ازدواج ، پیوندی مقدس بین مرد و زن است که پایه اولیه خانواده را شکل میدهد؛ اگر از منظر الهی به مسئلۀ ازدواج نگریسته شود،در پرتو این پیوند آسمانی ، انسانها به مراحل بالاتر از رشد دست مییابند و یا پلکان رشد را طی میکنند و تقریباً تمام خوبان عالم از انبیاء تا رسولان نسبت به این امر اهتمام ویژهای داشتند و بلکه پلکان بعدیِ رشدشان پس از ازدواج رقم خورد.
بنابراین در نگاه معرفت دینی، ازدواج محمل رشد است نه صرفاً تأمین نیاز و آرامش. در نگاه قرآن، نازلترین لایۀ ازدواج تأمین آرامش است و لایههای بالاتری نیز مطرح شده است که بدون توجه به آنها، به مرور زمان لایۀ آرامش ممکن است از میان برود.
خداوند در آیۀ 21 روم میفرماید «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛ یعنی «و از نشانههاى او این است که براى شما از جنس خودتان همسرانى آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما مودت و رحمت قرار داد؛ یقیناً در این [ کار شگفتانگیز ] نشانههایى است براى مردمى که مىاندیشند.» معمولاً وقتی این آیه در جامعه تفسیر میشود، تا همان لایۀ سکونت و آرامش را معنا میکند، اما از لایۀ مودت و رحمت غفلت صورت میگیرد؛ سوگوارانه این نوع برخورد یکجانبهگرایانه با آیات قرآن را حتی در برخورد با احادیث عترت میبینیم که مجال بحث نیست.
در این آیه، حداقل دربارۀ سه لایه از هدف ازدواج و تشکیل خانواده صحبت شده است: لایۀ آرامش و سکونت «لِتَسْکُنُوا إِلَیْها »، لایۀ مودت «جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً» و لایۀ رحمت «(جَعَلَ بَیْنَکُمْ) رَحْمَةً»؛ اگر بخواهیم مثال ازدواج را مطرح کنیم، حرکت هواپیما مثال خوبی است. در این نگاه، پایینترین ارتفاع، ارتفاع آرامش، ارتفاع میانی، مودت و ارتفاع بالا، رحمت است.
اما مودت، حبّ آرمانی است و محبت کردن است، آنطور که محبوب میپسندد. در آیۀ مودت نیز این معنا جایگاه دارد؛ وقتی خداوند خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید بگو اجری جز مودت اهل عترتم نمیخواهم، یعنی به گونهای به اهل بیت علیهمالسلام محبت داشته باشید که خدا، رسول و آن انوار مقدس میپسندند نه آنطور که ما میخواهیم. یا اینکه دوبار واژه «وَدُود» در قرآن دربارۀ خداوند آمده است؛ یعنی خداوند به صورتی محبت میکند که بندهاش خوشحال شود، کیف کند و لذت ببرد.
اما سطح سوم پرواز، فضای «رحمت» است و رحمت یعنی عطای بدون استحقاق. این لایه بر دیگر لایهها حاکمیت دارد و اگر خانوادهای در این سطح پرواز باشند، هم مودتشان تأمین میشود و هم در زندگی آرامش دائمی مییابند. فضای رحمت، به حسب تأمین نیاز همسر هم نیست. مودت بینابین است، یعنی محبت کن آن طور که همسر میپسندد، همسر دوست دارد، متناسب با خواست همسر رفتار کن، اما رحمت یعنی تا میتوانید محبت کنید، تا میتوانید عطا کن هرچند همسر نیاز ندارد و یا توقع ندارد، و یا استحقاق محبت را ندارد.
بنابراین با این ویژگیهایی که خداوند قرار میدهد و یا به تعبیر قرآنی «جعل» میکند، خانواده صرفاً برای تأمین نیاز نیست بلکه ابتدای آن برای تأمین نیاز است و یا با تأمین نیاز خود شروع میشود، اما مانند هواپیما مدام باید اوج بگیرد تا به سطح مودت برسد و در سطح پرواز سوم، به فضای رحمت برسد. اگر زوجی در سطح آرامش یا «لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» باشد، با اندک تلاطمی یا بیمهری از هم گسسته میشود. اگر در سطح مودت باشد، به حدی از قوام دست مییابد، به این معنا که فرد آنگونه که همسر میپسندد رفتار میکند نه اینکه خودسرانه رفتار کند. آفت این سطح، تکبر و غرور و منیّت است. با این حال سطحی بالاتر از آرامش است. در سطح سوم که رحمت است، اگر هر کدام از زوجین ناملایمتی هم به خرج دهند، دیگر با دیدۀ رحمت میبخشند و گذشت میکنند و بلکه محبت بیشتری ابراز میکنند. البته دستیابی به چنین سطحی نیاز به تمرین فراوان و یا واجد شدن به صفات عالیه دارد که یک روزه یا دو روزه کسب نمیشود بلکه ممکن است گاهی بیش از 10 یا 20 سال یا بیشتر به طول انجامد.
نکتۀ آخر اینکه در مثال هواپیما و یا سطح پرواز، هر اندازه ارتفاع پستتر باشد، بیشتر در معرض آسیب قرار دارد و سطح «لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» پایینترین سطح است. در این فضا افراد تحت تأثیر وسوسهها و القائات شیاطین جنی و انسی مدام در معرض آسیب و سقوط قرار دارند تا اینکه سطح پرواز خود را تا مودت و بعد تا محبت ارتقاء دهند. در این نگاه، خانواده و ازدواج دیگر برای تأمین نیاز نیست بلکه مفهومی متعالی برای قرارگیری در پلکان رشد است. از مهمترین عوامل طی کردن پلکان بعدی نیز مطالعه و مشورت با مشاوران اهل دین و مذهب، همنشینی با خوبان و رشدیافتگان و قرارگیری در معرض نصیحتهای خیرخواهانۀ واعظان متدین و اهل تذکر است.