این روزها از شبکه سه سیما سریالی پخش می‌شود با عنوان « بی‌همگان »، سریالی پرلوکیشن و پر ماجرا با اتفاقات و قصه‌‌های متعدد که گروه‌‌های مختلف سنی را به خوبی با خود درگیر کرده و نظر مساعد آن‌ها را تا اینجای کار تا حدود رضایت بخشی جلب کرده است.
داستان مجموعه «بی‌همگان» درباره‌ی دختر و پسری است که تصمیم گرفته‌اند با هم ازدواج کنند، اما مشکلات و مسائلی مختلفی سر راهشان قرار دارد. سریال تلویزیونی بی‌همگان نوبرانه پاییز آنتن سیما است. این مجموعه تلویزیونی با موضوعی درام و خانوادگی این شب‌ها مهمان ویژه‌ی خانواده‌های مشکل پسند ایرانی است به گونه‌ای که شب‌های طولانی پاییزی «بی‌همگان» به سر نشود.
اتاق فرمان طلایی «بی‌همگان»
«بی‌همگان» کاری از گروه فیلم و سریال گروه سه سیما به تهیه‌کنندگی مهران مهام که با قلم سعید جلالی و علیرضا کاظمی‌پور نوشته شده است و بهرنگ توفیقی کارگردان این سریال است. ویژگی بارز بهرنگ توفیقی در نمایش روابط میان شخصیت‌ها و فضاسازی موقعیت‌های قصه است که در این مورد بسیار دقیق و کاربلد عمل می‌کند.
سریال بی‌همگان سی و هفت قسمت دارد و به قلم علیرضا کاظمی‌پور و سعید جلالی به نگارش درآمده است. این دو نویسنده مشهور کشورمان پیش از این نیز با هم آثار موفقی نوشته بودند، از جمله سریال پرطرفدار «آوای باران» که سال 92 از شبکه سه سیما روی آنتن رفت و مجموعه «عاشقانه» که از شبکه نمایش خانگی منتشر شد.
سریالی با سوژه‌ای سرسبد
مجموعه تلویزیونی «بی‌همگان» با پرداختن به معضلات اجتماعی جامعه با طرح سوژه‌ای سرسبد و تازه توانسته است مخاطب تلویزیون را به خوبی متأثر از مغناطیس خود کند و او را همچنان در دامنه دنبال کنندگان خود نگه دارد موضوعی که در سال‌های گذشته سپهر سریال‌های تولیدی سیما حکم ستاره سهیل را دارد.
در واقع سریال بی‌همگان از جمله سریال‌های متفاوت سال‌های اخیر است که به مفاهیمی نظیر روابط افراد، جایگاه خانواده و هنجارها وناهنجاری‌های موجود میان روابط جوانان و غیره فضاهای تاثیرگذار تولید می‌کند و برای گروه سنی مختلف و تمامی اعضای خانواده مناسب و آموزنده است.
سکانس‌های شلوغ و پربازیگر این سریال و پرداختن به مباحثی همچون عدالت خواهی و واکاوی اصلِ ۴۴ قانون اساسی و ... همگی چون حلقه‌های منظم و به هم پیوسته یک زنجیر در کنار هم قرار گرفته‌اند تا سیر داستان کاملاً منظم و سر راست پیش برود و پرنده ذهن مخاطب را بی‌دلیل از شاخه‌ای به شاخه دیگر پَر ندهد.
«بی‌همگان» و «افرا» دوقلوهای ناهمسان
منتقدان به رغم حضور بازیگرانی کاربلد و حرفه‌ای در سریال «بی‌همگان» و جریان سیال داستان آن با ریتمی درست و خیلی سرراست اما به موازات آن بر این گمانه زنی دامن می‌زنند که موضوع بی‌همگان کمی تکراری و شبیه به سریال «افرا» است.
شماری از بازیگران سریال «افرا» و «بی‌همگان» مشترک بوده و جالب اینجاست که این بازیگران مشابه همان نقش ها را تکرار کرده‌اند. این دسته از منتقدان برای انتقاد خود شواهد روشنی را هم بر می‌شمارند از آن جمله می‌توان به برخی موارد اشاره کرد. محمد صادقی در سریال افرا پسری نخبه اما بی پول بود که عاشق دختری پولدار شده بود. او در نقش امیرعلی در سریال بی همگان نیز نقشی مشابه را برعهده دارد. او بار دیگر جوانی باهوش و نخبه است که وضع مالی خوبی ندارد و همین شرایط مالی باعث شده در رسیدن به عشقش با مانع مواجه شود. این بار هم مانند سریال افرا نقش پدر دختر مورد علاقه امیرعلی بر عهده مهدی سلطانی است. این بازیگر نیز در سریال افرا نقشی مشابه سریال بی همگان را برعهده دارد؛ مردی کارخانه دار و مغرور که در افرا نسبت به خواسته‌های پسرش بی‌تفاوت بود و این بار با خواست دخترش الناز با بازی میترا رفیع سرسختانه مخالفت می‌کند.
«بی‌همگان» تجربه‌ای موفق در امتداد میل مخاطب
مجموعه تلویزیونی «بی‌همگان» به رغم تمامی کاستی‌های آن اما در مجموع می‌توان از آن به عنوان نمونه‌ای موفق یاد کرد که در کلیت سریال به شایستگی نیازسنجی مخاطب در نظر گرفته شده است. شاید درست به همین خاطر باشد که توانسته ارتباط تنگاتنگ و پویایی را با مخاطبان پیگیر این روزهای تلویزیون به رغم سیر داستانی تکرار گونه‌ی آن با سریال افرا از نظر منتقدان برقرار کند.
در تحلیل آخر سریال «بی‌همگان» تا اینجای کار توانسته است نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. باید منتظر ماند تا جمع‌بندی نظرات و نگاه مخاطب را در نظرسنجی‌های سازمان مشاهده کرد. اینکه در ادامه این سریال چه مسیری را طی خواهد کرد و چگونه مخاطبان را با خود همراه می‌کند نیاز به کمی زمان بیشتری دارد. تا بعد از آن بتوان درباره‌اش از منظر ارزش زیباشناختی قضاوت نهایی داشت.
بهره‌گیری از مجموعه‌ای از کاربلدترین عناصر اکتیو و نام آشنای تلویزیون برای ساخت این مجموعه اعم از کارگردان، تهیه کننده و بازیگر برای ساخت این سریال و سعی در بالا بردن ریتم آن و درگیر کردن حس کنجکاوی مخاطب از طریق پیش کشیدن اتفاقات متعدد در بطن داستان اصلی سریال و مسائلی از این دست باعث شده «بی‌همگان» در این مقطع زمانی از حیات تلویزیون خود را به عنوان شاگرد اول کلاس سریال‌های در حال پخش سیما در انظار عمومی تماشایی کند. موضوعی که می‌تواند به عنوان سرمشقی نسبتاً قابل قبول و مخاطب پسند در خلق سریال‌هایی از این دست در دستور کار سازندگان این قبیل آثار قرار گیرد.
