آیا این بار نوبت سیمرغ «آقای حکایتی» است؟

اگر تغییرات همگانی و زمینه‌های گسست‌های اجتماعی در جامعه تشدید می‌شود، بخشی از آسیب‌های کنونی عملا ریشه در سینمای اجتماعی ایران دارد. آنچه تحت عنوان این ژانر در سینمای ایران باب شده، مدار توسعه اجتماعی کشور را با اعوجاجات عجیبی مواجه کرده است.
در اکوسیستم سینمای اجتماعی، این گونه بومی ضد سینما، فقر، فلاکت، خانواده‌گریزی، قتل، روابط خارج از عرف، مواد مخدرو...ناهنجاری‌های فراوانی، شاخصه‌های اصلی نمایشی برای توسعه ساب‌ژانر مذکور است.
«سینمای اجتماعی» طی سال‌های اخیر عوارض جامعه‌شناختی نامطلوبی به همراه داشته و چنانچه اشاره شد، مسیر رو به توسعه‌ در حوزه‌های اجتماعی را متوقف کرده است. در حالیکه تولید اثر نمایشی بر اساس اصول و رویکردهای فرهنگ عامه در غرب، در مسیر ترمیم‌گری اجتماعی قرار دارد و سینمای اجتماعی برای جامعه خودش تهدیدی محسوب نمی‌شود.
برخلاف سینمای جریان اصلی غرب، در سال‌های گذشته، سینمای اجتماعی در مسیر تغییر ساختارها و ارزش‌های اجتماعی قرار گرفت و به صورت جدی کانون خانواده ایرانی را در معرض تهدیدی جدی قرار داد.
تغییر مسیر در سینمای اجتماعی نیاز به تغییرات کلان در حوزه تولید دارد و تغییر ساختار تهیه‌کنندگی در سینمای ایران دارد.
تا پیش از این تغییرات مدیریتی سینمای اجتماعی، یک مسیر انتقادی را روی ریل‌های چندپاره طی می‌نمود، اما جنبشی در سینمای اجتماعی باب شده که با پرهیز از ساختارشکنی‌های رایج در این حوزه، شیوه درمانگری اجتماعی را در پیش گرفته و مختصات آن با آثار تولید شده در ادوار گذشته بسیار متفاوت است.
بررسی‌ها نشان می‌دهد مدیران سینمایی و تهیه‌کنندگان تلاش می‌کنند این ریل‌گذاری‌ها را تغییر دهند. چنین تلاشی در فیلم «بعد از رفتن» یکی از ۹ محصول بنیاد سینمایی فارابی در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر نمود پیدا می‌کند ... تهیه‌کننده فیلم «بعد از رفتن» همچون اثر پیشین خود «بدون قرار قبلی»، با این فیلم در حال ارائه تعریفی تازه در سینمای اجتماعی است تا وجه تالیف ترمیم‌گری اجتماعی را تقویت کند.
این سیاست‌گذاری تازه فارابی، با توجه به رخدادهای ماه‌های اخیر یک ضرورت اجتماعی محسوب و در دراز مدت باید به یک سیاست پیگیرانه تبدیل شود.
فیلم‌های متوسط و ضعیفی مثل شماره ۱۰ و هوک {با همه تلاش قابل تقدیر سازندگانش} آورده‌ای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنچنانی نمی‌توانند برای جامعه ایرانی به ارمغان بیاورند، در حالیکه با تماشای دقیق و رصد جزئیات در «بعداز رفتن» می‌توان ادعا کرد که سراسر محتوای فیلم برای سازمان بانی ساخت یک دستاورد بزرگ تلقی می‌شود.

«بعد از رفتن» دارای چه مزیت‌های ویژه‌ مفهومی است؟
کانونی‌ترین نقطه اثرگذار فیلم «بعداز رفتن» توجه به جایگاه رفیع پدر است و بررسی تقابل سه نسل از زوایایی متنوعی بررسی می‌شود. شاید در متن اثر نویسنده و کارگردان به صورت گل‌درشتی به این موضوع نپردازد اما فیلم با لحنی واقع‌گرایانه و بدون شعار این شاخصه را برجسته می‌کند.
از منظری متفاوت، می‌توان به این موضوع در متن اثر توجه داشت که اهمیت جایگاه «پدر» برای جامعه ایرانی دارای یک جایگاه سمبلیک است. «پدر» از زوایه فیلم مردی مبارز و آینده‌نگر است، نمادی که با فرزندانش برای حفظ سنت‌ها و برای آنان مبارزه می‌کند.
این تلاش به این دلیل است که در بزنگاهی بحرانی، فرزندان مسیر بازیابی هویت و تعالی را در پیش‌ گیرند. از این جهت با توجه وقایع سال‌های اخیر فیلم جنبه بسیار نمادینی به خود می‌گیرد.
این جزئیات ظریف سازندگان در شلوغی جشنواره‌ای شاید آنچنان مورد توجه قرار نگیرد، اما به تدریج که این اثر مشمول مرورزمان شود، این آینده‌نگری مفهومی برجسته‌تر و ماندگارتر خواهد شد.

درمانگری اجتماعی «بعد از رفتن» چگونه جامعه را واکسینه می‌کند؟
فیلم «بعد از رفتن» یکی از معدود فیلم‌های است که مولفه‌های رایج سینمای اجتماعی مثل زوال و اضمحلال فردی، روحیه انفعالی، خانواده گریزی را همچون ویروسی دستمایه اثر قرار می‌دهد وبا پیشبرد اهداف صحیح دراماتیک مخاطب را واکسینه می‌کند.
شالکه روایت با ویروس‌های نمایشی معمول سینمای اجتماعی تولید شده، اما از ترکیب تمامی این ویروس‌ها، واکسن درمانگری اجتماعی تولید می‌شود و این تلاشِ، کاملا فاخر و ستایش‌برانگیز است.
ضمن اینکه باید به مخاطبان فیلم توصیه کرد که توصیف فیلم در این متن، با خروجی محصولی که روی پرده نمایش داده می‌شود، بسیار متفاوت است. سازندگان آنقدر هوشمند بوده‌اند که با اتکا به فرم و ساختاری غیرشعاری، این اثر دشوار را به سرمنزل مقصود برسانند.

پپچیدگی جدول مقاطع دراماتیک فیلم
«بعد از رفتن» برای اینکه پیام متعالی‌اش مشمول کلیشه‌های مرسوم نشود، روایت خود را آنطور ارائه می‌کند که مخاطب ایرانی می‌پسندد. نخستین ساخته رضا نجاتی مثل حل کردن جدول مقاطع است، از این منظر تماشای فیلم برای مخاطب بسیار دلچسب است.
وقتی تماشاگر به صورت تدریجی وارد جهان روایت می‌شود، احساس می‌کند باید در حل این جدول متقاطع دراماتیک، پازل‌ها را به تدریج کشف کند و کنار هم بچیند. جهان فیلم در مسیری طبیعی از سیاهی به سوی سپیدی حرکت می‌کند و شخصیت‌ها تحت تاثیر این حرکت دراماتیک موقعیت خود را تغییر می‌دهند.

کارگردانی که پرآوازه می‌شود؟
نجاتی کارگردان این فیلم از جمله‌های استعدادهای سینماست که در فیلم اول خود در متن و روایت شوءءآف کارگردانی‌اش نمی‌کند. با توجه به جریان دوقطبی اخیر در سینما، جشنواره فجر امسال سکوی پرتابی است که سینمای ایران استعدادهای تازه خودش را کشف کند و نجاتی را می‌توان در لیست استعدادهای کشف شده جشنواره اخیر قرار داد. کشف این کارگردان جوان، خوش ذوق و پرانگیزه را در این جشنواره باید غنمیت بزرگی برشمرد.

چرا «بعد از رفتن» با کیفیت‌ترین فیلم تولید شده بنیاد سینمایی فارابی است؟
شب گذشته دکتر حمیدرضا قادری در برنامه هفت به نکته‌ای بسیار راهبردی اشاره کرد و در مورد برخی آثار حاضر در این فستیوال گفت: بسیاری از فیلم‌های جشنواره از حیث انتخاب بازیگران صدمه می‌خورد و به عنوان نمونه به فیلم هوک (حسین ریگی) اشاره کرد.
«بعد از رفتن» نسبت به تمام آثار اخیر فارابی با کیفیت‌ترین بازیگران و راهبردی‌ترین روایت را انتخاب کرده است. این فیلم، فیلم کارگردان بدون خودنمایی‌های مرسوم است با بررسی دقیق سکانس‌های مهم فیلم می‌توان دریافت بازیگران به متن و کارگردانی کاملا وفادار بوده‌اند. حتی برای نقش‌های فرعی بازیگران کارکشته‌ای در فیلم ایفای نقش می‌کنند.
هیچ بازیگری در این فیلم نیست که متهم به کوتاهی و کم‌کاری شود بهرام‌شاه‌محمدلو(آقای حکایتی محبوب)، پانته‌آ پناهی، پوریا رحیمی‌سام، سارا بهرامی... ی. ، و صابر ابر ارائه ممتاز و متفاوتی را در این فیلم به نمایش می‌گذارند.
قطعا هیات داوران در این جشنواره به حضور قابل اعتنای پوریا رحیمی توجهی نخواهد کرد. او دو سال قبل برای بازی در فیلم زالاوا برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر شد. اگر هیات داوران نگاه منصفانه‌ای در کنار یک رویکرد راهبردی برای اعطای سیمرغ داشته باشد، بهرام شاه‌محمدلو سزاوار دریافت این جایزه است.
از دیگر عناصر قابل توجه فیلم در مقایسه با آثار بیگ پروداکشن جشنواره می‌توان به فیلمبرداری بسیار سطح بالای آن اشاره کرد که دستاورد فنی هم محسوب می شود، آرمان فیاض که صدها فیلم کوتاه فیلمبرداری کرده است و تجربه ساخت فیلم کوتاه را دارد، سال گذشته فیلمبرداری برف آخر را بر عهده داشت و تصویر برداری کت چرمی از جمله فعالیت‌های این فیلمبردار سینما محسوب می‌شود اما شیوه تصویربرداری او در بعد از رفتن بسیار ویژه است.
نکته قابل ذکر این است که این فیلم صحنه‌آرایی فوق العاده‌ای دارد که بازهم در مقایسه با فیلم‌های پرهزینه تلاش چشمگیری به شمار می‌آید.

آیا این بار نوبت سیمرغ «آقای حکایتی» است؟



چرا بهرام شاه‌محمدلو می‌تواند گزینه جدی برای دریافت جایزه نقش مکمل جشنواره باشد؟
آقای حکایتی برای نسل‌ کودک و نوجوان و متولدان اواخر دهه پنجاه و شصت یک نماد فرهنگی در فرهنگ عامه ایرانی محسوب می‌شود. هنرمندی که مشخص نیست که دوری از فعالیت نمایشی برایش انتخابی بوده یا فضای جبری به او تحمیل شده است. او یکی از آیکون‌های محبوب‌ نسل جوان پس از انقلاب است. شاه‌محمدلو در این فیلم در نقش پدر بشدت درخشیده است و بازی متفاوتی را از خود به نمایش می‌گذارد.

فیلمی از میزان محبوبیت بهرام‌ شاه‌محمدلو در یک مراسم تقدیر
علاقه‌مندان صحنه‌ تئاتر او را با حضور در نمایش‌های افرا، «اسب، سیب، بهار»، «دو لیتر در دو لیتر صبح» به یاد می‌آورند. او سال‌هاست که یکی از ستاره‌های حوزه تئاتر است که متاسفانه در سینما نادیده گرفته شد. برای پی بردن به محبوبیت او جستجوی مراسم تقدیر از آقای حکایتی کافی به نظر می‌رسد.
شاه‌محمدلو در این فیلم بیش از یک بازیگر است و جزئیات یک پدرسنتی محبوب را به خوبی ایفا می‌کند. حضور او در فیلم «بعد از رفتن» یک انتخاب فوق هوشمندانه است. طبیعی است که بسیاری از علاقه‌مندان جدی سینمای ایران متولدین دهه‌های اخیر از هواداران آقای حکایتی هستند. حضور او در نقش «میکائیل» پدر، در فیلم «بعد از رفتن» فرسنگ‌ها با آقای حکایتی فاصله دارد اما ویژگی یک پدر محبوب را حتی در نماهای کوچکی که صورت او تصویر می‌شود، با فیگورهای تکنیکی در صورت و اطوار به نمایش می‌گذارد.

مسئولان جشنواره، برگزار کنندگان، برنامه‌ریزهای فعلی جشنواره اگر اهمیت آیکونیک بودن چهره‌های محبوب و تاثیرگذار چون بهرام شاه‌محمدلو را می‌توانند برآوردهای تازه‌ای را برای اعطای سیمرغ به او لحاظ کنند. هرمیون بادلی برای ۲ دقیقه و ۲۰ ثانیه بازی در فیلم اتاقی در بالا(۱۹۵۹)، بیاتریس استریت در برای ۵ دقیقه ۴۰ ثانیه در فیلم شبکه (۱۹۷۶)، «ند بیتی» برای ۵ دقیقه و ۵۳ ثانیه بازی در فیلم شبکه (۱۹۷۶) «آنتونی کوئیت» برای ۸ دقیقه بازی در فیلم شور زندگی (۱۹۵۶) موفق به دریافت اسکار شد.
شاه‌محمدلو دردقایقی که در فیلم حضور دارد، نقش پدر سخت‌گیر اما عاشق را با ظرافت ارائه می‌کند و حضور او در ساختار و اجرا نقطه عطف ایجاد می‌کند.
سیاست‌گذاری در این جشنواره دشوارتر از دوره‌های پیشین است، لذا برای فستیوال فرصتی فراهم است تا به چهره‌ها مردمی - مجبوبی مثل «آقای حکایتی» که کمتر در آثار سینمایی حضور دارد، توجه بیشتری داشته باشد. او در این فرصتی برای درخشیدن یافته است. برگزار کنندگان و داوران می‌توانند با کاندیداتوری جدی این بازیگر مناسب سخت حاکم بر این رویداد را تعدیل کنند.