بابک پناهی طراح صحنه فیلم سینمایی « سرهنگ ثریا » ساخته لیلی عاج درباره این فیلم گفت: من در گذشته با جلیل شعبانی تهیهکننده این فیلم، تجربه همکاری داشتم و سالها پیش نیز یک نمایش میدانی با بهزاد بهزادپور انجام دادیم که کار پیچیده و دشواری بود چرا که باید چند بار دکورها در طول اجرای نمایش ساخته و جمع میشد. فیلم «سرهنگ ثریا» ساخت و ساز زیادی داشت و بیشتر کار باید در محیطی انجام میگرفت که دکورها ساخته میشدند، به دلیل تجربهای که من در این زمینهها داشتم احساس کردند میتوانم در این پروژه همکاری داشته باشم. برای همین هم پیشنهاد حضور در این پروژه داده شد.
وی درباره پیش زمینه ساخت لوکیشن و طراحی صحنه مطرح کرد: معمولاً برای ساخت پروژههایی که نیاز به سندیت دارد کار سادهای نیست. قبل از ساخت دکور، سبک و سنگین میشود آیا آن را بسازیم به صرفه است یا وارد لوکیشن اصلی شویم بهتر خواهد بود؟ از آنجایی که اردوگاه اشرف دیگر شکل و شمایل سابق خود را ندارد، برای ساخت آن از نظر مالی توجیه اقتصادی نداشت که به کشور عراق برویم. بنابراین تصمیم بر این شد تا دکور در شهرک دفاع مقدس و روی زمینی با سطح صاف ساخته شود. تاکید لیلی عاج کارگردان فیلم بر این بود که پادگان اشرف، عین به عین ساخته شود. چون آدمهایی قرار بود سر صحنه بیایند که در آن پادگان بودهاند و میخواست مورد تایید این افراد باشند. برای آنکه به این هدف دست پیدا کنیم نیاز به یکسری منابع داشتیم. اردوگاه در حال حاضر تغییر کرده است و ما بر اساس یکسری عکس و فیلمهای محدود توانستیم طراحی دکور را کلید بزنیم. آن دو شیر که مقابل پادگان گذاشته شده بود، یالشان دچار مشکل بود و ما در زمان طراحی آنها، شیرها را دقیقاً طوری طراحی کردیم که آن یالها همان ایراد را داشته باشد و وقتی کسانی که پادگان اشرف را از نزدیک دیده بودند، این شیرها را دیدند گفتند دقیقاً به همان صورت ساخته شده است و این موضوع برایشان بسیار جالب بود.
پناهی با اشاره به چالشهای طراحی کمپ آزادی گفت: این چالش برای ساخت کمپ آزادی که همان مقر اسکان خانوادهها از جمله ثریا بود، هم وجود داشت. از این کمپ هم فیلم داشتیم اما محدود بود و برای همین بر اساس جای دوربین طراحیها را انجام دادیم. بخش دیگر جایی بود که به عنوان مقر عراقیها در فیلم میبینید. این مقر جایی شبیه به ایست و بازرسی است که آن را هم ساختیم. این سه، لوکیشنهای اصلی بودند و در شهرک دفاع مقدس آنها را کار کردیم. به لحاظ جغرافیایی نیز جای خوبی در اختیارمان قرار داشت که به پادگان اشرف و کمپ ثریا میخورد. صفر تا صد لوکیشن ساخته شد که حتی شامل جادهسازی هم میشد. مجموعاً ۴۰۰-۵۰۰ متر طول دکور بود و تلاش کردیم تا دکورسازیها به بهترین شکل ممکن انجام شود و حس باورپذیری مکانهای واقع در بیابانهای عراق را منتقل کند. بعد از آنکه شاهدان زنده که این فضا را در واقعیت دیده بودند، آن را تایید کردند، ما متوجه شدیم کار را درست پیش بردهایم.
این طراح صحنه درباره ساخت لوکیشنها مطرح کرد: تصور من ۳ ماه بود اما به دلیل بالا بردن سرعت عمل و استفاده از نیروی انسانی بیشتر، توانستیم ۲ ماهه کار را به پایان برسانیم و نتیجه هم کاملاً قابل قبول و رضایت بخش بوده است.
پناهی در بخش دیگر از صحبتهایش بیان کرد: من به عنوان یک فرد سینمایی در این حوزه کارهای بسیاری کردهام. فیلم «شکارچی شنبه» درباره تفکر صهیونیست، فیلم «امپراطور جهنم» درباره سلفیگری، فیلم «به وقت شام» درباره داعش و… را کار کردهام و برای هر کدام از آنها تحقیقات بسیاری انجام دادهام. در این تحقیقات به موضوعات وحشتناک و ترسناکی رسیدهام که خیلی از آنها حتی قابل مطرح کردن هم نیستند؛ یعنی درک و هضم آنها ممکن نیست اما در هر صورت ساخت این فیلمها برای شناخت بیشتر مخاطب از وجود اندیشههای خطرناک بسیار کمک میکند. این ماجراها قصه نیستند، مستند هستند و واقعیت دارند و مردم باید با آنها آشنا شوند و سینما در این زمینه بسیار میتواند کمک کننده باشد. مردم با دیدن این فیلمها ذهنشان باز میشود. حتی کاری میکند تا مخاطب برای کسب اطلاعات بیشتر تحقیقاتی بعد از تماشای یک فیلم انجام دهد. لذا ساختن این فیلمها به شرط کیفیت بالا، بسیار خوب و موثر خواهد بود.
وی در پایان گفت: فیلم «سرهنگ ثریا» هم موضوع جذابی دارد، هم خوب ساخته شده است و من شخصاً طرفدار ساخت چنین فیلمهایی هستم که بخشی از مستندات را به درستی و با کیفیت بالا به تصویر میکشند. هر چقدر کیفیت این فیلمها بیشتر باشد میتواند در بخش بینالملل هم دیده شود، مردم هم آنها را بیشتر پذیرا خواهند بود و اینطور میشود که میتوان نشان داد این گروههای افراطی در هر زمانهای تا چه میزان میتواند به یک نسل آسیب برساند و در صورتی آگاهی جامعه و خانوادهها تا چه میزان میتوان جلوی بحرانهایی که ممکن است پیش آید را با همین آگاهی سازی گرفت.