درخشش بانوان مستندساز در روزی که سوژه اصلی فیلم‌ها "زنان" بودند!

سومین روز از جشنواره سینما حقیقت در پردیس ملت برگزار شد و مستند ها در بخش‌های مختلف ملی، بین‌الملل و شهید آوینی روی پرده رفتند.

هم‌چنین حضور وزیر ارشاد در پردیس ملت و تماشای چند فیلم مستند، بخش دیگری از اتفاقات مهم روز سوم جشنواره بود. او در جمع خبرنگاران نیز حاضر شد و درباره موضوعات مختلف مرتبط با حوزه هنر صحبت کرد.

مادر فداکار و روایت درست یک بانوی مستندساز

در سانس نخست و در سالن شماره یک، مستندی به نمایش درآمد که سوژه‌ای متفاوت داشت. همین سوژه متفاوت، برداشت‌های متفاوتی را نیز برای بینندگان این فیلم به همراه داشت. عده‌ای آن را نمایش امید می‌دانستند و عده‌ای دیگر روایتی از ناامیدی. اما، مستند «عزیز» یک داستان واقعی اجتماعی است.

«عزیز» روایت زندگی حماسی زنی پر صلابت است که همراه با خانواده‌ی پرجمعیتش در حاشیه شهر کرج زندگی می‌کند. سختی‌هایی که او در زندگی‌اش کشیده و هم‌اکنون نیز درگیر با آن است، او را تبدیل به سوژه‌ای خوب برای ساخت یک مستند کرده است. «عزیز»، مادری فداکار است و با همین فداکاری بنیان خانواده‌اش را حفظ کرده است. اگرچه فرزندان او بیماراند، اما عزیز زندگی‌اش را با امید پشت سر می‌گذارد تا بتواند آینده‌ای بهتر را برای آنان رقم بزند.

اگر از سوژه مستند بگذریم، به کارگردان و پژوهشگر این مستند می‌رسیم. مهدیه‌ سادات محور جعفری، بانوی مستندسازی است که کارگردانی، پژوهش و روایت این اثر را برعهده داشته است. این مستندساز که نخستین حضورش در "سینما حقیقت" را تجربه می‌کند، به خوبی توانسته یک زن را به عنوان سوژه انتخاب کرده و به دلیل آشنای‌ خوبش با دنیای زنان، آن را به درستی به نمایش بگذارد.

درخشش بانوان مستندساز در روزی که سوژه اصلی فیلم‌ها "زنان" بودند!

 

ماجرای یک شک زنانه و تصمیم شگفت‌انگیز آقای طلبه

مستند "غیر مسکونی" به کارگردانی امیرحسین زارعان در سانس دیگری از روز سوم جشنواره حقیقت به نمایش درآمد. مستندی اجتماعی که داستان شک یک زن به همسرش و اتفاقاتی که زندگی آنها را در لبه پرتگاه قرار می‌دهد را روایت می‌کند.

احسان مرادنژاد طلبه‌ای فعال در حاشیه شهر مشهد مقدس است که برای رسیدگی به زنان بی‌سرپرست یا بدسرپرست آستین بالا زده و برای تأمین معیشت آنان دست به اقدامات خوبی می‌زند. ارتباط روزانه او با زنان برای رسیدگی به امور معیشتی‌شان، این شبهه را برای همسرش به وجود می‌آورد که او در حال خیانت است، در این بین، یک تلفن به مرادنژاد این شک را برای همسرش بیشتر تقویت می‌کند.

ماجرای اصلی فیلم درباره همین شک پیش می‌رود و مرادنژاد به دلیل علاقه زیادی که به زندگی، خانواده و همسرش دارد تلاش می‌کند این مشکل را در مشورت با روانشناسان و روحانیون مرتبط با این حوزه حل و فصل کند. تصمیم پایانی او برای حفظ زندگی‌اش یک سورپرایز بزرگ به شمار می‌رود  و مخاطب را شگفت‌زده می‌کند.

"ماراتن به سوی خط باریک قرمز" بی‌شباهت به "خط باریک قرمز"

کتایون جهانگیری بانوی مستندساز که تاکنون آثار متعددی را کارگردانی کرده، این بار با یک مستند محیط‌زیستی پا به جشنواره سینما حقیقت گذاشته است. او با مستند "ماراتن به سوی خط باریک قرمز" روایتگر تلاش‌های یک گروه حفاظت از محیط زیست شده است.

سال‌هاست فوک خزری در خطر جدی انقراض است و نامش در فهرست قرمز اتحادیه‌ بین‌المللی حفاظت از طبیعت (IUCN) قرار گرفته است، ولی گروه‌های حفاظت از فوک می‌کوشند راهی برای نجات این گونه‌ منحصربه‌فرد بیابند. این مستند نگاهی به فعالیت‌های این گروه برای کاهش مشکلات و مرگ‌و‌میر فوک‌ها دارد.

اسم مستند آشنا و کمی غلط‌انداز است، چرا که چندی پیش فرزاد خوشدست با مستند خود با نام "خط باریک قرمز" جوایز متعددی را کسب کرد. شباهت نام فیلم کتایون جهانگیری با خط باریک قرمز فرزاد خوشدست، در ابتدا این تلقی را در ذهن به وجود آورد که این مستند نگاهی به آن فیلم دارد.

مستند "ماراتن به سوی خط باریک قرمز" خوش‌ساخت و دغدغه‌مند است و از جمله مستندهای محیط‌زیستی قابل تأمل در جشنواره امسال به شمار می‌رود.

تحسین کارگردان "آقا نعمت" برای ساخت مستندی متفاوت

در همین سانس و در سالن 6 نیز مستند دیگری به نمایش درآمد که از جمله آثار خوب جشنواره به شمار می‌رود. مستند "آقا نعمت" به کارگردانی علی تک روستا، داستان فردی به نام آقا نعمت است که در رکوردی منحصر به فرد، موفق می‌شود کوه دماوند را در یک روز زمستانی و نزدیک به 27 ساعت، از 4 جبهه فتح کرده و به نخستین فرد با این رکورد تبدیل بشود.

تلاش‌های آقا نعمت برای رسیدن به این رکورد ستودنی است اما نباید از زحمات کارگردان برای همراهی با این سوژه نیز غافل شد. به ویژه آنکه علی تک‌روستا، مستندساز 43 ساله، تا همین 3 سال پیش تقریباً هیچ ارتباطی با دنیای مستند نداشت، اما اکنون دومین اثرش را روانه جشنواره سینما حقیقت می‌کند.

او در گفت‌وگویی که پیشتر با تسنیم داشت، بیان کرده بود که برای ساخت این مستند و همراهی با آقا نعمت مجبور شده یک روز در میان، مسافتی نزدیک به 30 کیلومتر را پیاده‌روی کرده و یا یک ماه آخر تا رسیدن به روز رکوردگیری را در دمای منفی 25 درجه در ایستگاهی نزدیک به قله سپری کند.

تصمیم محمدرضا پهلوی برای جنگ ظفار درست بود؟

مستند "عملیات دماوند" به کارگردانی احسان مشکور هم از جمله مستندهای تاریخی حاضر در جشنواره سینما حقیقت است که روز گذشته به نمایش درآمد. این فیلم مستند روایتی‌ از تنها جنگ ارتش پهلوی در دهه پنجاه شمسی و حضور ارتش ایران در جنگ ظفار است و در گفت‌و‌گو با جمعی از کارشناسان و تحلیلگران نظامی ابعاد مختلف این اتفاق را روایت کرده است.

در سال 1354 شمسی در منطقه ظفار، یکی از استان‌های جنوبی کشور عمان، شورشی به وقوع می‌پیوندد. محمدرضا پهلوی بنابر دلایلی تصمیم می‌گیرد نزدیک به 10 گردان از نیرو‌های ایرانی را به آن منطقه ارسال کرده تا به حکومت مستقر کمک کنند. در آن زمان، برآورد محمدرضا پهلوی این است که این قیام می‌تواند به تنگه هرمز و جنوب ایران هم سرایت کند، به همین دلیل معتقد است که باید جلوی آن را گرفت. او این قیام را نوعی قیام کمونیستی می‌دیده و به همین دلیل تصمیم می‌گیرد در آن شرکت کند.

مهم‌ترین سؤال این مستند این است که آیا این اقدام محمدرضا پهلوی درست بوده یا خیر؟ مستندساز با بررسی اسناد تاریخی و گفت‌وگو با چهره‌های مختلف نظامی این تصمیم محمدرضا را به چالش کشیده است؟

داستان "آنجلینا" با 5 خواستگار سمج!

مستند "آنجلینا" نیز در روز سوم جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمد. این فیلم داستان درگیری 5 جوان یک روستا بر سر ازدواج با دختری از همان روستا است که به هر پنج نفر وعده ازدواج داده است، دختری به نام پروانه که به گفته عاشقانش قیافه‌ای آمریکایی و اروپایی دارد.

مستند آنجلینا حاوی حقایق اجتماعی تلخی است، تلخ‌ترین واقعیتی که این مستند آن را نشان می‌دهد چرخش ذائقه جوانان روستایی از ازدواج با دخترانی با قیافه‌های بومی به سمت  ازدواج با دخترانی است که چهره‌ای شبیه زنانی چون آنجلینا جولی بازیگر مشهور آمریکایی دارند!