آوینی ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ در خانواده ای مسلمان از طبقه متوسط در شهر ری دیده به جهان گشود، دوره ابتدایی و راهنمایی را در زنجان، کرمان و تهران گذراند، سال ۱۳۴۴ وارد دانشگاه شد و توانست مدرک کارشناسی ارشد معماری را از دانشگاه تهران اخذ کند. وی مستندساز، عکاس، روزنامه نگار، نویسنده و نظریه پرداز سینمای اسلامی ایران بود.
در طول انقلاب ایران، آوینی فعالیت هنری خود را به عنوان کارگردان فیلم های مستند آغاز کرد و از فیلمسازان برجسته جنگی به شمار می رفت. او بیش از ۸۰ فیلم درباره جنگ ایران و عراق ساخت. به گفته اگنس دیویکتور، آوینی روش های اصلی فیلمبرداری را ابداع کرد و جنبه باطنی جنگ ایران و عراق را براساس اندیشه عرفانی شیعه به تصویر کشید.
بیشتر کارهای آوینی به بازتاب نحوه درک بسیجی ها از جنگ و نقش آنها در آن اختصاص داده شد. وی در اوایل پیروزی انقلاب درباره غائله گنبد (مجموعهی شش روز در ترکمن صحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعهی مستند خان گزیدهها) چند فیلم مستند ساخت.مشهورترین اثر آوینی مجموعه مستند روایت فتح است که در طول جنگ ایران و عراق فیلمبرداری شد.
روایت فتح یک مستند مادام العمر از جنگ ایران و عراق است که بر زندگی روزمره سربازان ایرانی تمرکز دارد این مجموعه شامل پنج سری بود و به جنبه های معنوی جنگ می پرداخت. این فیلم یک تجربه معنوی مادام العمر را از طریق روایت ایدئولوژیکی خود به تصویر کشید.
جوانان به راههای آسمان آشناترند تا به راههای زمین
از حضرت آیتالله خامنهای نقل شده است: من تا مدّتها که روایت فتح پخش میشد، اصلاً شهید آوینی را نمیشناختم ولی از مخاطبان همیشگی روایت فتح بودم. یعنی هر شب جمعه، به تماشای این برنامه می نشستم روی من تأثیر زیادی میگذاشت و میدیدم که این کلام چقدر اثر دارد. یک وقت همان جوانان آمدند پیش من (به نظرم مال جهاد بودند) من در همان جلسه گفتم: «این صدای نجیبی که اینها را بیان میکند، چیز خیلی جالبی است؛ این را نگهدارید.» خودش هم قاعدتاً در آن جلسه بود.
کسی هم به من نگفت که این آقاست اما بعدها خودِ ایشان به من نوشت: «آن کسی که این برنامه را تهیه میکند، من هستم. کسی که میخواهد چنین برنامههایی بسازد، باید آن نجابت و معصومیت و استحکام و اطمینان به سخن را داشته باشد. گاهی حرفی را کسی میزند و حرف بزرگی است؛ اما پیداست که خودش اعتقادی به این حرف ندارد. امّا این صدا، آن صدایی است که بزرگترین حرفها را میزد و خودش اعتقاد داشت. مثلاً میگفت: «این جوانان ما به راههای آسمان آشناترند تا به راههای زمین.» این را چنان میگفت که گویا راههای آسمان را خودش رفته، دیده و میداند که اینها آشناتر هستند.»
شهادت رزمندگان در آغوش هم در قتلگاه
داستان پرواز روایتی زیبا از کتاب افلاکیان زمین نوشته محمدحسین عباسی ولدی است که در آن آمده: بارِ آخر که آقا مرتضی به منطقه آمد، برای فیلمبرداری از قتلگاه شهدای فکه - عملیات والفجر مقدماتی بود. قتلگاه جایی است که نسبت به زمینهای هموار اطراف، یک مقدار گودتر است. بچههایی را که مجروح شده بودند، در آن گودی میآوردند که زیر آتش مستقیم دشمن نباشند. حالا ۵۰ -۴۰ تا از این بچهها در آغوش یکدیگر به شهادت رسیده بودند و اسکلتهای مطهرشان همینطور بکر و دست نخورده بود.
در همان منطقه قتلگاه مشغول فیلمبرداری بودیم که یکدفعه با صدای انفجار مین همه زمینگیر شدیم برگشتم دیدم شهید آوینی و شهید یزدانپرست بر زمین افتادهاند با آنکه پای شهید آوینی درجا قطع شده بود و ترکشهای زیادی در بدن ایشان فرو رفته بود؛ اما روحیه خیلی خوبی داشت و دائما ذکر میگفت. یکی از بچهها به ایشان گفت: حاجی چیزی نیست. وی گفت: مگر من میترسم که شما میخواهید مرا دلداری بدهید؟ من برای همین چیزها آمدم. موقعی که میخواستیم او را روی برانکارد بگذاریم، با اصرار گفت: من را برندارید من همینجا میخواهم شهید بشوم.
آخرین عبارتی که آقا مرتضی گفت این بود که از «مجید» برایم بگو. «به جوانها میگویم. به آنهایی که اسم عطاءالله مجید را هم نمیدانند. بگذار بچههایی که اسم آرنولد و رمبو را بلدند، یک بار هم شده، اسم عطاءالله را بشنوند. او کسی است که اگر هیچکدام ما وی را نشناسیم، ملائکه آسمان خدا او را میشناسند. با آنکه معلول جسمی بود و معافیت سربازی هم داشت، خودش را به قافله بچهها رساند.
شب حمله والفجر مقدماتی هر چند قدمی را که میآمد، تعادلش را از دست میداد، به زمین میخورد و بلند میشد، چند قدم جلو میآمد و دوباره زمین میخورد؛ اما از ترس آنکه مبادا او را به عقب برگردانند، به هر مکافاتی بود، قدم به قدمِ ما میآمد. عطاءالله در همان لحظه و جایی به شهادت رسید که آرزوی آن را داشت. نماز صبح در میدان جنگ دستش را روی سینه نحیف خودش گذاشته بود و از لابهلای انگشتهای لاغرش، خون فواره میزد. با لبخند رضایت بر لب شهید شد. شهید آوینی میخواست آنها را از گمنامی در بیاورد و این رسالت کوچکی نبود هر کسی توفیق درک این رسالت را ندارد.
ساخت ۸۰ فیلم دفاع مقدس توسط آوینی
به گفته اگنس دیویکتور استاد دانشگاه سوربن که متخصص سینمای ایران است، آوینی به جای ورود به عرصه سیاست مانند بسیاری از همکارانش و با توانایی انجام این کار، با ساخت فیلم های مستند در انقلاب ایران شرکت کرد سپس به تیم تلویزیونی جهاد ساختمانی پیوست. فیلمسازی او دارای هدف ایدئولوژیک توصیف شده است. وی رئیس واحد تلویزیونی جهاد ، یک واحد فیلم مستند بود که هم از شبکه یک صدا و سیما و هم از جهاد ساختمانی حمایت می کردند.
به گفته آوینی، موقعیت وی بین دو موسسه معلق شد و اگر این نبود ، هیچ یک از فیلم ها ساخته نمی شد. آوینی بیش از ۸۰ فیلم در مورد جنگ ایران و عراق ساخت و از عوامل اصلی مستندسازی جنگ به شمار می رود. در طول جنگ و به ویژه نبرد خرمشهر، آوینی تصمیم گرفت وقایع را ضبط کرده و فیلم های تبلیغاتی بسازد.
سبک فیلم های شهید آوینی
به گفته دیویکتور، آوینی یک رویکرد سینمایی اصلی ایجاد کرد که نه کاملاً واقع گرایانه بود و نه جلالی. در عوض، آوینی سعی کرد هم جنبه های قابل مشاهده (عملیات نظامی) و هم جنبه های باطنی (درونی یا اخلاقی) نبرد را به تصویر بکشد.
او اینها را با فلسفه عرفان شیعه پوشاند و بیننده را دعوت کرد تا در رویداد یک مکان شخصی بسازد. آوینی در مورد ماهیت نویسندگی در فیلم های خود می گوید: "البته هر چیزی که نویسنده بنویسد از درون منشا می گیرد؛ همه هنرها به این شکل است. به همین ترتیب، یک فیلم نتیجه الهام فیلمساز است. با اینحال اگر شخص خود را کاملاً در خدا غرق کند، خداوند در آثار خود الهام می بخشد و در آنها ظاهر می شود. این هدف من است، نه ادعای من.
فیلمبرداری از چیزی متفاوت؛ سیاست ویراستاری آوینی در مجموعه مستندهایش بود او با خدمه ای از جوانان داوطلب آماتور کار می کرد. از آنجا که او آثار خود را براساس گسست از گذشته امپراتوری بنا کرده بود ، نمی توانست با تیمی که زیر نظر محمدرضا شاه تشکیل شده بود کار کند یا از روش های قدیمی تلویزیون ایران استفاده کند که از سبک های آمریکایی استفاده می کردند.
آوینی گفته بود که گروه های فیلمبرداری او سعی کرده اند از جعل شلخته اکثر گزارش های تلویزیون خبر جلوگیری کنند او از تیم های خود خواسته بود که برای مدت طولانی در مجموعه بمانند و برای کشف و برخورد با دیگری وقت بگذارند. وی سعی کرد با به حداقل رساندن استفاده از جلوه های سینمایی، واقع گرایی را حفظ کند و از به تصویر کشیدن عاداتی که رزمندگان هنگام فیلمبرداری فرا گرفته بودند، جلوگیری کرد. آوینی به ندرت از پیروزی های بزرگ فیلم می گرفت و به سختی های مسائل استراتژی یا نظامی علاقه مند بود. مستندهای او تقریباً منحصر به نحوه نگرش داوطلبان (بسیجی) و درگیری و مشارکت آنها بود.
کشاندن جنگ در بیرون سالنها بر روی پرده سینما
دوویکتور نویسنده کتاب روایت جنگ در دل جنگ که دانش آموخته کارشناسی علوم سیاسی تطبیقی و دکترای سیاست گذاری فرهنگی با موضوع سیاست گذاری سینمایی از نگاه جمهوری اسلامی ایران است در پیش درآمد این کتاب نوشته است: در تاریخ سینما به ندرت پیش آمده جنگی که در بیرون سالنهای سینما روی میدهد در قالب فیلم داستانی روی پرده سینما برود.
بدین ترتیب این مطالعه بافت محور به آن چشم انداز سینمایی میپردازد که اثر مرتصی آوینی در آن جای خواهد گرفت. این کتاب می کوشد تا پژوهش در محتوای این فیلمها و با نظرداشت شرایط ساخت آنها از زمان تصویربرداری تا تفسیر با فاصله از رویداد، نشان دهد چگونه این فیلمها منبعی گران بها برای مشارکت در تاریخ نگاری این جنگ و تاریخ جهانی سینمای جنگ محسوب میشوند.
کتاب های شهید آوینی
هر آنکه جز خود، آئینه جادو، توسعه و مبانی تمدن غرب، گنجینه آسمانی، یک تجربه ماندگار، فردایی دیگر، حلزون های خانه به دوش، رستاخیز جان، آغازی بر یک پایان، فتح خون، امام و حیات باطنی انسان، با من سخن بگو دوکوهه، مرکز آسمان، نسیم حیات، سفر به سرزمین نور، انفطار صورت (در باب مبانی نظری هنر) عناوین کتاب هایی است که توسط شهید آوینی به رشته تحریر درآمده است. وی همچنین آثار منتشر نشده ای در حوزه ی ادبیات دارد.
فرزندان شهید
ثمره ازدواج شهید آوینی و مریم امینی سه فرزند، دو دختر و یک پسر است، دختر دوم شهید آوینی به نام کوثر ۴۴ سال سن دارد و در زمینه نقد فیلم و سجاد در زمینه فیلم سازی فعالیت دارند.
نحوه شهادت
در روز بیستم فروردین سال ۱۳۷۲، شهید آوینی به همراه یک گروه فیلمبردار، برای ساخت مجموعه جدید از مستند روایت فتح، به فکه که یکی از منطقه های عملیاتی هشت سال دفاع مقدس رفته بودند و زمانی که برای انتخاب لوکشین در حال بررسی منطقه بودند، در کنار مهندس سعید یزدان پرست با یکی از مین های به جای مانده از جنگ ایران و عراق ، برخورد کردند و به درجه رفیع شهادت رسیدند.
شهید آوینی ۲ روز پیش از رفتن به منطقه فکه، در جواب سوالی که به کدام منطقه می روی گفته بودند: «می دانی به کجا می روم، به فکه، همان جایی که رزمندگان ما با چشم خود تحویل نفوس شهدا توسط فرشتگان را مشاهده می کردند.»
آیت الله علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب پس از شهادت آوینی، وی را سید شهیدان اهل قلم اعلام کرد. ۲۰ فروردین به افتخار وی روز هنر انقلاب اسلامی نامگذاری شده است.