به نظر میرسد برخی از خانوادهها در ایام تعطیلات نوروز تمایل بیشتری برای رفتن به سینما از خود نشان میدهند، آمار فروش آثار اکران شده در این ایام خود گواهی است بر این مدعا. دلیل اصلی اهمیت اکران نوروزی نیز در همین امر است. یعنی آثار اکران شده در این روزها هم بیشتر در مرکز توجه هستند و هم رقم فروش بالاتری را به دست خواهند آورد. این موضوع مختص این چند ساله نیست و سالهاست اواقات فراغت ایام نوروز گره خورده به فیلمهایی که عموما خاطره ساز نیز شدهاند.
از این رو است که اکران نوروزی برای سینماگران از اهمیت ویژهای برخوردار است و سازمان سینمایی نیز میبایست در این موضوع کاملا مبتنی بر عدالت پیش برود و بر اساس سیاستهای آن سازمان و خیر عمومی مردم دست به انتخاب آثار بزند.
با این مقدمه کوتاه نگاهی خواهیم داشت به وضعیت اکران نوروزی 1402، اکرانی که تا امروز 7 فروردین 332هزار و 585 نفر که معادل رقمی حدود 16 میلیارد تومان است( منبع: سمفا).
*همه چیز به کام کمدی
گرانی قیمت بلیت در سینمای ایران و در شرایط اقتصادیای که بر کسی پوشیده نیست یکی از شوکهای منفیای بود که به سینمای ایران وارد شد، شوکی که عملاً باعث شد تا گیشه سینما مختص به آثار کمدی و طنز باشد چراکه به نظر یک خانواده چند نفره تنها برای آثار کمدی راضی به چنین هزینه کردی خواهد شد.
این اتفاق بهصورت مشهودی دربسته اکران نوروزی رخداده است، مطابق با آمار سامانه مدیریت فروش و اکران سینما (سمفا) از ابتدای شروع 4 فیلم نوروزی سینما یعنی غریب، بچههای طوفان، عروس خیابان فرشته و فسیل تاکنون با وجود 11 هزار و 332 سانس برای این تعداد مخاطب حدوداً هر سانس بهطور میانگین میزبان 30 نفر بوده است.
اما جدا از این آمار فروش نکته مهم و قابلتوجه میزان سهم هر اثر از سبد مخاطب و گیشه سینما است، اتفاقی که شاید افزایش قیمت بلیت تأثیری مستقیم روی آن داشته باشد.
از میان آثار موجود یک اثر کمدی نزدیک به 85 درصد مخاطب را به خود اختصاص داده و باقی 15 درصد موجود میان 3 اثر دیگر تقسیمشده است.
«فسیل» با 281 هزار 625 مخاطب رتبه اول را به خود اختصاص داده و بعدازآن «غریب» که جوایز بسیاری را در جشنواره فجر چهل و یکم به دست آورده بود و پیشبینی میشد گیشهای موفق داشته باشد بافاصلهای معنادار در رتبه دوم ایستاده است؛ «غریب» توانسته تنها 27 هزار 81 مخاطب را به سینما بکشاند که از این میزان نیز تعداد 7 هزار 728 مخاطب یعنی چیزی حدود 30 درصد از کل مخاطبینش مربوط به قبل شروع سال جدید و قبل از گرانی بلیت سینما بوده است.
«عروس خیابان فرشته» که دیگر کمدی موجود در سبد اکران نوروزی است فاصله کمی با «غریب» دارد و حتی چند باری هم جای خود در رتبه دوم را باهم عوض کردهاند. متاسفانه در این دوره از اکرانهای نوروزی برخلاف آنچه که بر آن تاکید شد، آثار منتخب نه تنها «تنوع» چندانی ندارند بلکه عموما از نظر کیفی نیز آثار نازل و سطحیای هستند.
به جز فیلم سینمایی«غریب» که به گواه جوایز فجر از منظر ساختار سینمایی و محتوا در وضعیت قابل قبولی است باقی آثار را حتی میتوان ذیل آثار مبتذل تعریف و دسته بندی کرد. فیلمهایی چون «بخارست»، «چپ و راست»، «فسیل»، «عروس خیابان فرشته»، «خط استوا» و «پالتو شتری» عموما از منظر سینمایی جزو آثار بیکیفیت قرار میگیرند و از منظر محتوا هم جز شوخیهای سخیف پیام دیگری برای مخاطبانشان ندارند.
*فیلمی تنها با 251 مخاطب
اما شاید همچنان عجیبترین اثر «بچههای طوفان» باشد، فیلمی که باگذشت نزدیک به یک هفته از شروع اکران تنها موفق به جذب 251 مخاطب در 67 سانس شده که این آمار نشان دهنده فاجعه میانگین 4 مخاطب در هر سانس است.
فیلم «بچههای طوفان» به کارگردانی صادق صادقدقیقی حدود سه سال قبل تولید شده و در سیونهمین جشنوراه فیلم فجر شرکت کرده بود؛ این فیلم جایزه بهترین فیلم جشنواره رشد را گرفته و در جشنواره کودک هم پروانه زرین بهترین دستاورد هنری و بهترین بازیگر نوجوان را دریافت کرده است؛ اگر چرخی در اخبار مربوط به این اثر بزنید مشاهده میکنید که پیشاز این صاحبان این اثر قصد اکران آنلاین آنرا داشتند اما به ناگاه و حتی شاید بهدور از انتظار کارگردان اثر این فیلم وارد چرخه اکران نوروزی شد.
دلیلی که از سوی روحالله سهرابی مدیرکل اداره نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی در خصوص اضافه شدن این فیلم به این چرخه مطرح شد متنوع کردن ژانرهای موجود در سبد اکران نوروزی و وجود اثری برای کودک و نوجوان در این ژانر بود.
با این همه «بچههای طوفان» بعد از شروع اکران نوروزی تا کنون نهتنها موفقیتی در گیشه به دست نیاورده بلکه به میزان مخاطب حداقلی هم نرسیده است، این در حالی است که آثار دیگر مخصوص به مخاطب کودک و نوجوان در اکرانهای اخیر سینما موفقیتهای بزرگی کسب کردهاند، «پسر دلفینی» و «لوپتو» دو انیمیشنی بودند که روزهای بسیاری را هم بهعنوان صدرنشین گیشه سینما مطرح شدهاند؛ شاید اگر موضوع اصلی تنوع ژانر و وجود فیلمی برای نوجوان بود بهتربود از انیمیشن «بچه زرنگ» استفاده شود.
صادق صادق دقیقی کارگردان این اثر نیز پیش از این «مرده خور» را ساخته بود که موفقیتی در این فیلم هم به دست نیاورده بود و حتی فیلمش در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر نیز پذیرفته نشده بود.
حتی همین فیلم «بچههای طوفان» نیز پیش از این و با «چهل کچل» ساخته شده بود که و در آن زمان هم چندان عاقبت خوشی نداشت. این فیلم با شکایت یکی از فیلم نامه نویسان مبنی بر شباهت داستان فیلم به فیلم نامه هایش تا مدت ها اکران نشد و فرصت حضور در جشنواره های خارجی را هم از دست داد. در نهایت مطابق با اعلام خانه سینما در ارتباط با داستان فیلم مقرر شد مبلغ 30 میلیون تومان به فردی که مدعی شباهت فیلمنامه اش با قصه «چهل کچل» شده داده شود تا قضیه تمام شود.
همه این اتفاقات را که کنار هم بگذارید شاید به نتیجهای مبرهن برسید که این فیلم برای اکران نوروزی که هر سال دربرگیرنده بهترین و پرمخاطبترین آثار سینمایی است مناسب نبوده و حتی جای تعداد بسیار بالایی از آثار پشت اکران را گرفته است.
اما از همه این مطالب که بگذریم باید توجهی به تعدا سالنهای اکران کننده این اثر بکنیم، از ابتدای اکران این فیلم که از 25 اسفندماه و همزمان با دیگر آثار اکران نوروزی شروع شده بود تا کنون که بیش از یک هفته از آن میگذرد تنها 34 سالن به اکران این اثر اختصاص پیدا کرده است.
هرچند که ساخته صادق صادق دقیقی توانایی پر کردن همین تعداد سالن را هم نداشته است اما گویی خود مدیران سازمان سینمایی هم با اختصاص تعداد بسیار پایین سالن برای اکران این اثر میزان استقبال از آنرا پیشبینی میکردند، اما برخلاف وعده پیشین خود که اولویت اکران با فیلمهای حاضر در فجر چهلویکم است این اثر که بهنظر فاقد ارزش خاصی بوده است را وارد اکران کردند.
به نظر اختصاص دادن چنین اثری که توانایی جذب حداقلی مخاطب را هم در سینما ندارد اشتباهی بود که در چینش اکران نوروزی اتفاق افتاد.
*جمع بندی
همه این اطلاعات و گزارهها نشان از یک نکته مهم دارد که به نظر میرسد انتخابهای انجام شده برای اکران نوروزی به درستی صورت نگرفته است، چراکه در عموم آثار یا مخاطب اقبالی نشان نداده و یا محتوا فاقد ارزش خاصی بوده است.
از این رو است که پیشنهاد میشود اکران نوروزی به واسطه اهمیت راهبردیاش در سینمای کشور «کارگروه ویژه» خودش را داشته باشد. کارگروهی که مبتنی بر شاخصهای کمی و کیفی دست به انتخاب آثار بزند و برای انتخابهایش هم «بیانیه» داشته باشد. یعنی به روشنی مشخص شود که هدف از اکران فیلم چه بوده است و در نهایت هم بعد از پایان دوره اکران نورزی یک جمعبندی دقیق از موضوع ارائه کند.
در نهایت اینکه یکی از کارکردهای وجود سازمان سینمایی میتواند ارتقاء سطح سلیقه عمومی شهروندان باشد. اینکه در اکران نوروزی فیلمی مثل «فسیل» یا «عروس خیابان فرشته» اکران شود نه تنها کمکی به این رشد سلیقه نمیکند، حتی باعث تنزل آن نیز خواهد شد.
تلاش برای ارتقاء سطح سلیقه و زیباشناسی دریافت مخاطب، وظیفهای است که علیالظاهر مدتی است توسط سازمان سینمایی به فراموشی سپرده شده است.