگر هفته فیلم‌های ایرانی را برگزار کردیم؛ مجموعه‌ای از اتفاقاتی که در یک سال پرمشغله برای فارابی و البته پرحادثه برای سینمای ایران رقم خورد.