۱۲ ساله بود که اولین کبریت را خرید و اکنون ۱۲ هزار کبریت در خانهاش دارد. بیشترشان را قاب کرده و با جان و دل از آنها نگهداری میکند. شرط میکند از واژههایی مثل اولین، بزرگترین و قدیمیترین مجموعهدار کبریت و... در مصاحبهاش استفاده نکنیم و بارها میگوید فقط یک دوستدار و علاقهمند کبریت است.
پدرش سیگار میکشید و «مهدی غیاث» هر از گاهی برای او سیگار و کبریت میخرید، اما هیچ وقت به این موضوع فکر نمیکرد که روزگاری ۱۲هزار کبریت بخرد و در خانهاش نگه دارد. سال۱۳۵۲ در آبادان، با دیدن یک کبریت ژاپنی که تصاویر آن با حرکت دادن قوطی تغییر میکرد، مجذوب این کار شد. پس از آن، قوطیهای خالی کبریت پدر یا اطرافیانش را جمع کرد و بالاخره مهر سال ۱۳۵۹ به صورت حرفهای وارد این کار شد.
آن زمان به نمایشگاه بینالمللی تهران رفته بود و از کبریت یکی از غرفهداران هلندی خوشش آمد. دستوپا شکسته به او فهماند که از کبریتش خوشش آمده و غرفهدار هم کبریت خود را به غیاث هدیه داد. حالا همان کبریت را با شماره ۵۹۰۱ در مجموعهاش نگه داشته است.
سختیهای جابهجایی کبریت
خیلی مایل نیست در باره قیمت کبریتهایی که دارد برایمان حرف بزند؛ چرا که ارزش معنوی آنها را زیاد میداند. با این وجود میگوید: «هیچوقت دنبال خرید کبریتهای گران نبودهام، یعنی معیارم برای خرید کبریت، بهای آن نبوده است. همیشه دنبال کبریتهایی بودم که تصاویر، اندازه یا ویژگی خاص داشته باشد. وقتی کبریتی را میدیدم که این ویژگیها را دارد، آن را میخریدم و یادم میآید با یک ریال کبریت ایرانی و با ۵ریال کبریت خارجی خریدهام. آخرین بار هم ۳قوطی کبریت را ۴۵هزار تومان خریدم.»
غیاث هم مثل خیلیها برای تکمیل مجموعهاش سختی کشیده و حتی مجبور شده عیدیها و پول توجیبیهایش را به این کار اختصاص دهد. میگوید: «طبیعی است که هر کسی دنبال عشق و علاقه خود میرود، باید سختیهایش را تحمل کند. خیلیوقتها هم من برای خرید کبریت سختی کشیدم و پول کافی نداشتم. به همین دلیل، به قول معروف داغ آنها روی دلم ماند. به همین خاطر، در این سالها سعی کردم کبریتهایی که دوست داشتم و نتوانستم بخرم، به هر ترتیب شده پیدا کرده و بخرم.»
او ادامه میدهد: «از نظر من، مجموعهدار باید ۳ویژگی یعنی عمر نوح، گنج قارون و صبر ایوب داشته باشد.»
وقتی از او میپرسیم کبریتها را از کجا خریده است، میگوید: «جای خاصی برای خرید کبریت وجود نداشت و در سفرهای داخلی و خارجی، به صورت اتفاقی آنها را دیده و خریدهام. هر جا کبریت میدیدم، با دقت نگاه میکردم و اگر در مجموعهام نداشتم، آن را میخریدم. در سفرهای کاری هم که به خارج از کشور داشتم، همین کار را میکردم.»
البته غیاث برای ما از سختیهای خرید و حمل کبریت به داخل کشور هم چنین میگوید: «وارد کردن کبریت به کشور کار آسانی نیست. به عنوان مثال، اکنون که همه نوع جنس چینی در بازار وجود دارد، کبریت چینی بین آنها نیست. تعرفه گمرکی کبریت ۱۰۰درصد و حمل آن با هواپیما هم مشکلساز است. به همین دلیل، بهآسانی نمیتوان کبریت وارد کشور کرد و گاهی اوقات مجموعهداران مجبور میشوند تعداد کمی کبریت لابهلای وسایل شخصی یا کالاهای خود قرار دهند و وارد کشور کنند.»
برخی از کبریتهای غیاث هم هدیه دوستانش بوده و برخی را هم از مجموعهداران دیگر خریده است. می گوید: «گاهی اوقات مجموعهداران کبریت دور هم جمع می شوند یا در کانالهای مجازی و وبلاگ خود، کبریتهایشان را به نمایش میگذارند. در این اوقات، کبریتهایمان را با همدیگر معاوضه میکنیم یا از همدیگر میخریم تا مجموعه خود را کاملتر کنیم.»
برپایی ۳ نمایشگاه از قوطی کبریتها
اکنون غیاث یکی از هزار مجموعهداری است که در کشورمان کبریت جمعآوری میکند. از این تعداد، ۴۰درصدشان ساکن تهرانند و او برای جمع شدن مجموعهداران در کنار یکدیگر، تلاش زیادی کرده و یکی از بنیانگذاران انجمن مجموعهداران کبریت ایران است. این انجمن از وزارت کشور مجوز گرفته و زیر نظر وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی فعالیت میکند.
غیاث هم عضو و دبیر انجمن است و تلاش او و هیئت امنای این کانون، تنظیم آییننامه برای شناسایی مجموعهداران حرفهای و گسترش فرهنگ مجموعهداری است. انتشار ۳کتاب و ۵فصلنامه آنلاین هم، از فعالیتهای دیگر این انجمن بوده که غیاث در اجرای آنها مشارکت داشته است.
تا کنون ۳نمایشگاه هم از کبریتهایش برپا کرده که اولی سال۱۳۸۸ در کاخ نیاوران و دومی سال۱۳۸۹ در کاخ سعدآباد بوده است. غیاث در این نمایشگاهها که به صورت مشارکتی برپا شده، قوطی کبریتهایش را به معرض نمایش گذاشته و سال۱۳۹۲ هم نمایشگاهی اختصاصی در یک گالری برپا کرده است.
دنبال درآمدزایی نیستم
غیاث ۶۰ساله و ساکن محله صادقیه است و فوق لیسانس متالورژی از دانشگاه تهران دارد. ۲فرزند و ۲نوه دارد، اما دختر و پسرش علاقه چندانی به این کار ندارند. با لبخندی بر لب میگوید: «همسرم موافق این کار نیست. من هم همیشه سعی کردهام کبریتها را در کمد شخصیام نگه دارم تا مزاحمتی برای او و بچههایم ایجاد نکند.»
صحبت که به اینجا میرسد، از او میپرسیم تا کنون به فکر فروش کبریتهایش افتاده است یا خیر که میگوید: «چنین قصدی ندارم چون برای تهیه و نگهداری کبریتها زحمت زیادی کشیدهام و به آنها علاقه زیادی دارم. ضمن اینکه خوشبختانه به پول آن احتیاج ندارم چون بازنشسته هستم و در چند شرکت به مشاوره و پژوهش مشغولم.»
غیاث در ادامه به علت خرید و فروش کبریت در برخی از سایتها و مراکز اشاره و عنوان میکند: «متأسفانه برخی که سابقه چندانی در مجموعهداری ندارند، از این راه کسب درآمد میکنند. البته این شیوه فقط در مجموعهداری کبریت دیده نمیشود و شما افراد زیادی میتوانید پیدا کنید که مشغول خرید و فروش تمبر، سکه، اسکناس و... هستند. در رشته ما هم، برخیها از این راه سود میبرند، اما اگر میبینید مجموعهای به صورت کامل درحال فروش است، ممکن است مجموعهدار فوت کرده و خانوادهاش که علاقهای به این کار ندارند، درحال فروش مجموعه او هستند.»
خورشید خانم؛ زیباترین کبریت من
غیاث در باره زیباترین کبریتی که در مجموعهاش دارد، میگوید: «خورشید خانم، زیباترین طرح کبریت من است که سال ۱۳۸۵ در تبریز خریدهام.»
او با بیان اینکه کبریت پرتنوعترین آیتم مجموعهداری است، میگوید: «در دنیا بیش از ۴۰۰ نوع کالا برای مجموعهداری شناسایی شده است؛ از تمبر، کبریت، سکه و اسکناس گرفته تا لوازم التحریر و قوری. با این وجود، کبریت تنوع بسیار زیادی نسبت به مجموعههای دیگر دارد و بعد از تمبر، پرطرفدارترین مجموعه به حساب میآید.»
غیاث ادامه میدهد: «با اینکه قوطی کبریت یک شی کوچک است، اما در آن دنیایی از تکنولوژی و هنر به کار رفته و در طراحی آن به هنرهای گرافیک، نقاشی، عکاسی و طراحی صنعتی توجه میشود. ضمن اینکه با کبریت میتوان فرهنگ و تمدن یک کشور را به دیگران معرفی کرد؛ چرا که امکان معرفی آثار باستانی، آداب و رسوم، شخصیتهای فرهنگی، هنری، علمی و مشاهیر و مفاخر هر کشور با قوطی کبریت میسر است.»
او در ادامه به ضرورت مجموعهداری در کشور اشاره و عنوان میکند: «مجموعهها در کنار ارزش مادی خود، گنجینهای نفیس به شمار میروند و هر چه مجموعهداری را گسترش دهیم و نوجوانان و جوانان را به گردآوری مجموعههای مختلف تشویق کنیم، برای معرفی و زنده نگهداشتن فرهنگ، تمدن و آداب کشورمان قدمهای موثری برداشتهایم. با این وجود، مجموعهداری در کشورمان به خوبی جا نیفتاده و مجموعهداران با مشکلات زیادی مواجهاند. به عنوان مثال، فضایی برای نگهداری یا نمایش مجموعههای ارزشمند خود ندارند و برای برپایی نمایشگاه هم مجبورند هزینه زیادی صرف کنند.»
صحبتهای غیاث با اشاره او به تعطیلی شرکتهای کبریتسازی در کشورمان پایان مییابد. میگوید: «روزگاری در این کشور نزدیک به ۱۵ کارخانه کبریتسازی وجود داشت که اکنون به حدود ۴ کارخانه رسیده است. متأسفانه از این تعداد هم، فقط ۲ کارخانه به ساخت کبریتهای خاص از نظر طرح، اندازه و... میپردازند.»