سریال «دودکش» در ماه رمضان ۹۲ روی آنتن شبکه یک سیما رفت؛ در زمانی که چند سالی بود با کوچ رضا عطاران از تلویزیون به سینما، سریال سازها در ماه رمضان کمتر سراغ کارهای کمدی میرفتند. این سریال به تهیهکنندگی زینب تقوایی، کارگردانی محمدحسین لطیفی و نویسندگی برزو نیکنژاد توانست بینندگان زیادی را جذب کند. ماه رمضان ۹۵ نیز فصل بعدی این مجموعه با نام « پادری » ساخته شد. این بار هم کارگردانی بر عهده لطیفی بود اما دیگر خبری از تقوایی و نیکنژاد نبود و سیدمحمود رضوی و کوروش نریمانی به ترتیب تهیهکننده و نویسنده کار بودند. این فصل نتوانست موفقیت فصل اول را تکرار کند. حالا چندروزی است که فصل تازه این مجموعه با عنوان «دودکش ۲» روی آنتن شبکهیک رفته؛ فصلی که زینب تقوایی تهیهکننده و برزو نیکنژاد کارگردانش هستند. به نظر میرسد سریال تا اینجای کار توانسته رضایت نسبی مخاطبان را داشته باشد و به موفقیت فصلاول نزدیک شود. در این گزارش به مهمترین بخش مجموعه دودکش در فصلهای مختلف میپردازیم؛ یعنی زوج فیروز و نصرت با بازی هومن برقنورد و بهنام تشکر و دلایل موفقیتشان. زوجی که در همه فصلها بار اصلی قصه را بر دوش دارند و ویژگیهایشان باعث شده برای بینندگان سریال محبوب باشند.
استفاده از کلیشههای روابط فامیلی
مروری بر تاریخ سینمای کمدی و حتی طنز مکتوب در ایران نشان میدهد یکی از راههای جلب توجه مخاطبان، استفاده از کلیشههایی است که در فرهنگ عامه درباره نسبتهای فامیلی مختلف وجود دارد. هنوز که هنوز است، نمیتوان با اطمینان گفت دوره جوکهایی که با مادرزن، مادرشوهر، باجناق، جاری و... میسازند، به پایان رسیده است. در دودکش هم از ارتباط همراه با کلکل داماد و برادرزن استفاده شده و شکل روابط فامیلیای که طراحی شده به گونهای است که هم فیروز و هم نصرت همزمان داماد و برادرزن یکدیگر هستند. اختلافات همیشگی این زوج به یکی از مشخصههای دودکش تبدیل شده و در بسیاری از لحظات، بار کمدی کار هم بر دوش این ارتباط همراه با تنش و درگیری گذاشتهشدهاست. نگاه فیروز به نصرت همواره با سوءظن همراه است و از طرفی به دلیل نسبت فامیلی نزدیک، امکان قطع این رابطه برای هیچ یک از دو طرف وجود ندارد. این شرایط در بسیاری از خانوادههای ایرانی وجود دارد و به همین دلیل، امکان درک این زوج توسط مخاطب
بیشتر میشود.
پیشینه تئاتری هر دو بازیگر
هومن برقنورد و بهنام تشکر در دهه ۷۰ و با حضور در تئاتر، کار حرفهای خود را آغاز کردند. پس از سالها کسب تجربه روی صحنه، در اواخر دهه ۸۰ بازی در نقشهای کوچک در تلویزیون را تجربه کردند و بالاخره در سال ۹۰ و با سریال «ساختمان پزشکان» سروش صحت به شهرت رسیدند. پیشینه غنی تئاتری باعث شده برقنورد و تشکر برای شکل دادن یک زوج هنری کمدی انتخابهای بسیار خوبی باشند. هر دوی این بازیگران صداهای خوب و تربیتشدهای دارند و نوع اغراق مورد نیاز برای بازی در نقشهای کمدی را هم از تئاتر با خودشان آوردهاند. این زوج به ریزهکاریهای استفاده از زبان بدن آگاهی کامل دارند و به دلیل سابقه تئاتری، بر بدنشان مسلط هستند. آنها حاضرجوابی ویژه بازیگران تئاتر را هم دارند و این ویژگی در کلکلهای بیپایانی که با هم دارند، به کمکشان میآید.
نقد عادات فرهنگی و اجتماعی
یکی از کارکردهای کمدی، ارائه نقد اجتماعی و نمایش عادتهای فرهنگی ناپسند به گونهای طنزآمیز برای به فکر فرو بردن بیننده است. در مجموعه دودکش هم این اتفاق افتاده و به طور مشخص تاکید زیادی بر گسترش فرهنگ چشم و همچشمی در روابط فامیلی شده است. از همان نخستین سری، تعامل فیروز و نصرت بر پایه چشم و همچشمی و حسادت بود و همین باعث بروز مشکلات مختلفی برای خانوادهها میشد. نقد اجتماعی دیگری که در سری تازه دودکش به چشم میخورد، نمایش استفاده نامناسب و بیش از حد جامعه ایرانی از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. در فصل تازه سریال که این شبها روی آنتن شبکه یک است، نصرت شاخ اینستاگرام شده و مدام یک میلیون فالوئرش را به رخ میکشد. نمایش منتقدانه این اتفاق و اشاره به درآمدهای ناعادلانه چنین افرادی، از نکات مثبت دودکش محسوب میشود. ضمن اینکه با نمایش رفتارهای نصرت، شاهد نقد پدیده تازه به دوران رسیدگی نیز هستیم.
شناخت خوب ۲ بازیگر از یکدیگر
از سال ۹۰ که برقنورد و تشکر نخستین همکاریشان را در «ساختمان پزشکان» رقم زدند، به یک زوج هنری جداییناپذیر تبدیل شدند و همکاریهای پی در پی آنان با هم اتفاق افتاد. این دو در ادامه در سریالهای «دزد و پلیس»، «تاکسی پلیس» و «دودکش» و فیلم سینمایی «زندانیها» با یکدیگر همبازی بودند. بعد از پشت سر گذاشتن این تجربهها، حالا این دو بازیگر به شناخت خیلی خوبی از جزئیات بازی همدیگر دست پیدا کردهاند و این، کار کارگردان را هم سادهتر میکند. مسیر برقنورد و تشکر برای رسیدن به هماهنگی در نوع دیالوگ گفتن، واکنشها، زبان بدن و... کوتاهتر از سایر بازیگرانی است که برای نخستین بار در مقابل هم بازی میکنند. درست مانند چیزی که درباره فوتبالیستها میگویند، برقنورد و تشکر هم چشمبسته همدیگر را پیدا میکنند.
استفاده از تضاد طبقاتی
در سریالهای موفق رضا عطاران که در دهه ۸۰ روی آنتن تلویزیون میرفت، در کنار عوامل پرشماری که باعث پربیننده شدن این سریالها میشد، یک عامل نقش ویژهای داشت و آن هم تضاد طبقاتی بود. به طور کلی تضاد یکی از ابزارهای مهم کمدی است و نمایش فقر و غنا در کنار هم میتواند جذابیت کار کمدی را افزایش دهد. در نخستین فصل دودکش از چنین ابزاری استفاده نشد، اما در پادری با ثروتمند شدن نصرت از طریق هلدینگ و در دودکش ۲ با کسب درآمد نصرت از فضای مجازی، این تضاد ایجاد شد و یکی از نکات جالب سریال، اختلاف طبقاتی بین دو شخصیت فیروز و نصرت و البته خانوادههایشان است. حضور در رستوران لاکچری به خرج نصرت در پادری و نمایش خانه مجلل و استخردار نصرت در دودکش ۲ نمونههایی از این موضوع است.