بدون شک یکی از نقاط قابل توجه سینمای ایران در این دهه گذشته پویانمایی آن است. آثاری مانند فهرست مقدس که شاید بتوان آن را پیشگام این حوزه دانست که در تکنیک یک قدم رو به جلوی آن بود و در ادامه فیلمهای دیگری مانند شاهزاده روم و بعد از آن فیلشاه که آخرین مورد، توانست در فروش و جذب مخاطب یک رکورد بیسابقه باشد و 7 میلیارد تومان فروش کند.
با این همه این صنعت بهخاطر مسائل مالی و چالشهای نیروی انسانی با مشکلات فراوانی روبرو است. بررسی اینکه این صنعت و هنر در حال حاضر در چه مقطعی ایستاده است و در یک دهه گذشته چه مسیری را پشت سر گذاشته است، باید نظرات متخصصین این حوزه را شنید و بررسی کرد.
ما در پرونده «بررسی سینمای دهه 90» به بررسی جوانب مختلف سینمای ایران پرداختیم؛ در این مطلب با حضور انیمیشنسازان کشور به بررسی وضعیت این هنر و صنعت جذاب برای کودکان، نوجوانان و خانوادهها پرداختیم. سازندههای پویانماییهای فیلشاه، آرمن و روبی و جوجهها، در میزگرد بررسی پویانمایی ایران در دهه 90 به مسائل مهم این حوزه اشاره کردند و از مشکلات و چالشهای پیشروی این هنر و صنعت گفتند. البته تولیدکنندگان با صراحت از پیشرفت و پیشرو بودن پویانمایی نسبت به بخش سینمایی داستانی کشور گفتند.
وارد فاز جدیدی از انیمیشنسازی شدیم
*ضمن خوشآمد به شما دوستان عزیز، اولین سؤال ما درباره سرگذشت صنعت و هنر پویانمایی در یک دهه گذشته است. برخی میگویند که پویانمایی در کشور ما رشد و ترقی بزرگی کرده است و برخی دیگر آن را صرفا در حد چند فیلم و سریال میدانند. واقعیت چیست، آیا ایران در این دهه شاهد رشد و ترقی این صنعت بوده یا خیر؟
بهنود نکویی: از زمان تولید انیمیشن در ایران تا امروز حدود نیم قرن میگذرد. از سال 1385 به این سو انیمیشن ایران وارد فاز جدیدتری شد. کیفیت در انیمیشن ایران رفته رفته اضافه شد و در نتیحه کارهای باکیفیت اما با حجم کم در این صنعت پدیدار شد و بعد از این رفته رفته افزایش کیفیت هم در انیمیشن ایران جزو دغدغههای مدیران استودیوهای انیمیشنسازی کشور قرار گرفت.
با گذشت زمان و با افزایش استودیوها، شاهد افزایش تولید محتوا در انیمیشن بودیم و کمیت آن نیز افزایش پیدا کرد تا جایی که امروز انیمیشن ایران در جریان حرفهای خود قرار گرفته است. در حال حاضر میتوان ادعا کرد که پویانمایی ایرانی هم از نظر کیفیت و هم تولید محتوا در جایگاه قابل قبول و استانداردی ایستاده است و میتواند در بازارهای جهانی برای سلایق مختلف تولید محتوا کند.
الان دیگر مانند سالهای قبل به این فکر نمیکنیم که به چه جایگاه و مرحلهای قرار است برسیم بلکه در مسیری هستیم که به نقاط کیفی مدنظرمان رسیدهایم. خوشایندتر از آن اینکه از نظر حجم تولید نیز در حال رسیدن به استانداردی هستیم که محتواهای ما در استودیوهای بین المللی، در حجم قابل قبولی ارائه میشود.
نقطه درخشان دیگر، ورود ما به بازرهای بینالمللی است. البته باید بدانیم مسیر ورود ما به بازارهای سینمایی دنیا دشوار است و نسبت به دیگر کشورها سهولت ندارد. بهخاطر تحریمها حساسیت ویژهای روی آثار و محتواهای تولیدی از طرف ایران وجود دارد و مسیر ارائه ما نسبت به کشورهای دیگر خاورمیانه نابرابر است. در حال حاضر ما از دغدغه محتوا و کیفیت عبور کردیم و دغدغه جدیدمان ورود آثار به بازارهای جهانی است. بنابراین به نظرم ما به سمت چرخه صحیح که توجه به فروش خوب آثار انیمیشن در سینمای کشور در عین توجه به فروش و کسب درآمد از بازارها و سینماهای بینالمللی است در حال حرکت هستیم و این نگرانی ما از چرخه معیوب گذشته را تا حد خوبی کاهش میدهد.
رشد پویانمایی ایران نسبت به سینمای ایران بسیار بالاتر است
*پس معتقدید که انیمیشن ایران در 10 سال گذشته تغییر و تحول جدی داشته است؟
بهنود نکویی: بله؛ مخصوصاً در حوزه اقتصاد انیمیشن. البته یک حوزه دیگر هم در صنعت انیمیشن رشد و رونق بسیار قابل قبولی داشته و آن هم آموزش انیمیشن است. الان تعداد خانوادههایی که فرندان خود را حتی از سنین پایین برای آموزش انیمیشن به مراکز آموزشی میفرستند، بسیار بیشتر از قبل شده است و والدین هم مشوق فرزندانشان برای تولید انیمیشن هستند. همین نشان میدهد که صنعت پویانمایی در حال دستیابی به جایگاه مهم و درستی است که در این مسیر توانسته اشتغال خوبی برای سنین پایین هم ایجاد کند.
حامد جعفری: وقتی یک چرخه مقرون بهصرفه و اقتصادی در کشور شکل میگیرد و امید ایجاد میکند، عملاً هم مولدین این صنعت امید پیدا میکنند و هم مردم به آن اقبال نشان میدهند که در صنعت پویانمایی نشانهاش این است که خانوادهها به آن اقبال نشان میدهند؛ هم برای تماشای محصولات و هم آموزش که آقای نکویی به آن اشاره داشتند. در کنارش هم میبینیم که استارتآپها و شرکتهای تولیدی بیشتری نسبت به گذشته شکل میگیرد.
پویانمایی در ایران تولید فنآورانه و دانشبنیان است. این صنعت در تمام کشورهای دنیا وجود ندارد بلکه کمتر از 20 کشور در دنیا هستند که به تنهایی توان تولید انیمیشن سینمایی دارند و خوشبختانه در حال حاضر ایران هم یکی از آنها است.
البته نمیتوان هنر-صنعت انیمیشن را در ایران با کشوری مانند آمریکا که عقبهای حدود یک قرن در این حوزه دارد مقایسه کرد چرا که عمر این هنر-صنعت در کشورما به صورت جدی و در تولیدات حرفهای نهایتا به 15 سال میرسد.
باید درنظر داشته باشیم که به جهت زمان سپری شده این اختلاف تقریباً طبیعی است که آنها از نظر کیفی و کمی از ما خیلی جلوتر باشند، اما نکته مهمی که باید در نظر گرفت این است که پویانمایی در کشورهای اروپایی و آمریکایی در 20امین سال فعالیتش در کجا قرار داشت و ما در این مقطع در کجا قرار داریم؟ همین مقایسه نشان میدهد که سرعت رشد و شتاب ما در این حوزه با تکیه بر تجربههای موجود در دنیا، فزایندهتر از دیگر صنایع کشورمان است. اما نکته مهم دیگری که باید در نظر داشته باشیم این است که ما در این صنعت شتاب در رشد را برای محتوای اصیل و متناسب با فرهنگ خودمان بکارگرفتهایم و از یک مصرفکننده و پخش کننده صرف محصولات دیگر کشورها خارج شدهایم و همین باعث شده است که فرصت مهمی در اختیار نسلهای جدید قرار گیرد و آنهم این است که نسل ما با قهرمانهای انیمیشنهای خارجی بزرگ شده است اما این فرصت در اختیار نسل جدید خواهد بود تا با قهرمانهایی رشد کنند که زاییده هنرمندان و فرهنگ و تمدن کشور خودشان هستند.
مثلاً تا به حال در کشور ما سابقه نداشته است که یک شخصیت کارتونی ایرانی در فاصله کوتاهی از فرایند ساخت و تولید در کنداکتور سیما قرار گرفته و پخش شود و فیدبک مخاطب در فرایند ساخت اعمال شود و علاوه بر کودکان، خانوادهها نیز آن را دوست داشته باشند و دنبالکننده آن در بسترهای مختلف همچون محصولات جانبی و مرچندایز (تولیدات جانبی) اثر باشند. سریال انیمیشن «ببعی ببعو» به تهیهکنندگی آقای مشکوری هم نمونه موفق دیگری از مسیر یاد شده است.
همچنین فیلم کوتاه انیمیشن «استریپی» به کارگردانی برادران نکویی که توانست برای اولین بار در اسکار حضور یابد هم نمونه دیگری از طی شدن مسیر رشد در صنعت انیمیشن ایران است؛ چرا که یک محصول ایرانی و در سطح استاندارد جهانی علاوه بر اینکه برای اولین بار در جشنوارههای تراز اول جهانی حضور مییافت، از فرصت نقد و بررسی توسط انیمیشنسازان تراز اول جهان همچون نقد و بررسی در استدیوهای پیکسار و دیزنی برخوردار بود و این تجربه باعث باز شدن بسیاری از مسیرها برای حضور انیمیشنسازان در جشنوارههای مختلف بینالمللی شد.
بنابراین مشاهده تلاش سازندگان انیمیشن و رشد این صنعت نسبت به دیگر صنایع مشابه با وجود تمامی مشکلات و ایراداتی که در سر راه آن وجود دارد، این نوید را میدهد که ما در جایگاه درخشانی ایستادیم.
تخصص و مهارت هنرمندان پویانمایی باعث شکار آنها توسط نیروهای خارجی شد
*نقش حاکمیت در این میان چیست؟ آیا در تولیدات این یک دهه، تاثیر مشخص و بسزایی داشته است؟
محمد مهدی مشکوری: قبل از پاسخ به این سؤال نکتهای را میخواهم به نکات دوستانم اضافه کنم؛ اینکه به همین اندازه که انیمیشن توانسته پیشرفت کند مخاطراتی هم دارد. نمایانترین چالشی که در حال حاضر نیز با آن مواجه هستیم این بود که وقتی بازارهای جهانی متوجه سطح بالای پیشرفت انیمیشن ایرانی شدند، تمایل به جذب عوامل تولیدکننده انیمیشن پیدا کردند و نتیجه آن مهاجرت برخی از نیروهای توانمند انیمشینسازی کشور ما به خارج از کشور بود، آن هم به جهت پیشنهادهای مالی خیلی خوب که به آنها می شد. حتی برخی از استودیوهای داخلی، خط تولید استدیوهای انیمیشنسازی خارجی شدند، این موضوع دلایل مختلفی دارد اما مهمترین آنها این است که تولید در ایران هم به جهت کیفیت استاندارد عوامل تولید و هم به جهت هزینه پایین برق و انرژی برای آن استدیوهای خارجی مقرون به صرفه است.
معمولاً اینگونه همکاری با استودیوهای خارجی نه تنها منجر به ارزآوری حرفهای داخلی نمیشود، بلکه تلاش نیروهای حرفهای ایرانی هم دیده نخواهد شد و تنها ابزار ارزان قیمتی در جهت کمپانیهای خارجی هستیم و مثل خام فروشی در نفت و سایر منابع دیگر کشورمان است. باید متذکر شوم که متأسفانه حتی برخی از همین استودیوهای داخلی که به تولید آثار خارجی مشغولند، تحت نظارت و مالکیت نهادهای حاکمیتی هستند و متأسفانه ورود حاکمیت به این استودیوها منجر به آسیبهای دیگری نیز شده است.
مشکل دیگری که کیفیت تولیدات داخلی را تحت تاثیر قرار میدهد بحث سفارش دهندگان و نهادهای متولی این حوزه است، مثلا تولیداتی که با سفارش سازمان صداوسیما ساخته میشود چون تحت مالکیت سازمان است و قرارداد خاصی بر آن حاکم است سبب میشود تا سود استودیوی سازنده در تولید باشد و همین منجر به این میشود تا استودیو برای اینکه مقرون به صرفه تولید کند، از کیفیت کار کم کرده و این باعث لطمه به تولیدات داخلی انیمیشن میشود، اما در روند بینالمللی سود در تولید نیست بلکه در بازاریابی صحیح و تجاریسازی محصول است.
در دنیا تولید یک اثر چه با بودجه دولتی و چه با سرمایه خصوصی، سودش در بازاریابی صحیح و تجاریسازی محصول و کاراکترها همچون مرچندایز و نمایش در پلتفرمها و ... است. در این حالت سود تولیدکننده در تولید اثر باکیفیتی خواهد بود چرا که منجر به تماشای حداکثری بازار هدف میشود و تولیدکننده نیز از آن متنعم خواهد بود. در مورد نقش حاکمیت نیز باید این را خاطر نشان کرد که نقشی که حاکمیت میتواند داشته باشد نقش تسهیلگری برای تولیدکنندگان در بخش خصوصی است، نه ورود مستقیم و مشارکت در استودیوها یا سرمایهگذاری صد در صدی در تولیدات و محصولات.
حکایت برخی ماجرای قطار حرکت نکرده و سنگ نخورده است
*بله این بحث مهمی است اما قبل از تسهیلگری نکته مهم درباره بودجه و حمایت مادی است. بگذارید این موضوع را کمی صریح بگویم. برخی از انیمیشنسازان میگویند اگر بودجههایی که کارهای شاخص و تلویزیونی داشتند را داشتیم ما هم کارهای خوبی مانند آنها میساختیم. پس این دوستان چندان هم کار بزرگی نکردند.
محمد مهدی مشکوری: باید توجه داشت که در طول این سالها استدیوهای متعددی بودهاند که از بودجه و حمایت مالی نهادهای حاکمیتی برخوردار بوده و یا هستند اما آثار تولیدیشان بی نتیجه بوده و تاثیری هم در مخاطب نداشته است یعنی لزوماً در اختیار قراردادن بودجه نیز نمیتواند منجر به ایجاد خروجی مطلوب و با کیفیت شود. اما به نظر میرسد که این دوستان با بیان این جملات بیشتر مانند ماجرای «کسی به قطار حرکت نکرده سنگ پرتاب نمیکند» هستند چراکه وقتی کاری صورت میگیرد طبیعتاً به همراه خود نقد و نظرهایی هم به وجود خواهد آورد. به نظرم اگر اثری تولید شد که با استقبال مخاطب مواجه شده و توانست وارد بازار بین المللی شود یعنی این تلاش ثمربخش بوده است چه با بودجه و حمایت چه بدون بودجه و حمایت و با منابع بخش خصوصی. ما تراز کار باکیفیت را در استقبال مخاطب میتوانیم ببینیم، مثلا وقتی آن حجم استقبال مخاطب از شاهزاده روم و فیلشاه که تاکنون هم بیسابقه بوده است را میبینیم، یعنی کار خوبی ساخته شده است. حتی اگر از این آثار حمایت هم شده باشد که البته گویا نشده است.
انیمیشن در ایران افق ارزآوری بسیار خوبی دارد
*البته اینکه دولت از انیمیشنسازی حمایت کند و زمینه را برای رشد یک انیماتور فراهم کند، وظیفه آن و اقدامی درست است. بعد از مدتی هم انیماتور خودش مستقل میشود و در استودیوی خودش پویانمایی میسازد.
محمدمهدی مشکوری: مدل حمایت حاکمیت و دولت در رشد استودیوها بسیار تأثیرگذار است. مثلاً در بین مدلهای مختلف حمایت از پول توزیع کردن تا مدلهای دیگری وجود دارد اما در بین مدلهای مختلف یک مدل حمایت که میتواند به رشد صنعت نیز کمک کند، حمایت در قالب شراکت با تولیدکنندگان و تهیهکنندگان و اخذ تضمین فروش از آنها است. بدین صورت خود تولیدکننده و تهیهکننده را نیز در تولید و فروش آن اثر سهیم کرده است. در واقع با این فرایند یک چرخه شراکتی و حمایتی ایجاد میکند که در آن حضور و نظارت هم دارد و در نهایت این مدل منجر به افزایش کیفیت و رشد صنعت خواهد شد.
در حال حاضر پویانمایی به یک صنعت تبدیل شده است که افق ارزآوری بسیار خوبی برای کشور دارد. اگر سیاستهای حاکمیتی و برنامه بلندمدتی برای این صنعت وجود داشته باشد و موانعی مانند تحریم و مشکلات دیگر بر سر راه آن نباشد، میتواند ارزآوری بسیار خوبی برای کشور ایجاد کند.
یکی از این موانع لطمه زننده به این صنعت، نمایش پویانماییهای خارجی در پلتفرمها است. طبق آمار رسمی در حدود 50 درصد درآمد پلتفرمهای VOD از ترافیک پخش انیمیشنهایی است که مخاطب 70 درصد آنها کودکان و نوجوانان هستند. حال این سوال مطرح میشود که این پلتفرمها این درآمد هنگفت که خاصه از مسیر پخش پویانمایی کودک و نوجوان به دست میآورند را چگونه هزینه میکنند و این مبالغ به چه میزان در تولید آثار رئال برای مخاطب بزرگسال سرمایهگذاری میشود و به چه میزان برای آثار کودک و نوجوانان که محل اصلی این درآمد بودهاند سرمایهگذاری میشود. متاسفانه در این راستا قانونی هم وجود ندارد که این پلتفرمها را مجاب کند که حداقل درصدی از این درآمد را در تولید حوزه کودک و نوجوان مصرف کنند.
حامد جعفری: درباب سوالی که مطرح شد باید اینگونه پاسخ دهیم که چقدر دولت (به عنوان قوه مجریه کشور و نه کل حاکمیت) خود را متولی انیمیشن در دهههای قبل میداند، باید گفت که تقریباً هیچ! ورود دولت در این زمینه تنها از طریق مرکز گسترش در چهار پنج سال اخیر بوده است که عملاً بودجه بسیار کم آن هم برای انیمیشنهای تجربی استفاده میشود. برای همین میتوان گفت که دولت کلاً در این بازار هیچ سهمی ندارد و لذا هیچ تأثیرگذاری جدیای هم برای دولت نباید متصور باشیم. آنچه که مهم است درباره نقش دولت گفته شود نقش تسهیلگری و ایجاد قوانین و سازوکارهای مناسبی است که بتواند مسیر انیمیشنسازی را برای ما راحتتر کند و یا حداقل بخشی از موانع پیش رویمان را از میان بردارد.
در این میان نهادی که بدون شک اثر بسیار مهمی بر هنر-صنعت انیمیشن دارد، سازمان صداوسیما است که هم پول و هم بنگاه تولیدی دارد، اما متأسفانه مدیریت این پول را بلد نیست. برای اینکه این موضوع شفاف تر شود باید بدانیم که صداوسیما به تنهایی در هر سال تقریبا در حدود 60 تا70 میلیارد تومان از طریق مرکز صبا و در حدود 30 میلیارد تومان هم از طریق مراکز استانها در تولیدات انیمیشن کشور سرمایهگذاری و هزینه میکند. اما مدیریت این سرمایه به نحوی است که سبب هدررفت بخشهایی از آن میشود و رفتار مدیریت این بودجه به نحوی است که در نهایت گویی سازمان صدا و سیما میخواهد با آبکش به تولیدکنندگان انیمیشن آب برساند و عملا بخشهایی از این بودجه در اختیار تولید و استفاده نهایی مخاطب قرار نمیگیرد. در نتیجه نمیتوان با وضع موجود انتظاری برای کمک به صنعت انیمیشن و کیفی شدن تولیدات از صداوسیما داشته باشیم. بارها از جانب استودیوها این مطالبه صورت گرفته است که بازاریابی و بخشی از حقوق پخش آثار تولیدیشان به آنها داده شود. اما درست زمانی که بازاریابی اثر توسط استدیو صورت گرفته و زمان موعد پخش و توزیع اثر در بازارها نزدیک به سرانجام بوده به یکباره حق پخش اثرشان به کس دیگری واگذار شده است.