رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از دیدارهای خود با جوانان از عبارت «آتش به اختیار» در فضای فرهنگی در بیانات خود استفاده کردند. از زمان تا کنون حرکتهای فرهنگی متفاوتی با ضعف و قوت بسیار انجام شده که نمونه آن را در اوج گرفتن جشنواره مردمی عمار شاهد بودیم.
هر چند که از آتش به اختیار بودن برداشتهایی ناصواب و دور از واقعیت شده اما در گوشه کنار میبینیم عدهای از جوانان به صورت خود جوش دست به تولید آثاری زدهاند که در نوع خود قابل احترام و بحثی کارشناسانه هستند، نظیر نهضت نهجالبلاغه که با یک برنامه ریزی صحیح توانسته علاقهمندان به نهجالبلاغه را افزایش دهد.
حالا بعد از مدتها سرودی تحت عنوان «سلام فرمانده» به صورتی کاملا مردمی تولید و عرضه شده که در مناسبات مدیریت فرهنگی نمیگنجد.
شاید در ابتدا کسی گمان نمیکرد این سرود به یک موج پویا و اثر گذار تبدیل شود که حتی معاندان و دشمنان ایران اسلامی را حساس کند و به واکنش وادارد.
این دسته از اپوزوسیونها و مخالفان نظام به همه توش و توان خود سعی دارند «سلام فرمانده» را اثری سفارشی از سوی حاکمیت قلمداد کنند و بدون توجه به محتوای شعر این سرود برداشتهای نادرست خود را بر مخاطب تحمیل کنند.
پویش «سلام فرمانده» از معدود حرکتهای فرهنگی است که مخاطب خود و یا بهتر بگوییم کنشگران خود را کودکان و نوجوانان قرار داده است. دشمنان نظام نیز از همین در هراسند، یعنی از دهه نودیهایی که قرار است در آیندهای نزدیک وارد بطن جامعه شوند.
اما با همه ارزشهایی که «سلام فرمانده» در خود دارد باید به این نکته توجه داشت که این اثر همچنان که برآمده از مردم است باید مردمی بماند. نه آن را به بوته نقد قرار داد و نه با ضریب دادهای بیاساس و تصمیمگیریهای ناشیانه از سوی مدیران فرهنگی و دیگر مسئولان چنین نشان داد که پویش «سلام فرمانده» از سوی حاکمیت اداره میشود.
به همین دلیل به جای مرعوب شدن از خیل جمعیت حاضر در ورزشگاه آزادی و برداشتهای هیجانی و لحظهای از این اتفاق اجازه دهیم «سلام فرمانده» راه خود را برود.
مدیران فرهنگی باید بدانند که «سلام فرمانده» یک کار فرهنگی فرمایشی و حاکمیتی نیست. این سرود برآمده از مردم و برای مردم است و نباید در انحصار گروه و دسته و حزبی خاص قرار بگیرد.