واکنشهای مثبت و منفی به « بدون قرار قبلی » ساخته بهروز شعیبی در ادامه بخوانید.
سام بهشتی(مثبت): «بدون قرار قبلی» تازه ترین ساخته بهروز شعیبی شبیه هیچ کدام از ساخته های ماقبل کارگردانش نیست و یک سبک و شکل تازه ای را با اقتباسی قابل تقدیر از یکی از داستان های کوتاه مصطفی مستور ارائه داده است. یک فیلم با رویکرد اجتماعی که دغدغه معنوی دارد و در این مسیر سر بلند است و این دغدغه در جهان فیلمساز به یک مساله مهم تبدیل شده است. پگاه آهنگرانی در «بدون قرار قبلی» بدون شک حضور مغتنم و شور انگیزی دارد، جدی ترین و سخت ترین بازی عُمرش را در مقام بازیگر ارائه کرده است و این قابل باور بودنش و نحوه جان بخشیدن به شخصیت است که این فیلم را تماشایی می کند. پگاه آهنگرانی یکی از جدی ترین نقش های اصلی زن امسال فجر است و اگر جزئیات بازیگری اش در این نقش به شدت متفاوت دیده نشود، باید شک کرد به نگرش ها و سلیقه های حاکم. «بدون قرار قبلی» و اتمسفر حاکم بر جهان روایتش قابل تقدیر است. به دور از شعار، یادمان می انداز که «امام رضا(ع)»برای یک قشر خاص نیست، هرکسی با هر نگرشی و رویکردی اگر به درب خانه اش برود، نا امید نمی شود و این همان نکته طلایی و پنهان در فیلمنامه است که بهروز شعیبی به طرز ماهرانه ای آن را بیان می کند.
آریا قریشی(منفی): فیلم تازۀ بهروز شعیبی در مورد دختری است که سالها دور از وطن زیسته و پس از مرگ پدرش – پدری که در طول سالها هیچ رابطهای با فرزندش نداشته – به ایران آمده و یک سفر درونی را در دل این سفر بیرونی تجربه میکند. نکتۀ مهم در چنین پیرنگی، وجود یک نیاز درونی قدرتمند است که سفر درونی با رفع آن نیاز به پایان برسد. اما مشکل این است که نیاز ناخودآگاه شخصیت اصلی در ابتدای فیلمنامه بهدرستی شکل نمیگیرد. علاوه بر آن، انگیزۀ شخصیتها در بسیاری از موارد یا مشخص نیست یا سست بهنظر میرسد. بهعنوان مثال مسیر توجیهشدن یاسمین برای رفتن به مشهد – در حالی که تا پیش از آن بهدنبال بازگشتِ هرچه سریعتر به آلمان بود – کمجان و باورناپذیر است. او با چند جمله از سوی وکیل پدرش (اصلاً او چهکاره است که دغدغۀ رفتن یا نرفتن یاسمین به مشهد را دارد؟) قانع شده و – در حالی که تا این لحظه از پدرش شاکی بود که چرا بهمدت سی سال سراغی از او نگرفته و حالا هم تنها یک قبر برای او به ارث گذاشته – تصمیم میگیرد مرخصی کاریاش را تمدید کرده و در ایران بماند.
انگیزههایی که در انتهای فیلم افشا میشوند – از جمله انگیزۀ فردی که مشخص میشود عامل به ایران کشاندنِ یاسمین بوده – هم از مشکل مشابهی رنج میبرند.
با وجود این مشکلات، فیلمنامۀ «بدون قرار قبلی» از اجرای فیلم جلوتر است. لهجۀ بازیگران یکدست نیست (پگاه آهنگرانی در لحظاتی نقش آدمی را که سی سال از ایران دور بوده با موفقیت بازی میکند و گاه فردی کاملاً مسلط به زبان مادریاش بهنظر میرسد)؛ معنویتگرایی مد نظر سازندگان فیلم (با موسیقی متنی که گاه بهنظر میرسد از جایی بیرون از فیلم به آن الصاق شده تا این معنویتگرایی را بهزور به ما بفهماند) تحمیلی بهنظر میرسد؛ و استفاده از عناصری چون انار و کرسی و ساز و آواز سنتی، وقتی شعیبی از ساخت فضای کلی خانه ناتوان نشان میدهد، نمیتواند «سنت ایرانی» بسازد. در ضمن اگر چند نمای حسابشده و سینمایی (مثلاً جایی که یاسمین دارد خاطرۀ کودکیش را تعریف کرده و نمایی از پشت سر از شخصیتها میبینیم که انگار زیر سایۀ حرم امام رضا (ع) قرار دارند) را کنار بگذاریم، «بدون قرار قبلی» با آن نماها و میزانسنهای تخت بیشتر بهدرد نمایش از صفحۀ تلویزیون در یک عصر جمعه میخورد تا نمایش بهعنوان یک اثر سینمایی.