« علی لندی نوجوان فداکار ایذهای که برای نجات جان ۲ نفر از همسایهها خودش را به خطر انداخت و دچار سوختگی شدید شده بود، پس از چند روز مداوا در بیمارستان، درگذشت.»این خبریست که ساعاتی است نقل محافل مجازی و غیر مجازی شده است.نوجوانی گمنام که شاید نسل های پیش از او؛ آرمان و اهداف خود را بسیار متفاوت با نسل جدید بدانند و گاهی اوقات افکار و سبک زندگی آن ها زیر سوال ببرند؛ قضاوتی که در نسل های مختلف رخ داده است.علی لندی نه برای شهرت دل به آتش زد و نه از روی پوچی و بی هدفی، او با سن کمش تصمیم گرفت تا خطر کند و دو خانم مسن و میانسال را از دل آتش نجات داد.آیا می شود به صراحت گفت که یک مرد چهل ساله نیز بدون تعلل و تفکر به خود، این کار را می کرد؟
ما جامعه ای هستیم که به شدت درگیر شخصیت های کمیک بوک ها و فیلم های ابر قهرمانانه هستیم و اگر خوشبینانه نگاه کنیم دو دهه است که دیگر جهان فیلم هایمان قهرمان ندارند؛ قهرمانی که جدا از دیدگاه های ایدئولوژیک؛ در دل شهر از خود گذشتگی کنند؛ بدون آن که سمت و مسئولیتی داشته باشد.متاسفانه اخبا رهولناک و دارای جنبه منفی بیشتر در ذهن مخاطب می ماند و فیلمسازان نیز برای ثبت آن ها و دراماتیزه کردن شان تلاش های زیادی داشته اند اما آیا به رشادت های نوجوانی مانند علی لندی نیز توجه شده؟ نوجوانی که بی هیچ ادعایی، قبل از این که به سن قانونی برسد؛ یک تصویر انسانی و ابرقهرمانه ثبت کرد.ابرقهرمانی که نه تور می انداخت نه پرواز می کرد و نه زور آنچنانی داشت.سینمای ایران زیباتر از این تصویر چه چیزی می خواهد؟آن هم در زمانه ای که امید رنگ باخته و بسیاری دلشان با یکدیگر صاف نیست.