مجید اسماعیلی، مدیرعامل موزه سینما ، در نشست کارگردانان آثار محرمی و عاشورایی گفت: امیدواریم بخشی از تاریخی را که شما در آن نقش داشتید را بتوانیم بازنمایی دیگری داشته باشیم، هدف اصلی از نشست این است که چرا امروز نمیتوانیم درباره موضوع به این مهمی جریان فیلمسازی راه بیاندازیم درحالی که در سال ۲ ماه مردم با موضوع امام حسین (ع) درگیر هستند و زندگی یک مسلمان شیعه بر مدار سیدالشهدا میگردد، علاقمند هستم درباره ایده شکلگیری آثارتان و آنچه موجب شد به دنبال ساخت چنین فیلمهایی بروید صحبت کنید.
میزان فروش «سفیر» دو برابر هزینه ساخت بود
حسن جلایر تهیه کننده فیلم «سفیر» با اشاره به اینکه کتابی با همین عنوان درباره زندگی مسلم بن عقیل منتشر شده بود، گفت: زمانی که تصمیم گرفتم فیلم سینمایی با موضوع عاشورا بسازم آقای هاشمی طباء به کمک ما آمد و فریبرز صالح را برای کارگردانی پیشنهاد داد.
وی ادامه داد: برای دریافت امکانات و بودجه به سپاه مراجعه کردیم و شهید کلاهدوز آن زمان قائم مقام سپاه بود و از ما برای ساخت این فیلم حمایت کرد. نکته جالب برای من شناخت کامل شهید کلاهدوز از سینما بود؛ به شکلی که حتی کارگردانانی همچون ساتیا جیت رای را نیز به خوبی میشناخت و به من معرفی کرد و آن موقع بودجه ساخت فیلم را همراه با وسائل مورد نیاز در اختیار ما گذاشت.
جلایر با اشاره به اینکه برای ساخت «سفیر» آن زمان سه میلیون تومان بودجه پیش بینی شد، بیان داشت: مثلا دستمزد فرامرز قریبیان برای سه ماه ۸۰ هزار تومان تعیین شده بود.
تهیه کننده «سفیر» گفت: در میانه ساخت فیلم آقای کلاهدوز شهید شد درحالیکه قرارداد ما برای دریافت بودجه هر سه ماه یکبار باید تمدید میشد و من نمیدانستم با شهید شدن کلاهدوز باید چه کنم، اما با کمک دوستان فیلم ساخته شد و حدود هفت میلیون تومان برای ساخت «سفیر» هزینه شد.
جلایر با اشاره به اینکه استقبال خوبی از سوی مخاطبان صورت گرفت، گفت: در زمان اکران فیلم در همان سالها فیلم «سفیر» به فروش ۱۹ میلیون تومانی رسید و نه تنها توانستیم بودجهای که برای فیلم هزینه شده بود را بازگردانیم بلکه سود هم کردیم و یک میلیون و پانصد هزار تومان نیزعاید من شد که با آن یک مجتمع فرهنگی راه اندازی کردم و این مجتمع به نوعی به اولین دانشکده سینمایی تبدیل شد.
او میگوید: سال ۶۲ جلساتی را با حضور زنده یاد عباس کیارستمی، امیر نادری و بهرام بیضایی تشکیل دادیم که در بنیاد مستضعفان برگزار میشد و آنها آنجا را مانند خانه خودشان میدانستند و به تماشای فیلم مینشستند.
جلایر گفت: در یکی از این جلسات بهرام بیضایی گفت فیلمنامهای به نام «روز واقعه» نوشته که در ادامه فیلم سفیر است و من فیلمنامه را ۶۰ هزار تومان از او خریدم.
وی ادامه داد: در مجتمعی که راه اندازی کرده بودیم اساتید مختلف سینمایی همچون عالمی و غفاری پیش ما میآمدند و کلاسهایی را برگزار میکردیم به شکلی که من سال ۶۲ ماهی ۲۵۰ هزار تومان به اساتید حقوق پرداخت میکردم و هیچ کمکی از دولت و سپاه نمیگرفتم.
جلایر افزود: بعد از خواندن فیلمنامه «روز واقعه» متوجه شدم که فیلمنامه اشکالاتی دارد و باید به یک کمالی برسد. به بیضایی گفتم اگر بخواهی این فیلمنامه را بسازی چه پیشنهادی داری و او گفت این فیلمنامه خطوط نانوشتهای دارد که اگر بخواهم آن را بسازم آن خطوط نانوشته را باید در فیلم به تصویر درآورم. به همین دلیل من خیلی با آن موافق نبودم تا اینکه شهرام اسدی را برای ساخت «روز واقعه» به من معرفی کردند.
«روز واقعه» فیلمنامه درخشانی دارد
در ادامه این نشست شهرام اسدی کارگردان «روز واقعه» نیز گفت: زمانی که قرارداد فیلم را بستم از آقای اسفندیاری تقاضا کردم بهرام بیضایی نویسنده فیلمنامه را ببینم تا هم از ایشان تشکر کنم و هم نظراتشان را بشنوم.
وی با اشاره به اینکه به واسطه زنده یاد فریدون آزما توانست با بیضایی صحبت کند، ادامه داد: بیضایی به گرمی از من استقبال کرد و به او گفتم همه تلاشم را انجام بدهم تا یک فیلم خوب بسازم، زیرا فیلمنامهای که به دست من رسیده بود واقعا درخشان بود.
اسدی گفت: یادم میآید آقای جلایر در ابتدای ساخت فیلم سه نکته مهم به من گفتند که من هر سه را لحاظ کردم. یکی از نکات این بود که به من گفتند این بود که بر اساس باورهای دینی و اعتقادات ما افراد عادی نمیتوانند ندای الهی را بشنوند و من در جاهای مختلف که درباره فیلمنامه «روز واقعه» توضیح میدادم متوجه شدم که این مساله بسیار مهم است.
هیچ قصهای جذابتر از کربلا نیست
داریوش یاری کارگردان «کربلا جغرافیای یک تاریخ» نیز با اشاره به اکران فیلمش در کربلا گفت: یکی از سعادتهای من این است که در روز تولد امام حسین (ع) این فیلم در کربلا درحالی پخش شد که میتوانستم از طریق پنجره، ضریح حضرت را ببینم و فردای آن روز جایزه ۷ هزار دلاری جشنواره را به ما دادند.
وی ادامه داد: از نظر من واقعه کربلا به نوعی آخرین حجت خدا در زمین با همه بشریت بود و بلندتربن ندای کربلا از کوچکترین گلوی شهید کربلا گفته میشود. وقایعی که در سرزمین کربلا رخ میدهد پر از احکام الهی است.
یاری با بیان اینکه هیچ قصهای جذابتر از کربلا نیست، گفت: من به عنوان فیلمساز وقتی میخواهم اثری درباره کربلا بسازم باید مطالعه و دانش زیادی داشته باشم و وقتی این تسلط را پیدا میکنم تازه شبیه یک انسان معمولی شدهام که فقط وارد عزاداری شده است.
وی یادآور شد: من به عنوان فیلمساز باید مطالعات آئینی گستردهای داشته باشم تا بدانم وقتی میخواهم فرهنگ امام حسین (ع) را تعریف کنم چه لباسی باید به آن بپوشانم تا آن را خوش هیبت نشان بدهم و نام این لباس آئین است.
یاری گفت: هر اثری خطوط نانوشتهای دارد که هرچقدر فیلمنامه را گستردهتر بنویسیم باز آن خطوط نانوشته مشخص نمیشود، زیرا آن خطوط نانوشته تجربه و زیست فیلمساز درباره آن موضوع است.
۷۰ درصد نقش شخصیتهای فیلم را خودم بازی کردم
کیانوش دالوند کارگردان «ناسور» از دیگر مهمانان حاضر در این نشست، گفت: پیش از ساخت ناسور برادرم دو فیلمنامه را برای ساخت پیشنهاد داده بود که یکی از آنها فیلمنامهای درباره ناوچه پیکان و فیلمنامه دیگر درباره روز عاشورا بود و ما سرانجام ناسور را با بودجه شخصی و بدون هیچ حمایتی ساختیم.
وی ادامه داد: در مرحله دوبله فیلم بودیم که یک شرکت عراقی رایت فیلم را خرید و حمایت کردند. در طول ساخت فیلم خودم لباس موشن کپچر میپوشیدم و تقریبا ۷۰ درصد نقش شخصیتهای فیلم را خودم بازی کردم.
دالوند گفت: هرچه ما در روند ساخت فیلم جلو میرفتیم متوجه میشدیم که این داستان به شدت اسطورهای است و به دل مینشیند و حتی این مساله را خارج از علاقهای که داشتیم نیز میتوانستیم متوجه شویم.
وی ادامه داد: از زمان نگارش فیلمنامه تا زمان دوبله، داستان و اتفاقات عاشورا و مصائبی که بر امام حسین (ع) و حضرت عباس گذشت من را رها نمیکرد. چه زمانی که مینوشتم و چه زمانی که گویندگی میکردم دائم احساساتی میشدم و گریه میکردم.
دالوند گفت: ابتدا تصور کردم که شاید به دلیل اینکه خودم به اثر نزدیک هستم تا این اندازه احساساتی میشوم و تحت تاثیر قرار میگیرم، اما بعد متوجه شدم در زمان دوبله سایر گویندگان نیز این احساسات را دارند.
در روایت قصههای مذهبی نمیتوانیم احساسات را به خوبی منتقل کنیم
هادی نائیجی کارگردان «هیهات» با بیان اینکه مردم فیلم را بسیار دوست داشتند، گفت: اساتید زیادی به من میگویند که چرا درباره فیلم زیاد صحبت نمیکنم. من معتقدم ما نمیتوانیم همه حس و بیانی که در فیلمنامه داریم را از طریق دوربین منتقل کنیم و سینما فقط میتواند بخشی از آن را برای تماشاگران تبدیل به حس میکند.
وی ادامه داد: مخاطبانی که به عاشورا و امام حسین (ع) علاقه دارند قطعا هر حس کوچکی درباره این علاقه را درک میکنند و نمونه آن یکی از سکانسهایی از فیلم هیهات است که حامد بهداد در آن بازی کرد که مردم هرجا من را میدیدند درباره آن سوال میکردند.
نائیجی ادامه داد: ما در روایت قصههای مذهبی احساسات و وجوه درونی را نمیتوانیم به خوبی منتقل کنیم و در این بخش ضعیف هستیم. به خصوص در زمان نگارش فیلمنامه. متاسفانه تاکنون ندیدم روی کاغذ این نوع روایتها درست و با جزئیات نوشته شده باشد تا در زمان ساخت نیز به خوبی اجرا شود.
راز ماندگاری فیلمهای عاشورایی نگاه هنرمندانه است
دانش اقباشاوی کارگردان «هیهات» نیز با اشاره به ماندگاری فیلمهایی همچون روز واقعه، سفیر، ناسور و کربلا جغرافیای یک تاریخ و ناسور گفت: راز ماندگاری این فیلمها رنگارنگی و نگاه هنرمندانهای است که به وقایع داشتهاند.
وی با اشاره به اینکه ساخت چنین فیلمهایی نوعی عنایت و خواست خدا است، افزود: جلسه ابتدایی ساخت فیلم هیهات در خانه فیلم داستانی برگزار شد و چند دقیقه بیشتر طول نکشید و قرار شد بر اساس یک پروتکل مشخص فیلمی اپیزودیک بسازیم که تنوع، هارمونی و زمان حفظ شود و هر چهار کارگردان داستانهای یکدیگر را تایید کنند.
اقباشاوی با اشاره به اینکه در ساخت این فیلم به نوعی دچار جنون عاشقی شده است، بیان داشت: خوشبختانه «هیهات» دیده شد و هم در کشور خودمان و هم در ژاپن نیز مورد توجه قرار گرفت. به عنوان مثال، گفتند اپیزودی که هادی نائیجی ساخته شباهت زیادی به چند اسطوره کشورشان دارد.
به گفته اقباشاوی ، ساخت فیلمهایی همچون روز واقعه، سفیر، ناسوز و آثاری از این دست پیش از آنکه نتیجه حمایت و یا بودجه خاصی باشد ناشی از اراده و ارادت فیلمساز است.