فیلم‌های ترسناک برتر تاریخ سینما

چه Psycho, The Exorcist و The Omenباشد و چه The Evil Dead یا Rosemary’s Baby، برخی از بهترین فیلم های ترسناک تاریخ سینما در نهایت به سریال های تلویزیونی تبدیل شده اند.. در واقع داستان های ترسناک همیشه در قالب صفحه نمایش کوچک و بزرگ روایت شده اند، که به نویسندگان و کارگردانان امکان داده عمق شخصیت ها، فشاها و ترس ها را به کامل ترین و جامع ترین شکل ممکن به نمایش بگذارند. در شرایطی که هر روز بر تعداد سریال های ترسناک ساخته شده توسط سرویس های استریمینگ و شبکه های کابلی افزوده می شود، طرفداران ژانر وحشت می توانند انتظار تبدیل فیلم های ترسناک محبوب بیشتری را به سریال در قالب اسپین آف ها یا نسخه های سریالی داشته باشند. اما سوال اینجاست که کدام فیلم ترسناک کلاسیک و محبوب شایستگی تبدیل شدن به سریال را دارد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از بهترین فیلم های ترسناک تاریخ سینما آشنا کنیم که می توانند به سریال ترسناکی جذاب در قالب اسپین آف تبدیل شوند.

فیلم‌های ترسناک برتر تاریخ سینما

۱- The Thing (1982)

فیلم The Thing ساخته جان کارپنتر شاهکاری در عرصه تنش، پارانویا، بی اعتمادی، فضاهای ترسناک و وحشت ناشی از جاهای تنگ و تاریک است. داستان این فیلم در مورد گروهی از محققان علمی در قطب جنوب است، جایی که یک موجود ترسناک فضایی با توانایی تغییر چهره شروع به قتل اعضای گروه می کند، جسم آن ها را در اختیار گرفته و آن ها را به هیولاهایی تغییر شکل یافته تبدیل می کند. جنجال بزرگ در پایان فیلم این است که آیا شخصیت چایلدز (کیت دیوید) یا مک ریدی (کرت راسل) جان سالم به در می برند یا آن ها نیز تسلیم این موجود فضایی هولناک می شوند؟ بدین ترتیب یک اسپین آف سریالی می تواند به سادگی به این سوال دیرپا پاسخ دهد و بالاخره سرنخی راضی کننده به طرفداران نسخه سینمایی بدهد که آیا هر دو یا یکی از آن ها یا هیچکدام از این دو به تسخیر موجود فضایی در آمده اند یا خیر. جدای از فضای یخ زده قطب جنوب، فضای جدیدی را می توان در این نسخه سریالی معرفی کرد که بتواند سطح تنش ترسناک، بی اعتمادی و ناخوشایندی حال و هوای یک فضای سربسته را تشدید کند.

۲- Poltergeist (1982)

با سریالی به نام Poltergeist: The Legacy که در سال ۱۹۹۶ ساخته شد، تنها ارتباطی که این سریال با نسخه اورجینال این فیلم ترسناک دارد همان عبارت The Legacy است که به فریلینگ ها کمک می کند در اولین فیلم کارول آن را بازگردانند. به جز این نکته، نسخه سریالی و سینمایی هیچ ارتباطی با هم ندارند و به همین خاطر است که نسخه معتبر اسپین آفی Poltergeist می تواند یک سریال ترسناک محبوب باشد. به عنوان یکی از ترسناک ترین داستان های ترسناک حومه شهری در تاریخ سینما، مایه تعجب است که هنوز هیچ اسپین آف سریالی از این فیلم ساخته نشده است. از آنجایی که بسیاری از سریال های ترسناک تلویزیونی در مورد خانه های جن زده ماهیتی تاریخی دارند، یک برداشت مدرن و امروزی از Poltergeist می تواند دستکم خوشایند باشد. روایت ها نیز می توانند به نقش میانجی تانگینا پرداخته یا بر نوه های فریلینگ ها بعد از ۴۰ سال تمرکز داشته باشد.

۳- A Quiet Place (2018)

با توجه به ماهیت اپیزودیک خوشایند فیلم A Quiet Place که شخصیت ها را وادار به تحرک مداوم و رفتن از نقطه ای به نقطه دیگر با کمترین میزان سروصدا می کند، یک نسخه سریالی می تواند بسیار منطقی باشد. شخصیت های کودک ریگان و مارکوس نیز بسیار قابل درک بوده و به راحتی می توان آن ها را دوست داشت، هیولاهای داستان نیز بسیار ترسناک هستند و یک سبک روایی سریالی کلاسیک می تواند بهترین گزینه برای تداوم این فرانچایز ترسناک جذاب باشد. در شرایطی که ساخت A Quiet Place III و اسپین آف Day One تایید شده است، هنوز هم مقادیر زیادی از داستان گذشته و فضا برای پیشرفت افسانه شناسی این فرانچایز وجود دارد. علاوه بر این استفاده بی نقص از صدا و سکوت می تواند به برخی از موثرترین جامپ اسکرهای تاریخ ژانر وحشت منجر شود.

۴- Invasion Of The Body Snatchers (1978)

به عنوان فیلمی که چهار بار در قالبی سینمایی مورد اقتباس قرار گرفته، تمثیل بزرگ پشت فیلم Invasion Of The Body Snatchers برای ساخت یک اسپین آف امروزی تلویزیونی بسیار مناسب به نظر می رسد. چه در قالب بازگشت به کمونیسم، فرهنگ همرنگی با جماعت یا فرهنگ کنسل امروزی، تم های وحشت عمیق، پارانویا و به قدرت رسیدن فردگرایی می تواند به ساخت یک نسخه ترسناک امروزی بسیار اثرگذار از این فیلم کلاسیک تبدیل شود. در بطن خود، این داستان در مورد موجودات فضایی است که به زمین حمله کرده، چند وقت یکبار جسم انسانی را شبیه سازی کرده و تمام جمعیت انسانی را به جسم هایی بدون روح، بی عقل و به شدت فرمانبردار تبدیل می کنند. چنین منظره ای برای هر دوره ای ترسناک به نظر می رسد و با آپدیت هایی که در سال های ۱۹۵۶، ۱۹۷۸، ۱۹۹۳ و ۲۰۰۷ از این داستان صورت گرفته، یک نسخه سریالی بسیار مورد انتظار و جذاب خواهد بود.

۵- The Birds (1963)

با توجه به اقتباس موفق فیلم Psycho  ساخته آلفرد هیچکاک در قالب سریال تلویزیونی Bates Motel، چرا که نه؟ فیلم The Birds یک داستان بدون تاریخ انقضاء دارد که حتی امروزه نیز با شخصیت های قابل درک و مرتبط و البته پیشرفت های قابل توجه در زمینه جلوه های ویژه کامپیوتری می تواند جذاب باشد و رئالیسم ترسناک حمله پرندگان نیز می تواند در صورت ساخته شدن یک نسخه سریالی در قرن بیست و یکم بسیار قابل قبول تر باشد. یک اسپین آف تلویزیونی هوشمندانه می تواند به خوبی سرنوشت کتی برنر بعد از فرار از بودگا بی همراه با میچ و ملانی را مشخص کند. هر فصل می تواند در یک شهر جدید رخ داده و در مورد شخصیت هایی باشد که با حمله پرندگان مقابله می کنند.

۶- The Lost Boys (1987)

در حالی که بازسازی سینمایی کلاسیک خون آشامی دهه هشتادی The Lost Boys در حال ساخت است، بسیار جذاب تر خواهد بود که این داستان را در قالب یک نسخه تلویزیونی دید، چه به ادامه ماجراجویی های شخصیت هایی مانند برادران فراگ باشد یا اینکه چه بر سر لدی کوچولو می آید، گزینه ها بسیار هستند. علاوه بر این، فضای پارک سرگرمی ساحلی نیز می تواند برای تاثیر بیشتر مورد استفاده قرار گیرد اگر اپیزودهای کافی از این نسخه سریالی ساخته شود. فیلم The Lost Boys داستان گروهی از موتورسواران خون آشام را روایت می کند که دو نوجوان تازه وارد به شهر را شکنجه می کنند در حالی که سردسته آن ها مادر از همه جا بی خبر این پسران نوجوان را وسوسه می کند. کمتر فیلم ترسناکی در دهه ۸۰ مانند The Lost Boys توانسته بامزگی و جذابیت کامل را با قساوتی دردناک ترکیب کند و با طرفدارانی که این فیلم هنوز دارد، یک اسپین آف تلویزیونی می تواند بسیار موفق باشد.

۷- An American Werewolf In London (1981)

گرگینه های تلویزیونی همیشه قمارهای موفقی هستند که با نرخ بالای تماشاگران مواجه می شوند اما کمتر اسپین آفی توانسته از این موضوع نهایت استفاده را ببرد. با احترام به Teen Wolf ، کمدی ترسناک کلاسیک جان لندیس به نام An American Werewolf In London می تواند گزینه بی نقصی برای یک اسپین آف تلویزیونی باشد. با توجه به تازگی داستان، می توان اروپا را جایگزین لندن کرد و بدین ترتیب فرصت برای معرفی شهرها و شخصیت های جدید برای عرض اندام گرگینه ها در طول هر فصل فراهم خواهد شد. یک اسپین آف تلویزیونی می تواند براحتی به شهرها و محله های مختلف رفته و به ماجراهای آن ها در مواجهه با گرگینه ها بپردازد.

۸- Candyman (1992)

با توجه به نقدهای اجتماعی نافذ و تند موجود در بازسازی اخیر Candyman، یک اسپین آف تلویزیونی می تواند چیزهای زیادی در مورد ارتباط بین خشونت شهری و تکنیک های افزایش ارزش دارایی به داستان قبلی اضافه کرد. اگر نسخه سریالی Candyman ساخته شود، تنها در صورتی منطقی خواهد بود که تونی تاد را بازگرداند، بازیگری که نقش کندی من در نسخه اورجینال را چنین نمادین و ماندگار ساخت و چندین دنباله را تضمین کرد. سریال کندی من بدون تونی تاد مانند این است که سریال Freddy Krueger را بدون رابرت انگلاند ساخت و بازگرداندن او به این نقش برای تداوم میراثش، بدون شک پایگاه طرفداران این شخصیت و فرانچایز را هیجان زده خواهد کرد.

۹- Pet Sematary (1989)

رمان های استفن کینگ قابلیت بی همتایی در تبدیل شدن به فیلم و سریال به یک اندازه دارند اما چیزی بسیار پیچیده در مورد تبدیل کردن Pet Sematary به یک اسپین آف تلویزیونی وجود دارد. اول از همه اینکه هر اپیزود می تواند در مورد بازگشت به زندگی یک حیوان خانگی متفاوت باشد که می تواند محتوایی بی پایان در مورد یک روایت ساده اما ترسناک را تضمین کند. دوم اینک روایت های می توانند به سادگی از اتفاقی که برای شخصیت الی رخ داد سود برده یا اینکه بستگان جان کراندال در روزگار مدرن چه می کنند بپردازد. یا حتی داستانی بسیار ترسناک تر داشته و شخصیت زلدا می تواند نقش مهمی در این اسپین آف سریالی داشته و کابوسی ۳۰ ساله را بازگرداند که تماشاگران از زمان تماشای نسخه سینمایی اورجینال با آن دست و پنجه نرم کرده اند.

۱۰- Friday The 13th (1980)

اگر چه در سال ۱۹۸۷ سریالی به نام Friday The 13th: The Series ساخته و منتشر شد اما این سریال هیچ ارتباطی با حکمرانی ترور توسط جیسون وورهیس در اطراف دریاچه کمپ کریستال نداشت. و در حالی که ساخت ۱۲ فیلم سینمایی می تواند نشان دهنده این موضوع باشد که دیگر فضایی پرداخت نشده حول محور شخصیت وورهیس و قربانیانش وجود ندارد، نسخه سریالی واقعی Friday The 13th می تواند کودتایی واقعی برای طرفداران ژانر اسلشر باشد. چه به سال های اولیه زندگی پاملا ورهیس و رابطه اش با پسر بدسرانجامش بپردازد و چه داستانی پیچیده تر و از نگاه خود وورهیس باشد، روایت ساده تعقیب کن و بِدَر می تواند طرفداران این فرانچایز را به مدتی بی پایان سرگرم سازد.