در شب دهم ماه مبارک رجب سال ۱۹۵ هجری قمری، امام جواد (ع) در مدینه منوره به دنیا آمدند و گفته میشود که امام رضا (ع) در همان شب میلاد با سعادت فرزند بزرگوارشان، شیعیان را از این خبر مطلع کردند و فرمودند: حق تعالی به من پسری عنایت کردند که، چون موسی بن عمران شکافنده دریاهاست و نظیر عیسی بن مریم (ع) است که حق تعالی مادر او را مقدس و مطهر گردانید و طاهر و مطهر آفریده شده بود. با شنیدن این خبر دل شیعیان شاد، چشم آنان روشن و نگرانی ایشان برطرف شد و خدا را بر این نعمت سپاس گفتند.
در کتابهای تاریخ و حدیث، لقبهای زیادی برای امام نهم (ع) ذکر شده است که از آن جمله میتوان به تقی، جواد، مرضی، متوکل، متقی، زکی، متجب، مرتضی، قانع، عالم ربانی، رضی، مختار، صادق، صابر و فاضل اشاره کرد و امام جواد (ع) در میان شیعیان و اهل سنت به لقب باب المراد مشهور بودند. زیرا حاجتهای مردم را بسیار برآورده میکردند و کرامتهای فراوانی از آن حضرت (ع) دیده شده، ولی مشهورترین لقبهای امام نهم (ع) تقی و جواد است.
حجت الاسلام والمسلمین حبیب الله فرحزاد، کارشناس و سخنران مذهبی، درمورد زندگانی و سیره تربیتی امام جواد (ع) بیان کرد: الحمدلله، رجب، ماهی است که در آن، مناسبت و ولادتهای زیادی وجود دارد از جمله ولادت آقا امام جواد (ع) که فقط درمورد ولادت ایشان، این تعبیر آمده است: مولودی با برکتتر از امام جواد (ع) برای اهل بیت (ع) نبوده است و شاید، دلیلش این بوده است که خداوند متعال، دیر به امام هشتم (ع) فرزند داده اند؛ به طوری که ایشان در سن ۵۰ سالگی صاحب فرزند شدند و به همین خاطر، هم مورد طعنه و شماتت دشمنان قرار گرفتند و هم برای افرادی که ایمان ضعیفی داشتند، این شبهه به وجود آمده بود که چرا امام رضا (ع) فرزند دار نشده اند؟. بنابراین، ولادت امام جواد (ع)، نه تنها دهان دشمنان را بست بلکه این اطمینان برای دوستداران اهل بیت (ع) به وجود آمد که برکت این فرزند فوق العاده است.
به گفته حجت الاسلام فرحزاد، اولین امامی که در سن طفولیت، یعنی ۸ سالگی به امامت رسیدند، امام جواد (ع) بودند که این اعجاز بزرگی بود که در این سن، بتوانند امامت و رهبری کل یک امت را با همه مشکلات برعهده بگیرند و علاوه بر این، در علم، شجاعت، سخاوت، تقوا، صبر و حلم و همه مسائل فوق العاده بودند تا جایی که امام جواد (ع)، اگرچه در این سن، به ظاهر طفل و خردسال بودند، اما به تمام مشکلات، معضلات و سوالات پاسخ میدادند و این موضوع، منحصر به خانه اهل بیت (ع) است.
علم فراوان امام جواد(ع) در سنین کودکی
این سخنران مذهبی گفت: در روایت داریم که هشتاد نفر از علما و فقها جمع شده و امام جواد (ع) با سوالات مختلف اعتقادی، کلامی، فقهی، احکام، معارف و قرآنی آنها روبرو شدند و حضرت (ع) بلادرنگ به همه آنها پاسخ دادند و بدنبال آن، مأمون تلاش میکرد که جلساتی را برگزار کند تا ایشان نتوانند پاسخگو باشند؛ به طوری که امام جواد (ع) را به همراه اعلم علما در جلسهای دعوت کردند. این در حالی است که امام (ع) به عنوان طفل هشت ساله در مقابل افراد مسن حضور داشتند. اعلم علمای حاضر هم، از امام جواد (ع) سوال کرد: نظر شما درمورد فردی که در حالت احرام، صیدی را بگیرد، چیست؟ و همان طور که میدانیم، یکی از محرمات احرام، صید کردن حیوان است. بنابراین، وقتی این سوال را مطرح کرد، امام جواد (ع) در پاسخ به او فرمودند: این مسئله شما، موارد متفاوتی دارد.
حجت الاسلام فرحزاد افزود: امام جواد(ع) فرمودند: باید بفرمایید آیا شخص مُحرِم، مرد یا زن، عبد یا آزاد، صید در روز یا شب، کوچک یا بزرگ، در حرم یا خارج از حرم، این صید به صورت عمدی یا سهوی و... بوده است؟ و امام جواد (ع) به حدی موارد فراوانی را برای این مسئله ذکر کردند که آن فرد مبهوت شد و به حضرت (ع) گفت: مرا در دریایی غرق کردی که خودت باید من را نجات دهی.
او گفت: در حالات امام جواد (ع) نقل شده است که وقتی امام (ع) در سن خردسالی به امامت رسیدند عموی پدرشان، جناب علی بن جعفر که برادر امام هفتم، فرزند امام صادق (ع) و عموی امام هشتم (ع) بودند، به حدی به امام جواد (ع) تواضع و مهربانی داشتند که وقتی خبر میدادند امام (ع) آمده اند بدون عبا و کفش از جا بر میخاستند و با سرعت به استقبال امام جواد (ع) میرفتند و دست به سینه در خدمت ایشان بودند و آقا را بالای مجلس مینشاندند و تا امام جواد (ع) اجازه نمیدادند، ایشان با وجود ۸۰ ساله بودن، نمینشستند و وقتی به ایشان گفته میشد که چرا تا این حد ادب و تواضع به امام جواد (ع) دارید، ایشان هم میفرمودند: خداوند متعال، محاسن بنده را قابلیت این مقام نداده است، ولی خداوند، این مقام و منزلت و شخصیت را در وجود امام (ع) قرار داده اند که وصی و جانشین پیامبر اکرم (ص) و امامان قبل از خود، باشند.
پاسخ امام جواد(ع) به جوانی که پدرش دشمن اهل بیت(ع) بود
حجت الاسلام فرحزاد، با اشاره به روایتی ادامه داد: در روایت داریم که یک نفر با پدر خود مشکلی داشت و پدرش دشمن اهل بیت (ع) بود و جوان هم به امام جواد (ع) نامه نوشت که پدرم، دشمن شماست و با من مشکل دارد و چگونه با او رفتار کنم؟ حضرت (ع) نامه نوشتند: مدارا و تحمل پدر و مادر را کردن برای شما بهتر از درگیری است و با او درگیر نشوید و مدارا و محبت کنید و کوتاه بیایید. خداوند با هر سختی، راحتی قرار میدهد و صبر پیشه کنید. عاقبت از آنِ اهل تقوا خواهد بود.
این سخنران مذهبی افزود: آن جوان گفت که بعد از جواب نامه امام جواد (ع) شروع کردم به مدارا کردن با پدرم و به ایشان محبت کردم به حدی که خداوند متعال، قلب پدرم را به من منعطف کرد و در هیچ چیزی با من مخالفت نکرد و منقلب شد و برگشت.