ابراهیم ایرجزاد در صفحه اینستاگرامش نوشت:
آقای علی عباسی!
ای کاش بهشون میگفتی که داشتی سعی می کردی با دلار خرج کردن و دور زدن قانون و با یه فیلمنامه بدون صحنه های اصلی ( طبق گفته خود شما در همین کنفرانس ) پروانه ساخت بگیری و بعدش فیلم خودتو بسازی و از ایران بری و چون ایران زندگی نمیکنی و قصد زندگی هم نداری برات مهم نبود بعدش چی میشه...
ای کاش بهشون میگفتی تاریخ ثبت فیلمنامه ت ۱۳۹۷/۱۱/۰۳(شب بلند نام اول فیلم عنکبوت مقدس ) در بانک فیلمنامه اختلاف چند ماهه داره با تاریخ ثبت فیلم من ابراهیم ایرج زاد۱۳۹۷/۰۶/۰۴ ( اتاق شرعی -نام اول فیلم عنکبوت )
ای کاش بهشون میگفتی توی ایران اولویت برای ساخت فیلم از یک سوژه واقعی با تاریخ ثبت فیلمنامه و تاریخ درخواست پروانه ساخت است
و شما و رفقات پشت سر من راه افتاده بودین تا من و مسیر قانونی الزامی در حال سپری شدن توسط منو دور بزنین!
ای کاش بهشون میگفتی قانون ایران ! قانون پروانه ساخت گرفتن در ایران ! قانون ارائه نسخه کامل و صحیح فیلمنامه در ایران است که باعث میشه یه فیلمساز گاهی چند سال برای ساخت فیلمش صبر کنه ولی این دلیل نمیشه یکی مثل تو با دلار خرج کردن و زرنگ بازی بخواد قانون رو دور بزنه و خارج از خط حق و نا حق کنه بله همکار عزیز شما میخواستی با دلار خرج کردن خارج از نوبت سوژه رو بسازی و فرار کنی و به ریش من و همه زحمتای من بخندی اما نتونستی اینکارو بکنی چون من جلوتر اقدام کرده بودم پس ناچار شدی از ایران بری ترکیه و بعد اردن چون اینجا هرچقدر بی قانون باشه اونقدری نیست که بتونی حق فیلمساز داخل ایران رو که با پول بخش خصوصی و بسیار ناچیز فیلم میسازه و قرار نیست از ایران با فیلمش فرار کنه ، بخوری !
حتما یادت هست بهت زنگ زدم گفتم منم زرنگ بازی بلدم، مشهد رفتن و یواشکی این سوژه رو کار کردن برای من که بچه مشهدم مثل آب خوردن بود ولی چون نمیخواستم و نمیخوام از ایران برم تن دادم به قانون پس نوبت رو رعایت کن...اما دلارای بیشتری ریختی روی میز بعضی ها...
ای کاش بهشون میگفتی غیر قانونی و از طریق رفقات فیلم منو دیدی و بعد فیلم عنکبوت مقدس رو ساختی از دکوپاژت و طراحی پوسترت تا اسم فیلمت همه جا پاتو روی ردپای من گذاشتی...
و آخر اینکه در بانک فیلمنامه و در سازمان سینمایی اسناد موجود است که این آقا اصلا و چطور داشت عمل میکرد و با چه کسانی لابی کرده بود تا قانون رو دور بزنه ...و چطور بر علیه من و فیلمم توی اروپا شانتاژ درست کرد و این صندلی که روش نشسته رو دزدید از من ، فیلمم و همه عواملم.
پ.ن: داستان خیلی مفصل اما در این مجال نگنجد ...