لقمان مداین در یادداشتی به نقد و تحلیل فیلم سینمایی « پرونده باز است » جدیدترین اثر سینمایی کیومرث پوراحمد پرداخته و آن را اثری دانسته که پیامهای مهمی در ریشهیابی علل وقوع جرم قتل و مجازات قصاص دارد.
فیلم پرونده باز است در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر ، به کارگردانی کیومرث پوراحمد و تهیهکنندگی علی قائم مقامی، پیامهای مهمی در ریشهیابی علل وقوع جرم قتل و مجازات قصاص، خشونت خانگی و ضعف قانونی در تساوی حقوق زن و مرد که ریشهای قرآنی دارد میپردازد.
فیلم دستگاه قضایی را پرچم دار کمپین نه به اعدام معرفی میکند، ولی نه با بیقانونی، نه با شعار، حکم شرعی قصاص را نفی نمیکند، خانواده مقتول را از حق خود محروم نمیکند، پشت پا به قانون نمیزند، بلکه فیلم آمده تا به روانشناسی علت وقوع جرم بپردازد، آمده تا این مسئله را ریشهیابی کند، آمده ابعاد پنهان یک اتفاق را به تصویر بکشد، تا قاضی و اولیای دم در این حکم حیاتی خطای غیرقابل جبران مرتکب نشوند.
جرم را روانشناسی میکند، از دستان بسته قاضی سخن میگوید از تلاش او برای جلوگیری از حکم اعدام، از محدود بودن تحقیقات، از ناآگاهی متهم نسبت به حقوق خود میگوید، خانواده مقتول را به بعد از اجرای حکم میبرد، فرهنگ بخشش را احیا میکند و سعی میکند نگاه جامعه را تغییر دهد.
از خشونت خانگی سخن میگوید، از شیوههای غلط در تربیت فرزندان، تبعات یک برخورد قهرآمیز با فرزند را نشان مخاطب میدهد.
از سر خوردگیهایی که دامن فرزند را میگیرد و از گردونه فعال اجتماعی دورش میکند.
از عدم تساوی حقوق زن و مرد میگوید، از این اصل اسلامی که در قانون مظلوم واقع شده، حق مادر را به اندازه پدر مطالبه میکند.
نقش جنجالهای رسانهای را در معکوس کردن نتیجه پرونده نشان میدهد.
هرقدر که در قصه و مفهوم با یک اثر ارزشمند مواجه هستیم، در اجرا ضعیف از آب در آمده است.
فیلمنامه مشکلات بسیار جدی دارد، شاهد ضعیفترین عطفبندی و اوج هستیم، کشش ندارد، کاشت، داشت و برداشت شخصیتها دقیق نبوده، عنصر ارتباطی درستی ندارد، دقایق ابتدایی و انتهایی فیلم جذاب نگاشته شده اما دیالوگپردازی خوبی ندارد، اطلاعات را فاش میکند و شعاری است، ساده و روان نیست و کشمکش آن ضعیف است، قهرمان و ضد قهرمان خوبی دارد، دارای کاراکتری است که از ضد ارزش به ارزش تبدیل میشود اما تعلیق ندارد، هیچ چیز شما را غافلگیر نمیکند.
علی رغم نقش آفرینی درخشان علی باقری، نسیم ادبی، پژمان بازغی، حسین پاکدل، مهلقا باقری، مهبد جهاننوش و بازیگر نقش نرگس، شاهد بازی ضعیف و غیر صادقانه دیگر نقش آفرینان بودیم. که به تلفظ واژگان و گویش مناسب تسلط نداشتند، دارای انقباض جسمانی بودند و نقش را زندگی نمیکردند، گویی به جوهر کلام نویسنده نرسیده بودند.
تدوین فیلم عالی بود، نورپردازی، گریم، طراحی صحنه و لباس بسیار خوب بود، صدا و موسیقی خوب بود، اما روانشناسی رنگ نداشت.
ضعف کارگردان در انتخاب اشتباه و گرفتن بازیَضعیف از برخی بازیگران، چکش کاری نکردن فیلمنامه، برداشت سکانسهای اشتباه جدی بود و باعث کند و بعضا مضحک شدن روند فیلم گردید.
نقد و بررسی فنی و بررسی جزئیات را به زمان انتشار نسخه خانگی موکول خواهم کرد.