مراسم آیینی اولین کنگره ملی شهدای غواص و شب خاطره «روایت حبیب» به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در تالار شهر جزیره کیش برگزار شد.
این برنامه از شبکه کیش به صورت زنده پخش شد.
ابتدای این برنامه که با سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و تلاوتی از آیات کلام الله مجید همراه بود، ضرب زورخانهای و پردهخوانی توسط میرزا علی انجام شد.
میرزا علی بخشهایی از داستان آرش کمانگیر را خواند و مرشد در ابیاتی داستان قهرمانان بزرگ ملی چون شهید حاج قاسم سلیمانی را در ادامه داستان قهرمانان گذشته ایران چون آرش کمانگیر خواند و در وصف شهدا و مادران شهدا ابیاتی را خواند و در پایان مرشد، شعر ایران ای سرای امید را خواند و ضرب گرفت.
در ادامه سکان اجرای برنامه را سیدکمال هاشمزاده در دست گرفت و یاد و خاطره شهدای غواص و حاج قاسم سلیمانی را گرامی داشت و به خانوادههای شهدا احترام گذاشت.
سپس صلوات خاصه امام رضا علیه السلام پخش شد و عاشقان حضرتش قیام کرده و به ایشان سلام دادند.
بعد از این یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس با نام حاج کریم مطهری فرمانده گردان غواصان همدان برای بیان خاطرات خود بروی سن آمد.
مطهری گفت اگر از شهدایی صحبت می کنم که نام شهدای شما در آن نیست ببخشید چون هر استانی شهدای خاص خودش را دارد من هم شهدای استان خودم را می شناسند بنابراین افتخار آشنایی با فرزندان شما را نداشتم.
وی بیان کرد: عملیات کربلای 4 عظمتی داشت که باید برای بیان آن آموزشهای آن را و عملیات و در نهایت خصوصیات شهدا را گفت. سردترین ماه های سال آذر و دی است که در آب دز تگری است. در تابستان نمیشود از شدت سرما در آن شنا کرد. شبها کنار رود آتش و آب گرمی را فراهم میکردیم که به محض بیرون آمدن بچهها آب گرم میریختیم تا سرمای بدن بیرون برود. همه بچهها مریض میشدند. لباس غواصی بسیار کم بود، و برای همین برخی از دانشجویان ایرانی که خارج از کشور میرفتند با خودشان لباس غواصی میخریدند تا برای بچهها بیاورند. برای همین میبینید که لباسهای غواصی رنگارنگ است.
او بیان کرد که در این ساعات در حال رسیدن به اروند بودیم. آنجا شهید علی چیت ساز را دیدم که به تعبیر رهبر انقلاب از سیم خاردار نفسش عبور کرده بود. او به من گفت اگر آب گردابی شد آن را به فاطمه زهرا قسم بده. کلی در شرایط گرداب فین زدیم و با چندین بار قسم دادن آب به حضرت زهرا در نهایت از آب بیرون آمدیم.
مطهری گفت در آب هیچ سنگر و جان پناهی نداشتیم اما دشمن حتی با ضدهوایی دولول بچهها را تیر میزد. شهید رضا عمادی طلبه بود که خودش را روی خورشیدی ها انداخت و میگفت بچهها از روی من رد شوند. چند غواص از روی بدن او رد شدند و دیدیم که میلگردها از تنش بیرون زده بود. همیشه گفتهام که کسی که روی مین میرود باید ایمان بسیار بزرگی داشته باشد. آنان اینگونه برای دفاع از کشور و نظام و پرچمشان جانفشانی کردند باید یاد و نام آنان را زنده نگه داریم.
بعد از این کلیپ آغوش امن با صدای رضا صادقی پخش شد و بعد از آن نمایشی کوتاه با موضوع فرزندان شهدا و نقش حاج قاسم سلیمانی برای فرزندان شهدا مانند یک پدر، اجرا شد.
بعد از این برنامه میزبان عصمت احمدیان مادر شهیدان فرجوانی شد. این مادر شهید به بیان خاطرات وداع فرزندش اسماعیل فرجوانی پرداخت. این مادر شهید بیان کرد که فرزند شهیدش حتی برای سرکشی به بچههای جبهه در شهر نیز از ماشین جبهه استفاده نمیکرد و از ماشین پدرش استفاده میکرد.
خانم احمدیان گفت که فرزندش در وداعش به من گفت که بعد از ما هرچه شد دست از انقلاب نکشید زیرا اگر انقلاب نباشد قرآن و اسلام از میان برداشته میشود. چرا برخی وطن فروشی میکنند درحالی که شهیدان وطن را حفظ میکنند؟ آیا غیر از این بود که شهدا نیز دوست داشتند که نزد خانواده خود باشند اما خانواده را رها کردند تا از کشور دفاع کنند؟ هوای نظام و رهبر را داشته باشیم بهترین کشور، مردم و انقلاب را داریم.
در بخش بعدی این برنامه حاج صادق آهنگران به مدیحهسرایی برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پرداخت و یاد شهید حاج قاسم سلیمانی را گرامی داشت.
او با بیان خاطرهای از شهید سلیمانی گفت که یکبار در سفری که با او داشتم در میانه صحبتهایی که یکی از سرداران با او داشت، یکباره به من گفت: صادق وقتی من شهید شدم برای من سنگ تمام بگذار.
در پایان یکی دیگر از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به بیان خاطرات خود از عملیات کربلای چهار پرداخت.