فیلم محمد کارت یکی از با اهمیت ترین فیلم های اول سینمای ایران در دهه اخیر محسوب می شود و این اهمیت را نه فقط از حیث جنبه های فنی و هنری که چه بسا از منظر تماتیک و انتخاب سوژه و در شکلی فراتر نوع پرداخت به آن داراست.
شنای پروانه با نگاهی واقع گرایانه به یک طبقه کمتر دیده شده در بستر اجتماع شهری و ارائه تصویری مستند از جعرافیای زیست شهری این قشر و تلفیق موثر با مولفه های درام و پردازش یک قصه با ریتم و اوج و فرودهای مناسب و در آخر خلق یک قهرمان که در صدد انتقام برمی آید؛ فیلمی حائز اهمیت است.
پرواضح است که فیلمساز شناخت خوبی از آدمهای فیلمش دارد و دغدغه مندانه به سراغ ساخت چنین موضوعی رفته است؛ نکته ای که در میان فیلم های مستند کارت سابقه داشته و امتداد همان نگاه به تولید چنین اثری نیز منجر شده است.
شنای پروانه دستاوردهای باارزشی نیز در زمینه هنری و زیبایی شناسانه به همراه دارد که از آن جمله می توان به بدعت های مثال زدنی در انتخاب بازیگران، فیلمبرداری، تدوین و چهره پردازی اشاره کرد که کلیتی منسجم از ساختار بصری و سینمایی را شامل شده است.
فیلم محمد کارت علیرغم اقبال در جشنواره ۳۸ فیلم فجر با بدشانسی هایی در اکران مواجه شد؛ فیلمی که به زعم کارشناسان می توانست به رکوردهای جالب توجهی در اکران دست یابد اما کرونا مانع از آن شد. فیلمی که علیرغم برخی کاستی های مقطعی به ویژه در پاره ای فصل های فیلمنامه، یکی از آثار جسور موج نوی فیلمسازان تازه نفس سینمای ایران محسوب می شود.