«جاناتان هولان» منتقد نشریه اسکرین در بخشهایی از نقد این فیلم مینویسد: « جنگ جهانی سوم » داستان طاقت فرسا اما جذابی است که نشان میدهد چگونه یکی از قربانیان زندگی یاد میگیرد که از ستمگران خود تقلید کند. ششمین فیلم هومن سیدی بهعنوان یک کمدی سیاه شروع میشود و کم کم تاریکتر و به سمت یک تراژدی میرود، داستانی که با نقشآفرینی جذاب و خارقالعاده محسن تنابنده (بازیگر فیلم قهرمان) همراه است.
آثار سیدی در داخل مورد تحسین قرار میگرفتند و اکران «جنگ جهانی سوم» در بخش افقهای ونیز به عنوان یکی از چهار فیلم ایرانی که جویای افتخار در جشنواره هستند، میتواند مقدمهای برای نمایش بیشتر بینالمللی این فیلم باشد.
فیلمنامه با دقت نوشته شده فیلم با صحنه ای کوتاه اما گویا بین شخصیت شکیب (محسن تنابنده) که پس از دست دادن همسر و فرزندش دچار لغزشهای عاطفی است و یک زن ناشنوا با چشمانی درشت به نام لادن (مهسا حجازی) آغاز میشود.
بسیاری از مضامین فیلم به زیبایی در یک تبادل کوتاه بین این زوج قرار گرفته اند که در قربانی شدنشان متحد شده اند و از همان ابتدا نشان میدهد که مخاطب خود را در دستان امن کارگردانی توانمند قرار داده است. تنابنده در نقش شکیب فوقالعاده است: در ابتدا یک شخصیت کمدین بیصدا و با چهرهای سنگی در غلبه قدرتهایی که نمیتواند درک کند که بعداً تبدیل به یک تراژیک واقعی میشود. دگرگونی عمیقی که هم به طور چشمگیری موجه و هم از نظر روانشناختی معتبر است. در سطح داستان، «جنگ جهانی سوم» قانعکننده است، وقایع آنقدر سریع پیش میروند که بیننده بیتوجه ممکن است داستان را گم کند. عناصر کلیدی داستان اغلب از طریق دیالوگ های زودگذر آشکار میشوند.
هومن سیدی با فیلمش به ما میگوید زمان ممکن است تغییر کند، اما روشهای اعمال قدرت ثابت میماند و همیشه فردی در انتهای هرم است که از فراموش شدن خودداری میکند. در یکی از آن دیالوگهای مهم «جنگ جهانی سوم»، کارگردان از شکیب می پرسد که آیا می داند هیتلر کیست یا خیر: پاسخ او منفی است. این فیلم نشان میدهد هر که نداند هیتلر چه کسی بود، می تواند خودش هیتلر شود.