نغمه خدابخش نوشت: سریال «حرفهای» با شروعی رازگونه و معمایی آغاز شد مجموعهای که در نگاه اول جذابیتها و المانهای مشخصی برای جذب مخاطب داشت مثل حضور خوانندگانی چون سیروان و زانیار خسروی و حضور بازیگرانی همچون علی مصفا، سارا بهرامی، ماهور الوند، بهاره کیان افشار و... . حضور کارگردان جوانی به نام مصطفی تقیزاده که فیلم قابل قبول «زرد» را در کارنامه دارد، امیدها را برای ساخت یک سریال پرهیجان و جوانپسند زنده نگه میداشت.
در بخش افتتاحیه و دو سه قسمت اول، سریال با دادن کدها و خرده اطلاعات، سعی در ترغیب بیننده برای پیگیری ادامه داستان داشت اما در مجموع در آغاز نتوانست انتظار بیننده را برآورده کند و تا حدی باعث سردرگمی مخاطب شد اما به تدریج و با پیشرفت داستان در قسمتهای بعدی روابط شخصیتها بیشتر روشن شد، جزییات قصه آشکارتر شد و داستان سر و شکل تازه ای به خود گرفت. افزایش تعداد کامنتهای مثبت و روند صعودی نظرات توام با رضایت مخاطبان، موید این ادعاست.
از سویی دیگر خرده داستانها سر و سامان گرفت و روندی قابلقبول را طی کرد. در قسمت پنجم، با وقوع حادثهای غیرقابل پیشبینی، یک شوک جذاب به بیننده وارد شد، لحن سریال تغییر کرد، داستان به سمت و سوی تریلری جنایی_معمایی تغییر جهت داد و در این شرایط، باز شدن پای پلیس به ماجرا، به کنجکاوی بیننده برای کشف نکات پیچیده قصه دامن زد.
معماهای پیش رو: اکنون با گذشت نه قسمت از سریال، مخاطب همچنان با معماهای حل نشده، یک سوال اساسی و چند پرسش فرعی و مهم روبروست. همین نکته میتواند انگیزهای برای ادامه دادن سریال باشد. سیامک کیست؟ کاراکتری که نقش اصلی را به عهده دارد، هنوز شخصیتی مبهم است که تا به اینجای روایت همچنان وجوه کشفنشدهای دارد. او کاراکتری است که در هر مکانی حضور دارد، معلوم نیست از چه کسی دستور میگیرد و چرا به راحتی آدم میکشد؟ چرا سینا را برای رسیدن به هدفش انتخاب کرده؟ و چرا او را به قتل نمیرساند؟ او شخصی است که میتواند بیشترین خطر را برای سیامک داشته باشد. حضور کودک چه تهدیدی میتواند برای اهداف سیامک محسوب شود؟ حالا که او به هدفش که سرقت بود، رسیده، تا کجا قرار است پیش رود؟ به نظر میرسد کارگردان با ایجاد چنین ابهاماتی سعی دارد کنجکاوی مخاطب را تا قسمتهای پایانی حفظ کرده و فرصت حدس زدن اتفاقات بعدی را از او بگیرد.