برنامه « حسینیه معلی » در شبهای محرم و صفر روی آنتن شبکه سه سیما رفت. برنامه ای که با سبک و فرم برنامههای استعدادیابی پیش رفت و ابتدا هم در اخبار نوعی استعدادیابی مداحی توصیف میشد. با این حال تفاوت عمدهاش با برنامههای استعدادیابی، نبود فضای رقابتی در آن بود.
در این برنامه مداحان مشهور و شاخصی چون سعید حدادیان ، سید مجید بنیفاطمه و… حضور یافتند که برخلاف برنامههای استعدادیابی اینجا صرفاً به مشاورهها و راهنمایی شرکتکنندگانی که در برنامه حضور پیدا میکردند میپرداختند.
مداحانی که بارها خودشان هم با مداحیها و نوحهخوانی شرکتکنندهها همراه میشدند و نسبت به اجراهای مختلف واکنشهای حسی خود را هم فارغ از فضای جدی استودیو نشان میدادند.
حامد سلطانی اجرای «حسینیه معلی» را بر عهده داشت و سعید ستودگان تهیهکننده آن است که پیش از این در فضاهای مختلفی برنامهسازی کرده است. ستودگان در این گفتگو از چالشهایی که داشته است، ۵۰ چهره ای که طرح برنامه را به آنها ارایه کرده و دیگر موارد ساخت این حسینیه تلویزیونی سخن گفت.
* معمولاً برنامههایی که ساختار جدیدی دارد ابتدا با موانع و چالشهایی رو به روست به ویژه در برنامههای دینی که این حساسیتها بالاتر هم میرود. شما برای دعوت از مداحان در این برنامه با این چالشها رو به رو نبودید؟
این حرف درستی است که ممکن است افراد برای همکاری با برنامههایی با ساختار جدید ملاحظاتی داشته باشند ولی خدا را شکر ما قبل از اینکه بخواهیم برای این برنامه از اقایان مداح دعوت کنیم حدود سه و چهار ماه جلسات اتاق فکر داشتیم خدمت حدود ۵۰ نفر از شخصیتهای فرهنگی کشوری رسیدیم، طرح برنامه را به آنها ارائه کردیم نکات و ملاحظات آنها را شنیدیم.
* واقعاً این طرح با ۵۰ نفر در میان گذاشته شد؟
بله و با هر یک به صورت مجزا مطرح شد. از پیرغلامان حسینی، از استادان دانشگاه در حوزه علوم اجتماعی، مسائل فرهنگی و بزرگان حوزه و کسانی که صاحب نظر بودند در حوزه هیات به همه این افراد طرح برنامه ارائه شد. ملاحظات آنها را شنیدیم، در نظر گرفتیم و با این ملاحظات سراغ مداحان رفتیم آنها هم وقتی دیدند ملاحظات خاص وجود دارد و نکاتی که ممکن است ضرری برای دستگاه عظیم عاشورا داشته باشد در این برنامه نیست، با بزرگواری لطف کردند پذیرفتند و با توجه به حجمی از برنامههایی که قبل از ماه محرم داشتند به این برنامه آمدند.
* از ابتدا با همین مداحان مطرح کرده بودید و مداحی نبود که پاسخ منفی داده باشد؟
ما با بزرگواران دیگری هم مطرح کردیم ولی یکی دو نفر امکان حضور نداشتند که به دلیل ملاحظات شخصی بود یعنی مثلاً به خاطر بیماری یا ناهماهنگی زمانی بود وگرنه خیلی مشتاق بودند.
برای خودمان خیلی تعجب برانگیز بود که اصلاً انتقادهای اینگونه نداشتیم بزرگوارانی که در حوزه مداحی و هیات فعالیت داشتند، برای ما جالب توجه بود که قریب به اتفاق آنها حامی بودند* در این چند وقت که برنامه پخش شد هرچند خیلی طرفدار داشت و جزو پرمخاطبها بود اما آیا انتقادی هم داشتید از طرف کسانی که شاید ممکن بود فکر نمیکردید؟
برای خودمان خیلی تعجببرانگیز بود که اصلاً انتقادهای اینگونه نداشتیم. بزرگوارانی که در حوزه مداحی و هیات فعالیت داشتند، برای ما جالب توجه بود که قریب به اتفاق آنها حامی بودند لطف داشتند و میگفتند با تمام توان ادامه بدید تا باب جدیدی در بحث هیات داری و نمایش آیین های عاشورایی باز شود، خدا را شکر انتقاد خاصی نداشتیم.
بزرگوارانی داشتیم که اسم نمیبرم و قبل از پخش، خبر ساخت برنامه به آنها رسیده بود و مخالفت صد درصدی داشتند و میگفتند که ما در ذهنمان مخالف بودیم ولی برنامه که پخش شد بعد از چند قسمت فهمیدیم انچه به گوش ما رسیده و انچه انجام شده متفاوت است و با اینکه قبل از پخش می خواستند انتقاد کنند اما بعد از پخش حمایت کردند.
* یکی از مشکلات ما در برنامه سازی های خلاقانه مدیران چه مدیران میانی یا دیگر مسئولان ارشد هستند این برنامه را از ابتدا به شبکه سه بردید یا به شبکه دیگری هم بردید؟
این طرح دو سال بود که در ذهن من بود و اولین جایی هم که بردم شبکه سه بود.
* برنامه «وجیها بالحسین» را هم دیده بودید؟
بله آن برنامه را دیده بودم. طرحی که در ذهن من بود شاید ملاحظات انجامش در ۲ سال پیش زیاد بود.
* چه ملاحظاتی؟
اینکه ممکن بود واکنش هایی در پی داشته باشد یا ماجرا درست فهم نشود و بعد از اینکه «وجیها بالحسین» ساخته شد این ملاحظات کمتر شد.
*و راه را هموار کرد؟
بله واقعاً جا دارد که به آنها هم خداقوت بگوییم. ما هر چهار فصل از برنامه «وجیها بالحسین» را انالیز کردیم. تفاوتهای عمدهای با این حال در ذهن من بود. با خود گفتم این (وجیها بالحسین) قدم بزرگی است ولی با آنچه در ذهن من است تفاوت دارد.
بعد از اینکه قسمتهایی از برنامه مشابه در فضای مجازی و در کشور دست به دست شد ارادهای تولید برنامه را خواست. خود تلویزیون تشنه این برنامه شد و بعد از اینکه با علی فروغی و مدیر سابق معارف شبکه سه مطرح شد با استقبالی مواجه شد و خیلی کمک کردند. عوامل شبکه فوقالعاده حامی بودند و در خیلی از موارد حرفهای ما را می شنیدند و با هم به یک نقطه مشترک می رسیدیم اگر حمایت های فروغی و بچه های شبکه سه نبود ساخته نمی شد. همان نکته ای که درباره ریسک مدیران گفتید اینجا مصداق دارد چون ساخت برنامه جدید نیاز به ریسک دارد و این ریسک از مدیر شبکه سر برمی آمد.
* این برنامه خیلی با «عصر جدید» مقایسه شد و خود «عصر جدید» هم کپیای از تلنت های استعدادیابی جهانی بود این مقدار کپی بودن را چطور میتوان ایرانیزه کرد؟
برنامه ما اصلاً استعدادیابی نیست. در برنامههای استعدادیابی افرادی قصد شرکت و رقابت دارند، باید بتوانند نظر مثبت داوران را جلب کنند تا به مراحل بالاتر بروند و در پایان به شهرت برسند و ستاره بشوند. این برنامه به هیچ وجه این نیست. هر کسی فقط یک بار در این برنامه اجرا دارد، هیچکس با دیگری رقابتی نمیکند. هیچ کسی به دنبال گرفتن رای سفید نیست. کسی برای گرفتن جایزه و زنگ طلایی و استار شدن نمیآید. کسی برای اینکه بگوید مردم به شماره فلان ستاره مربع رای دهید اینجا نیست.
ماهیت برنامه ما با برنامههای تلنت فرق دارد. از لحاظ دکور و فرم قطعاً ما از برنامههای تلنت وام گرفتهایم. یعنی گفتیم حسینیهای داریم و می خواهیم در آن ایینهای عاشورایی نواحی مختلف کشور را نشان دهیم. اینجا از کودک پنج ساله تا پیرمرد ۹۱ ساله میآید. آداب اینجا این است که آن پیرمرد باید تکریم شود حالا چه بهتر که با حضور چهار نفر که نوحه خوان خانه امام حسین (ع) هستند صورت بگیرد و از طرف دیگر اگر کودکی می آید که اول راه است مداحان بتواند او را ارشاد کنند، معلمی کنند و به رشد او کمک کنند. به گونه ای که وقتی این برنامه ضبط و پخش می شود خیلی ها که نتوانسته اند با یک استاد مداح در گوشه و کنار کشور ارتباط بگیرند اینها را بشنوند و آموزش ببینند. بنابراین قطعاً از فرم برنامه های تلنت وام گرفته ایم اما به هیچ وجه تلنت نیستیم.
* حتماً در دکور و فضا هم میتوانستید مدل خود را داشته باشید برنامهای هم در شبکه قرآن داشتیم با همین فضای استعدادیابی مداحی که البته مورد توجه قرار نگرفت. فکر می کنید ممکن است همین پروداکشن و دکور بیشتر باعث جلب توجه نسبت به برنامه شده باشد؟
اتفاقاً ما برای اینکه خیلی با برنامههای این چنینی مقایسه نشویم سعی کردیم فضا را بشکنیم و طرحهای زیادی هم زدیم. کم و زیاد کردیم. حتی فکر کردیم در حسینیه همه روی زمین مینشینند بعد باز گفتیم شاید شعاری شود و از ماهیت برنامه تلویزیونی بودن فاصله بگیریم و یکی از نکات جذابیت برنامه از بین برود. من به همه کسانیکه در این عرصه فعالیت کرده اند احترام می گذارم و امیدوارم تلاش شان مقبول امام حسین واقع شود. وقتی این مسئولیت به من سپرده شد گفتم بهترین های هر حوزه باید در این برنامه باشد. فیلمبردار، کارگردان تلویزیونی، نورپرداز، تدوینگر، طراح دکور، همه باید بهترین باشند و بهترین ها را جمع کردیم. همه هم پای کار امدند و از جان و دل مایه گذاشتند و هرکسی سعی کرد برای ساحت مقدس امام حسین بهترین انچه را بلد است کار کرد.
از بچه های شبکه قرآن هم تشکر می کنم ولی فکر میکنم ما دو برنامه متفاوت بودیم. استراتژی دو برنامه متفاوت بود. هدف ما بازنمایی آیین های عاشورایی در بهترین نوع و روش بود. ولی فکر می کنم آنها کاری پایه ای داشتند که هم محدودیت سنی داشت و هم برای نوجوانان بود و جا دارد آنها را هم تکریم کنیم.
جنس برنامه بیگ پروداکشن بوده و از لحاظ تولیدی فضای سنگینی داشت. یک وجه تمایز این بود که در این برنامه با یک نفر هم قرارداد هم نبستیم چون هیچکس بحث مالی و قراردادی نداشت. چه پشت صحنه چه عوامل دیگر… با هرکسی صحبت می کردیم می گفت یاحسین و قبول می کرد.* شما برنامههای مختلفی در حوزههای سیاسی، اجتماعی و… تهیه کردهاید وجه تمایز این برنامه یا چالش آن با دیگر برنامهها برای شما چه بود؟
من هم برنامه اجتماعی ساخته ام هم سیاسی و خانوادگی و معارفی داشته ام ولی در این شش و هفت سالی که کار تهیه کنندگی می کنم «معلی» با همه متفاوت بوده است. جنس بیگ پروداکشن بوده و از لحاظ تولیدی فضای سنگینی داشت. یک وجه تمایز این بود که در این برنامه با یک نفر هم قرارداد هم نبستیم چون هیچکس بحث مالی و قراردادی نداشت. چه پشت صحنه چه عوامل دیگر… با هرکسی صحبت می کردیم می گفت یاحسین و قبول می کرد. درباره دستمزد گپ میزدیم، چانه زنی برنامه های معمول را نداشت و هرکسی به چشم تبرکی نگاه می کرد. حتی نقدینگی هایی باید انجام می شد، یکی از عوامل ما طلای همسرش را فروخته است تا پروژه زمین نخورد. کسی را داشتیم که می خواست ماشین خود را بفروشد تا کار انجام شود و من این رفتارها در هیچ برنامه ای ندیده بودم.
* فضای پشت صحنه چطور بود چون فکر می کنم در این برنامه ها پشت صحنه هم حال و هوای دیگری دارد.
بله همینطور است. تصویربرداران ما پشت دوربین می نشستند و با تک تک این روضه ها گریه می کردند. صدابردار با حال و هوای روضه ها جلو می امد. در هر کاری افیش نرمال هشت ساعته است و بعد از آن می گویند آف دهیم و برویم. ما افیش ۱۴ ساعته هم داشتیم و بچه ها می ماندند.
* برای ادامه برنامه و فصل سوم تصمیمی دارید؟
منتظریم پخش فصل دوم به پایان برسد، انالیز کنیم نقاط ضعف را برطرف کنیم. تمایلی اگر بود سراغ فصل بعدی برویم. فعلاً صحبتی نشده نه ما درخواستی داشتیم نه از طرف شبکه صحبتی شده است چون همه تمرکز روی فصل دوم است.