علیرضا نجف زاده که با ساخت سریال مناسبتی «زوج یا فرد»، «بوتیمار» برای نوروز و سریال « خوشنام » برای شبکه یک در ماه مبارک رمضان این روزها یکی از کارگردانان ثابت تلویزیون برای انواع مناسبتها مطرح است به بهانه سریال «خوشنام» به همراه دیگر عوامل این سریال به برنا آمد تا درباره این مجموعه تلویزیونی که با اقبال مخاطب مواجه شده است گفتگو کند. با او از انتخاب بازیگران گفتیم و به سبک و سیاق کارگردانی سریال رسیدیم که بخش اول این گفتگو را در ذیل از نظر میگذرانید.
سریال «بوتیمار» با اقبال مواجه شد و تو با سریال «خوشنام» مناسبتی دیگری را تجربه کردی. سریال «خوشنام» چگونه کلید خورد و چگونه به امروز رسید؟
اول از همه خداوند را شاکرم که این اتفاق برای من رخ داد. پارسال قبل از سریال «بوتیمار» قصه «خوشنام» توسط احمد زالی به من پیشنهاد شد منتهی به دلیل اینکه تعهد داشتم تا «بوتیمار» را برای نوروز بسازم به عرض آقای زالی رساندم که اگر عجلهای برای ساخت این سریال باشد من نمیرسم تا آن را بسازم و همکاران دیگر زحمت ساخت این اثر را بر عهده بگیرند، اما اگر خیر اول از همه باید سریال «بوتیمار» به اتمام برسد تا بعد شروع به ساخت سریال «خوشنام» کنم، اما بنا به جدول پخشی که در دست داشتند و قرار را بر این گذاشته بودند تا «خوشنام» قبل از عید به پخش برسد عهده دار ساخت آن نشدم. بعد از تمام شدن سریال «بوتیمار» اواسط فروردین ۱۴۰۰ با من تماس گرفته شد و توضیحاتی در خصوص سریال «خوشنام» دادند که این سریال وارد مرحله پیش تولید شد، اما به دلایلی امکان ساخت آن مهیا نشد.
«خوشنام» با همان فیلمنامهی اولیه وارد مرحله پیش تولید شد؟ یا اینکه تغییراتی در آن داشتید؟
فیلمنامه اولیه سریال که توسط محسن کیایی و علی کوچکی به نگارش درآمده بود توسط کسی که قرار بود قبل از من آن را بسازد بازنویسی شد، ولی بعد از اینکه من دعوت به کار شدم و قرار شد «خوشنام» را کارگردانی کنم یک دور فیلمنامه بازنویسی شده را خواندم، اما با آن موافقت نکردم به این دلیل که باگهای زیادی در آن فیلمنامه وجود داشت.
چه اتفاقاتی برای فیلمنامه افتاد و چه اشکالاتی در فیلمنامه بازنویسی شد؟
اشکالات فیلمنامه این بود که محرک اصلی قصه برای بازگشت کاراکتر شهرام به یک شخصیت مثبت که از یک عشق زمینی به نام مرجان شروع میشد را حذف کرده بودند و تنها یک الی دو مرتبه در خصوص این کاراکتر صحبت میشد و به همین خاطر احساس کردم موتور محرک قوی که باعث تحول شخصیت شهرام میشود باید حتما در سریال مشهود باشد و ما باید از این محرک قوی به نام مرجان اثری ببینیم و علاوه بر این در فیلمنامه بازنویسی شده بسیار زیاده گویی داشت و بین فضای فانتزی و فضای رئال معلق مانده بود. من یادم میآید برای شخصیت و کاراکتر نادر بارها فیلمنامه را بازنویسی کردیم تا کمی متفاوتتر شود و تنوع در آن به چشم خورد.
بعد از اینکه از مشکلات فیلمنامه باخبر شدم با محسن کیایی تماس گرفتم و به او گفتم که فیلمنامه دارای این باگها میباشد و او بلافاصله به من گفت این فیلمنامه اصلی نیست چراکه فیلمنامه اصلا به این شکلی که برای من تعریف کردی نیست و بعد از این صحبتها از او خواستم تا فیلمنامه اولیه را در اختیارم قرار دهد تا آن را بخوانم که بعد از خواندن متوجه شدم که فیلمنامه محسن کیایی این باگها را ندارد، اما با توجه به اینکه حدود سه الی چهار سال از نوشتن آن فیلمنامه توسط محسن کیایی میگذشت نیاز بود تا قصه به روز شود البته باید بگویم ایراد معلق ماندن و گیر کردن بین فضای رئال و فانتزی هنوز در فیلمنامه وجود داشت که قرار بر این شد تا جلسهای بین من، محسن کیایی و علی کوچکی برگزار شود و بعد از برگزاری در جلسه علی کوچکی از معایب فیلمنامه گفت و اینطور بیان کرد که از ابتدا قرار بود فیلمنامه نوشته شود و اگر قرار به ساخت سریال شد شروع به برطرف کردن مشکلات آن کنیم.
چرا محسن کیایی و علی کوچکی بازنویسی آن را بر عهده نگرفتند؟
محسن کیایی به خاطر گرفتاریها و تعهداتی که در وی او دی داشت امکان بازنویسی فیلمنامه را نداشت و از طرفی علی کوچکی هم نمیتوانست تنهایی این مسئولیت را بر عهده بگیرد چرا که اینها با یکدیگر تیم هستند و با توجه به اینکه نویسنده اصلی هم محسن کیایی بود این امکان وجود نداشت علاوه بر این زمان کافی هم نداشتیم چراکه همزمان باید وارد مرحله پیش تولید میشدیم و بعد از آن تولید را راه میانداختیم و به همین دلیل این امکان میسر نبود. به همین دلیل از او اجازه گرفتم تا با نویسنده دیگری در این خصوص صحبت کنیم که در نهایت و با توجه به شرایط توانستیم با فهیمه سلیمانی به توافق برسیم.
آیا از همان ابتدا نام سریال «خوشنام» بود؟
من شنیده ام که ورژن و نام اولیه این سریال حدود ۴ الی ۵ سال پیش «بد نام» بوده است، اما اینکه چه اتفاقی افتاده است تا «خوشنام» نام بگیرد را در جریان نیستم.
بعد از جلسات پی در پی با فهیمه سلیمانی و جلساتی که در خصوص فیلمنامه با غلامرضا الماسی مدیر گروه فیلم و سریال شبکه یک داشتم با استقبال او مواجه شدم و خداراشکر در بخش فیلمنامه بسیار با ما همراه بود و اصرار داشت تا زمان زیادی را وقف فیلمنامه کنیم و به سمت بازنویسی برویم. چراکه پایه و اساس هر کاری فیلمنامه است و ما هم زمان کافی روی فیلمنامه گذاشتیم منتهی ناگزیر بودیم که همزمان درگیر پروسه تولید نیز شویم.
با توجه به حساسیتی که روی بازیگران داری انتخاب بازیگران به چه صورت شکل گرفت؟
با توجه به شکل گیری فیلمنامه به سراغ انتخاب بازیگران رفتیم. زمانی که درگیر پروژه «خوشنام» شدم هومن حاجی عبداللهی برای نقش فریدون قرارداد داشت و تقریبا یکی دوتا از بازیگران، چون امیر غفارمنش و ساناز سماواتی قرارداد داشتند مابقی در عین حال که برای من عزیزو محترم بودند، اما برای انتخاب نقش با ذهنیت من جور در نمیامدند. راستش از روز اول این جرقه در ذهن من خورد تا مقداری ساختارشکنی کنم و از کلیشه فاصله بگیرم. با توجه به شناختی که از هومن حاجی عبداللهی و قدرت بازی او داشتم به ذهنم خطور کرد تا او را برای کاراکتر شهرام در نظر بگیرم و البته در این راه با افرادی، چون سعید آقاخانی و مهران مهام نیز مشورت کردم و به آنها گفتم که میخواهم همچین کاری انجام دهم که خوشبختانه در مشورتها و صحبتها برای من قطعی شد که کاراکتر شهرام باید هومن حاجی عبداللهی باشد، اما به هیچ عنوان خود هومن را در جریان این ماجرا قرار ندادم و در جلسهای که در تلویزیون داشتم آقای زالی از من پرسیدند چرا برای کاراکتر شهرام بازیگر انتخاب نمیکنی و من در جواب به او گفتم که شهرام «خوشنام» هومن حاجی عبداللهی است که تقریبا تعجب کردند البته طبیعی است چرا که برای انتخاب نقش اول سریال دوستان باید نظر دهند، اما من تصمیم خود را گرفته بودم.
چه بازیگری برای ایفای نقش کاراکتر شهرام مد نظر احمد زالی بود؟
من فکر میکنم بازیگری در تیپهای کامبیز دیرباز مد نظر آقای زالی بود. البته کامبیز دیرباز چنین نقشهایی را در طول دوران بازیگری اش ایفا کرده است و در آخر باز باید آن را تکرار کند. خداراشکر همگی نظرات من را پذیرفتند و این ریسک را قبول کردند و هم شبکه یک و هم تهیه کننده سریال من را حمایت کردند. بعد از این ماجرا من با هومن حاجی عبداللهی تماس گرفتم و او انتظار داشت تا من از نقش فریدون برای او بگویم، اما در صحبتها به او گفتم در این سریال قرار است کاری انجام دهی که هم ریسک بالایی دارد و هم ماندگاری بالایی در بر خواهد داشت که بعد از پرس و جوهایی که در خصوص نقش کرد، کاراکتر شهرام را به او معرفی کردم و در همان تماس که راجع به این کاراکتر به او گفتم بسیار ترسید، اما من به او اطمینان کامل دادم که با علم این انتخاب را کردم بعد از آن هم با شهرام خلج وارد پروسه تست گریم و در بحث پوشش لباس با زهره رحمانی وارد کار شدیم و واقعا خداوند را شاکرم که انتخاب بسیار خوبی بود و مخاطبین هم این سریال را تا اینجای کار دوست داشتند.
با توجه به نگرانی که در انتخاب بازیگر داشتی و در این انتخاب هم بسیار محتاط عمل کردی این حساسیت که بازیگران نقشهای کوچک و نقش چندم سریال هم باید از پس نقش خود بر بیایند از کجا آمده است؟
من سالها دستیار کارگردان بودم و شناخت خیلی خوبی روی بازیگرانی که توانمند هستند، اما در مقاطعی کم کار یا پر کار شدند دارم. طبیعتا تمام بازیگران تئاتر میگویند که نقش کوچک وجود ندارد درواقع بازیگر کوچک وجود دارد و اگر بازیگران متوجه شوند و اعتماد کنند که قرار است از توانایی آنها در جای درستی استفاده شود قطعا شروع به فعالیت میکنند. جدا از اینها یک ویژگی که سریال «خوشنام» داشت این بود که من قصه را میشناختم و تقریبا نقشهایی که در ذهنم شکل گرفته بودند مصداق عینی ۹۰ درصد از مردم جامعه و آن فضایی که زندگی کردم بودند درواقع وقتی برای بازیگران از کاراکتر میگفتم نمونه عینی که در ذهنم ثبت شده و نقش بسته بود را نیز برایشان تعریف میکردم و همین باعث شد تا بازیگران به پروژه اعتماد کنند. چراکه فیلم را جزئیات میسازد درواقع اگر اعتقاد داشته باشیم فاصله بین فیلم و سریال خوب بین فیلم و سریال معمولی ده درصد است جزئیات نیز همان ده درصد است و بازیگران اصلی تلاش خود را میکنند، اما این هنر ماست که بتوانیم برای شخصیتهای کمرنگ و کوچک انتخابهای درست داشته باشیم و اگر این اتفاق در سریال «خوشنام» رخ داده است و از بازیگران نقشهای کوچک بازی درست و به اندازه گرفته شده است به سابقه دستیاری من بر میگردد.
تقریبا بیشتر کارگردانانی که در حرفه خود موفق عمل کرده اند افرادی بودند که سابقه دستیاری خوبی داشتند. اگر تهیه کنندگان با تجربه و مدیران تلویزیون نگاه ویژهای نسبت به دستیاران کارگردان حرفهای که سالها کار میکنند داشته باشند به موفقیت چشمگیری خواهند رسید. با توجه به اینکه مسئولیتی در انجمن صنفی برنامه ریزان و دستیاران کارگردانان دارم به جرات میتوانم بگویم درحال حاضر حدود ۳۰ الی ۴۰ کارگردان خوب که تقریبا پروژههای سنگینی را به اتمام رسانده اند در میدان داریم که آمادگی لازم برای فعالیت و سریال سازی دارند، اما این مسئله نیازمند همت است درواقع باید تهیه کننده قدر باشد و در کنار اینها مدیران تلویزیون نیز مدیریت و حمایت کنند چرا که این بالندگی و شکوفا شدن باید در درازا و طولانی مدت جریان داشته باشد تا افراد جدیدتر نیز وارد این عرصه شوند و شروع به فعالیت کنند که اگر چنین موضوعی در نظر کارگردان به اعتماد تبدیل شود دستیاران کارگردانان بسیار راحت وارد حوزه فیلمسازی میشوند و خیلی راحت فیلم و سریالهای زیادی خواهند ساخت.
استفاده از بازیگر در نقشهای کوچک برای تو چه نتیجهای داشت؟
بازخوردی که درحال حاضر از سریال میگیرم این است که همه میگویند سریال کاملا قابل باور است.
چرا دیگر سریالها مدل سریال «خوشنام» برای نقشهای فرعی به دنبال بازیگران کاربلد چهره نمیروند؟
یک تصوری وجود دارد که شاید خودشان مایل به این کار نباشند. راستش پیشکسوتان ما خواستار احترام هستند وقتی که با آنها تماس گرفته میشود و نوع دعوت کارگردانها از آنها به گونهای باشد که به دیده شدن شان کمک کند قطعا قبول خواهند کرد که از نظر من این بخش عرفی، اخلاقی و حرفهای آن است و بخش دیگر ماجرا این است زمانی که بخشی از آموزشگاههای بازیگری راه افتاد و فعالیت کردند یک سری از دوستان به صورت بیزینس عمل کردند تا شاگردان آموزشگاه خود را سر پروژهها ببرند و با نقش دادن به آنها چرخه بیزینس خود را بچرخانند فارغ از اینکه آیا در آموزشگاه اصول صحیح و حرفهای بازیگری آموزش داده میشود یا خیر و درواقع اینگونه نیست که هر کارگردان یا فرد مطرحی مدرس خوبی باشد، ولی به صرف اینکه آموزشگاه بازیگری در اختیار دارند از این راه کلاس برگزار میکنند و هزینههای هنگفتی هم از این طریق به دست میآورند.
از نظر من به هیچ عنوان یک کلاس عملی با تعداد جمعیت بالا، اما با بازه زمانی کم به درد نمیخورد و شاگردان آن کلاس رسما هیچ سواد علمی در آن زمان نخواهند داشت و حتی امروزه بازیگرانی داریم که با پول دادن از کارگردانها میخواهند که به یک پروژه معرفی شان کنند و اصلا اصول و الفبای اولیه بازیگری را بلد نیستند و این مسئله به اثر ضربه میزند و از طرفی حتی خود کارگردان نیز وقت کافی نداشته تا از بازیگر بازی درست بگیرد و همین باعث لطمه زدن به کارها میشود و در این بخش مدیران باید ورود کنند و در جریان باشند که بازیگر با چه پیشینهای مقابل دوربین میرود تا یک نقش مهم را بازی کند.
آیا دستیار کارگردان در پاسکاری بازیگر نقش اساسی دارد؟
دستیاران کارگردانها افراد با تجربه و حرفهای هستند و پای آبرو و کار خود میایستند، ولی انتخاب آخر با کارگردان و تهیه کننده است. ممکن است دستیار من حدود ۱۰ گزینه پیشنهاد دهد، اما در پایان خود من باید از بین گزینهها، گزینه نهایی را انتخاب کنم، اما به جرات میتوانم بگویم دستیارانی که سالها زحمت کشیدند درحال حاضر عضو انجمن دستیاران کارگردانها هستند. ما فیلترهای به خصوصی در انجمن داریم، ولی خیلی از افراد هم درحال حاضر دستیار کارگردان هستند، اما عضو انجمن نیستند ما یک سایت رسمی در دست داریم که در آن سایت بازیگر معرفی میکنیم و افرادی که به ما رجوع میکنند طی فرایندی عکس هایشان را وارد سایت میکنیم و واقعا این معنا ندارد که در هر پروژه شماره هنرجویان رد و بدل شود و در آخر هم معلوم نشود که چه آسیبهایی گریبان گیر هنرجویان خواهد شد. افرادی که بدین گونه بازیگر معرفی میکنند عمدتا عضو انجمن دستیاران کارگردانها نیستند.