«کاپیتان»؛ فیلمی که می‌تواند شکارچی سیمرغ باشد

 «به من میگن عیسی، هر کاری بخوام می‌کنم»؛ وقتی این جمله را بشنویم یا بخوانیم، شاید نخستین انگاره‌ای که به ذهن‌مان خطور کند این باشد که از زبان یک لات بیان شده یا خلافکاری که دیگر در ذهنش بالاتر از سیاهی رنگی نیست اما باید بگوییم این خلاصه روایت زندگی پسر‌بچه‌ای است به نام «عیسی»؛ پسری که اگرچه درگیر بیماری سخت و صعب‌العلاجی همچون «سرطان» است ولی روحیه امیدوارانه و حتی مغرورانه او در برابر دیوی همچون سرطان از مهم‌ترین ویژگی‌های شخصیتش است.

نه به امید واهی!

عیسای قصه « کاپیتان » نه تنها شاد و امیدوار است، بلکه به دیگران نیز انرژی و روحیه می‌دهد و شاید بتوان گفت همین مسأله می‌تواند بیننده افسرده و ناامید از سینما را ترغیب به دیدن این فیلم کند. «امید» واژه‌ای است که در دقیقه به دقیقه این فیلم آن را با پوست و گوشت خود لمس می‌کنیم؛ «کاپیتان» امید واهی نمی‌دهد، بلکه هنرمندانه روزنه امید را نشان می‌دهد.باید گفت عیسای «کاپیتان» به مرور چنان در دل بیننده لانه می‌کند که مخاطب نمی‌داند برای تلخی اصل داستان اشک بریزد یا اینکه به لودگی و شیطنت این پسرک بخندد. قاب‌بندی‌های حرفه‌ای، نورپردازی متناسب با لوکیشن غم‌انگیز بیمارستان که در کمال تعجب چشم‌نواز از کار درآمده و برای مخاطب جذاب است، طراحی صحنه خوب و شکفتن رنگ‌های شاد در میان غم و اندوهی که پس‌زمینه فیلم است، تلخی اثر را کم می‌کند و خروجی قابل قبولی می‌سازد. 

یکی از نکات بارز فیلم «کاپیتان»، شخصیت‌پردازی‌های قدرتمند آن است؛ نوجوانی با روحیه جنگنده و مصمم، پرستاری دلسوز و همراه و پدری که ابتدا مستاصل است اما راه خود را بدرستی از میان ناامیدی باز می‌کند؛ از نمونه‌های بارز شخصیت‌پردازی درست در این اثر به حساب می‌آید. اینکه شخصیت‌ها گذشته‌ای را با خود حمل نکرده و عمق‌شان برای باور‌پذیر کردن کنش‌ها کامل و کافی است، نشان می‌دهد محمد حمزه‌ای کارش را خوب بلد است و این اشراف به کار را مرهون ساخت فیلم‌های کوتاهی است که در کارنامه دارد، او به درک درستی از فیلمنامه عبدی رسیده و نیازی ندیده گذشته‌ای را بر شخصیت‌ها تحمیل کند. 

«کلیشه‌زدایی» هم از دیگر اتفاقات خوب «کاپیتان» است؛ مسأله‌ای مهم که برای مخاطب و رسانه ارزشمند است. مخاطب دیگر کشش تماشای آثاری با مضامین خشونت‌آمیز همراه با بی‌حیایی را ندارد و «کاپیتان» فرصتی است تا بتواند برای دقایقی هم که شده یک فیلم سالم را در کمال آرامش تماشا کند. درباره بازی‌ها هم باید گفت بازیگران یک به یک توانسته‌اند بخوبی نقش خود را ایفا کنند، هر چند شاید اگر یک مقدار رنگ بازی‌ها تغییر می‌کرد، کاراکترها جذاب‌تر می‌شد. «پانته‌آ پناهی‌ها» در عین جدی بودن، توانسته در قامت یک پرستار مهربان و دلسوز هم ظاهر شود که این مسأله باور‌پذیری نقش او را دوچندان کرده است. از سوی دیگر «امیرحسین بیات» کاراکتر اصلی فیلم که پسربچه‌ای جسور و مهربان است، در دومین نقش‌آفرینی سینمایی‌اش بعد از «ملاقات خصوصی»، با بازی خوب خود نوید ظهور یک بازیگر خوش‌آتیه در آینده را می‌دهد. «پژمان بازغی» هم پس از سال‌ها حضور در نقش‌های معمولی و مکمل‌های کمرنگ، در نقشش خوش درخشیده و با بازی کنترل‌شده‌اش نقش دو‌بعدی پدر را بخوبی ایفا کرده است.

از سویی اما سکوت بی‌معنا و بی‌دیالوگ ماندن بدون اکت در برخی دقایق فیلم مشاهده می‌شود که شاید بتوان گفت مخاطب را تا اندازه‌ای تحت تاثیر قرار می‌دهد ولی موسیقی گوشنواز «حبیب خزایی‌فر» که همه ما او را با آثار «محمدحسین مهدویان» مثل لاتاری، جایی برای فرشته‌ها نیست، درخت گردو و ایستاده در غبار به یاد داریم، رنگ و لعاب خوبی به «کاپیتان» می‌دهد. با همه این اوصاف می‌توان گفت «کاپیتان»  شانس نشستن سیمرغ جشنواره روی شانه‌های عواملش را دارد؛ اثری قوی که به گواه اهل فن، در قامت و منزلت فستیوال مهمی همچون فجر است و عوامل آن هم بدون توجه به حواشی به کار خود ادامه می‌دهند. سیدصابر امامی، تهیه‌کننده این اثر در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» گفت: فضای مثبتی در فیلم وجود دارد که سعی کردیم این فضا به مخاطب منتقل شود. وی افزود: در تیم ما عوامل بهترین کارشان را ارائه کردند و بیش از 60 روز فیلمبرداری ما به طول انجامید که تحمل این سختی توسط عوامل به این دلیل بود که می‌خواستند اثر خوبی را بسازند و لطف خداوند هم شامل حال‌مان شد. 

معرفی عوامل کاپیتان   

فیلم «کاپیتان» دومین اثر بلند سینمایی محمد حمزه‌ای در مقام کارگردان به تهیه‌کنندگی سیدصابر امامی است که بازیگرانی چون پانته‌آ پناهی‌ها، پژمان بازغى، امیرحسین بیات و بهار نوحیان در آن نقش‌آفرینی می‌کنند. عوامل اصلی «کاپیتان» عبارتند از کارگردان: محمد حمزه‌اى، نویسنده: امیرمحمد عبدى، مدیر فیلمبردارى: امین جعفرى، تدوین: امید میرزایى، موسیقى: حبیب خزایى‌فر، مدیر تولید: امیر یمینى، صدابردار: داریوش صادق‌پور، طراح گریم: مهرداد میرکیانى، طراحى و ترکیب صدا: حسین مشعلى و امید محمدى‌پور، طراح صحنه: حامد اصلانى، طراح لباس: ملودى اسماعیلى، جلوه‌های ویژه بصری: علیرضا اکبری، دستیار اول کارگردان: محمد عزیزى، برنامه‌ریز: امیر رونقى، عکس: محمدمهدى دلخواسته، تهیه‌کننده: سیدصابر امامى. این اثر محصول بنیاد سینمایی فارابی است.

«کاپیتان»؛ فیلمی که می‌تواند شکارچی سیمرغ باشد

گل‌سفیدی: خستگی دلیل نیامدن استاد نصیریان بود و تحریمی در کار نیست

نشست خبری فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج» با حضور برخی عوامل آن و اصحاب رسانه در پردیس سینمایی ملت برگزار شد. به گزارش «وطن امروز»، نشست خبری فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج» روز دوشنبه ۱۷ بهمن در سانس اول برای اصحاب رسانه و جامعه منتقدان در سینمای رسانه (پردیس سینمایی ملت) با حضور عوامل فیلم برگزار شد‌.

در نشست خبری فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج»، فرشاد گل‌سفیدی (کارگردان)، پیام آزادی (آهنگساز)، زهره سیه‌پوش (چهره‌پرداز)، حسین مشعلی و امید محمدی‌پور (صداگذاران) حضور داشتند. در ابتدای این جلسه فرشاد گل‌‌سفیدی کارگردان «هفت بهار نارنج» گفت: زمانی که ساخت این فیلم به من پیشنهاد شد، مخالفت کردم، چراکه دوست داشتم مدیر فیلمبرداری بمانم، البته همچنان هستم و خواهم ماند. بعد از این فیلم هم همچنان همین نظر را دارم مگر اینکه قصه یک فیلم سر ذوقم بیاورد. ژانر فیلم را که ملودرام عاشقانه‌ است‌ خیلی دوست داشتم.

وی درباره اینکه چرا تصمیم دارد به حرفه فیملبرداری بازگردد، گفت: ساخت این پروژه من را اذیت کرد زیرا ابتدا قرار بود من کارگردان و فیلمبردار باشم، در حالی که روز پنجم فیلمبرداری متوجه شدم از پول و سرمایه خبری نیست. یعنی سرمایه‌گذار ماجرا را کنسل کرد و من ۲ راه داشتم که یا فیلم را بسازم یا دیگر ادامه ندهم. شرایط مالی سختی داشتیم و من به خاطر استاد علی نصیریان پروژه را ادامه دادم.

گل‌سفیدی درباره چالش‌ها و دلگرمی کار با آقای نصیریان نیز گفت: زمانی که آقای نصیریان قرار بود در خدمت‌شان باشیم سال ۱۳۹۹ پروانه ساخت گرفتیم که ۱۴۰۰ شروع شد و به جشنواره پارسال نرسید و این یک سال روی صدا و موسیقی و... کار کردیم. 

وی افزود: آقای نصیریان ۸۸ ساله‌ هستند و باید مراعات‌شان را بکنیم. بسیار کمک من کرده‌اند بویژه در شعرهایی که در فیلم می‌خوانند.

زمانی که فیلمنامه به دستم رسید، بیشتر جذب فیلمبرداری شدم تا اینکه بخواهم از لحاظ کارگردانی نگاه کنم. با ساخت «هفت بهار نارنج» نمی‌خواستم خودم را کارگردان هنری معرفی کنم و فیلم فلسفی بسازم، بلکه تنها موقع ساخت، جذب فیلمنامه و قصه شده‌ بودم و به همین دلیل این نوع روایت را انتخاب کردم.

کارگردان فیلم با اشاره به نمادهای فیلم بیان کرد: گربه‌ای که در فیلم نشان دادیم، به نوعی نگهبان در خانه بود و رنگ مشکی هم نماد برزخ بین این دنیا و مرگ است.

پیام آزادی درباره موسیقی فیلم گفت: ما تحقیق یک هفته‌ای مشترکی با آقای گل سفیدی انجام دادیم و ایده اولیه موسیقی‌ها با پیشنهادهای ایشان شکل گرفت و به یک چارچوب برای مرز بین رویا و لو ندادن داستان و اینکه چه استفاده‌ای از چه نوع‌ سازی کنیم، رسیدیم. ملودی ابتدایی با پیانو بود. بعد به ملودی سازهای زهی رسیدیم و هر چه به پایان فیلم می‌رسیم با بیشتر شدن بار عاطفی فیلم از سه‌تار و این ‌نوع سازها بیشتر استفاده می‌شود. وی اضافه کرد: جای علی نصیریان خالی است. ایشان به دلیل کهولت سن و خستگی گفتند توانایی حضور در جشنواره را ندارند. این هنرمند نامه‌ای به دبیر جشنواره فیلم فجر ارسال کرد اما به دلیل شیطنت برخی، این نامه منتشر شد و رسانه‌ها به‌گونه‌ای وانمود کردند که آقای نصیریان از شرکت در جشنواره انصراف داده است، در حالی که این‌گونه نبوده است.