تماشای یک فیلم فانتزی میتواند دارویی تلخ باشد که نتوان آن را به راحتی قورت داد. برای بسیاری از مخاطبان سینما، این درخواست که از واقعیت دور شده و به بررسی مفاهیمی بپردازند که دور از درک کنونی باشد درخواست بسیار بزرگی است.
در حالی که ژانر فانتزی فراز و نشیبها و تغییرات بسیاری را تجربه کرده و به بررسی ژانرهای فرعی بسیاری پرداخته، اما ممکن است آن طور که باید توجه مخاطب را به خود جلب نکند.
به عنوان مثال فیلمهای Harry Potter و Lord Of The Rings تنها فیلمهایی فانتزی محور نیستند بلکه در دنیاهایی ساختارمند رخ میدهند که باید مخاطب درک کنونی شان از واقعیت را کنار گذاشته تا بتوانند با آنها ارتباط برقرار نمایند.
این بدان معنا نیست که فیلمهای فانتزی برای برخی سینماروها قابل درک نیستند، اما بدون شک شما هم دیده اید کسانی را که بعد از تماشای فیلمی گفته اند این فیلم برای آنها ساخته نشده است. در واقع روایت فیلم، گام بندی و ارائه داستان و ساختار دنیای فیلم چیزی است که مخاطب را به خود جلب میکند.
اگر شما نیز علاقه زیادی به ژانر فانتزی ندارید نمیتوان انتظار داشت با تماشای Star Wars یا Chronicles of Narnia به این ژانر علاقمند شوید. به جای این فیلمها باید یکی از ۱۰ فیلم فانتزی ادامه این مطلب را تماشای کنید تا شیفته ژانر فانتزی شوید.
۱۰- Last Action Hero
از روی پوستر براحتی میتوان فیلمی را فرض کرد که آرنولد شوارتزنگر در آن با تفنگی در یک دست این طرف و آن طرف میرود و در حالی که یک ابزار کمکی دیگر در دست دارد، از خود آتش به جای میگذارد. اما اگر دیدید از آن دسته کسانی هستید که سینما علاقه دارید، اما نمیتوانید با ژانر فانتزی و اکشن رابطه خوبی برقرار کنید، Last Action Hero فیلم مناسب شماست، زیرا به شکلی جذاب این ژانر را معرفی کرده و مکانیزمهای مناسب را در قالب داستان ترکیب میکند. به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ژانر اکشن، این فیلم با واقعیتهای زندگی تاریک ارتباط دارد و از دید یک نوجوان شیفته سینما روایت میشود.
وقتی دنی مدیگان در درون دنیای ویران، پرآشوب و کارتونی خود از فرانچایز مورد علاقه اش فرو میرود، کلیشهها و ترفندهای سینما در برابر چشمان دنی زنده میشوند و او با شخصیتی کاریکاتوری ار آرنولد در اوایل دوران شهرتش همراه میشود. این فیلم کسانی که علاقهای به ژانر فانتزی ندارند را جذب کرده و در سرزمین عجایبی از هالیوود بسیار غیرواقعی دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی به پیش میبرد در حالی که به آنها میفهماند سینما خود نیز میداند که گاهی اوقات احمقانه میشود. عنصر فانتزی این فیلم جادویی چیزی نیست جز داستانی با گام مناسب و نویسندگی استادانه در مورد فیلمهای اکشن.
۹- The Lobster
The Lobster فیلمی است که در نهایت هوشیاری و روشنفکری ذهن مخاطب را تحریم میکند. مفهوم جامعهای که در آن اگر فردی در سن ۴۵ سالگی وارد رابطه عاشقانهای نشده و ازدواج نکرده باشد به یک حیوان تبدیل میشود داستان کلی این فیلم است. این داستان روایتی بسیار قوی است که خیلی زود وارد دنیای پوچی و بی معنایی علمی تخیلی شده و شاید به داستانهای پریان قدیمی والت دیزنی نیز شانه میساید. اگر از طرفداران ژانر فانتزی نیستید، این سناریو خود میتواند کمی شما را درگیر کند، اما تماشای خود فیلم با بازیهایی بسیار خیره کننده نظر شما را در مورد کلیت ژانر تغییر خواهد داد.
کالین فارل، راشل ویز و جان سی رایلی چنان جذابیت تاریکی به فیلم میبخشند که مخاطبان رفته رفته جنبههای تبدیل انسان به حیوان داستان را فراموش کرده و جذابیت و کششی که در شخصیتهای داستان وجود دارد را حس میکنند. به طور خاص کالین فارل، که یک بار دیگر ثابت میکند یک ستاره اکشن نیست بلکه مردی که برای بازیهای سوررئال و کمدی ساخته شده است. فیلم فانتزی The Lobster یک وزنه تعادلی فوق العاده در برابر فشارهای ازدواج، همزیستی و اصرار بر پیدا کردن یک انسان دیگر برای زندگی کردن است. در حالی که جنبههای سوررئال فیلم در قالب یک داستان علمی تخیلی پادآرمانشهری نمود پیدا میکنند، جنبه کمدی، اما تاریک داستان باعث شده که فیلم فانتزی The Lobster شاهکاری باشد که هیچ سینمارویی با علاقه به ژانرهای دیگر از آن چشم برگرداند.
۸- Colossal
تا جایی که به ژانر فانتزی علمی تخیلی مربوط است، Colossal بدون شک در سمت بسیار قدرتمند و خوش ساخت ماجرا قرار دارد. داستان فیلم را میتوان به شکلی ساده در مورد مرد و زنی دانست که کشف میکنند میتوانند با ایستادن در یک گودال پر از شن یک ربات غول پیکر و یک هیولا را فرا بخوانند. شاید به خاطر استفاده اندک از جلوههای تصویری کامپیوتری باشد که باعث میشود فیلم ارزش تماشا توسط افراد علاقمند به ژانر غیرفانتزی را داشته باشد. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که علاقهای به فیلم فانتزی ندارند، احتمال اینکه فیلم Colossal را ندیده باشید بسیار زیاد است.
اما به شما توصیه میکنم که شانس یک بار تماشای این فیلم فانتزی را به خود بدهید، زیرا اگر چه داستان آن بی معنی است، اما همزمان داستانی اورجینال داشته و روایت آن بعد از نیمه داستان رویکردی کاملاً متفاوت به خود میگیرد. جذابیت خاص این فیلم دوست داشتنی مستقل در آن است که در نهایت با یک روایت تاریک مواجه هستیم که برای بسیاری از علاقمندان سینما آشناست. تلاشهای نافرجام و ناموفق آن هاتاوی به عنوان یک بدبیار همیشگی که سعی دارد زندگی اش را خراب نکند جذابیت خاصی به داستان میبخشد در حالی جیسون سودیکیس یک بازی کاملاً منحصربفرد در نقش یک شخصیت منفی از نوع جدید در سینما ارائه میدهد. Colossal یک فیلم فانتزی بسیار کوچک است، اما تضمین میکنیم که بعد از تماشا تا مدتها نمیتوانید آن را از ذهنتان بیرون بیندازید.
۷- The Beatles: Yellow Submarine
فیلمهای انیمیشنی در متن خود بسیار سوررئال و فانتزی هستند، اما اگر تنها به جنبههای زیبایی شناختی بصری یک انیمیشن و تصویرسازیهای آن فکر میکنید، بهتر است سراغ چیزی غیر از فیلم انیمیشنی بیتلر با عنوان Yellow Submarine نروید. این فیلم فانتزی بسیار بامزه و دلگرم کننده بوده و علیرغم غریب بودنش، تماشای آن تجربهای خوشایند و همراه با جذابیت است. داستان این انیمیشن در مورد گروه بیتلز است که توسط ساکنان سرزمین خیالی پپرلند استخدام میشوند تا سرزمینشان را از دست موجوداتی ضد موسیقی که مینیهای آبی نام دارند پس بگیرند.
در این مسیر، آنها سوار بر زیردریایی زرد خود از دریاهای متعدد خیالی میگذرند و ترانههای خاصی میخوانند. از دیدگاه بصری و زیبایی شناختی، Yellow Submarine تماماً یک رویای فانتزی است که تنوعی از انیمیشن و طرحهای سلولی را برای خلق یک پرده منقوش متحرک با هم ترکیب میکند. tapestry صبر افراد متنفر از ژانر فانتزی را به دو روش به بوته آزمایش میگذارد، با تمرکز بر روی گروه بیتلز و دیگری سوررئالیسم موجود در داستان خود. اما اطمینان داشته باشید که با فیلمی مواجه هستید که دستکم باید یکبار آن را تماشا کرد.
۶- The Secret Life Of Walter Mitty
برای تمام کمدیهای عجیب و غریبی که بن استیلر در گذشته ساخته، اگر بخواهیم تنها یک چیز در مورد او بگوییم آن این است که او یک بازیگر قابل اعتماد است. بسیار سخت است که نقشهای جدی و خشک او را از شخصیتهای مضحک و خنده دارش مانند وایت گلدمن و درک زولندر جدا کرد، اما وقتی نقش شخصیتی دوست داشتنی و محبوب را بازی میکند، میتواند توجه مخاطب را روی خود نگه دارد. داستان فیلم The Secret Life Of Walter Mitty در مورد یک کارمند (استیلر) است که برای پیدا کردن یک نگاتیو فیلم گمشده به سفری به دور دنیا میرود. این فیلم فانتزی نیمی فانتزی و نیمی کارآگاهی است که با تصورات دقیق و تکان دهنده در مورد شخصیت اصلی داستان ترکیب شده و بین یک فانتزی غنی و یک واقعیت بزرگنمایی شده در حال نوسان است.
نکته جذاب در مورد فیلم این است که به سادگی میتوان اتفاقات آن که به عنوان فانتزی رخ میدهند را رد کرد، اما وقتی برخی از جنبههای بی معنی آن را کنار میگذارید، به این باور خواهید رسید که بسیاری از اتفاقات بزرگنمایی شده در مغز والتر رخ داده و مخاطبان در این سفر ماجراجویانه با او همراه شده اند. فیلمهایی که داستان آنها در ذهن و تصور یک شخصیت رخ میدهد بسیار نادر هستند و The Secret Life Of Walter Mitty از همین موضوع برای خلق یک داستان خارق العاده که به شکلی منحصربفرد روایت میشود استفاده کرده است.
۵- Unbreakable
کاملاً قابل قبول است اگر بگویید از فیلمهای ابرقهرمانی خوشتان نمیآید. در یک دهه گذشته، موجی بزرگ از محتوا هم برای سینما و هم تلویزیون ساخته شده که اقتباسهایی از کتابهای کمیک را زندگی بخشیده اند و اگر شما نیز از کسانی باشید که دچار خستگی ابرقهرمانی شده اید، به احتمال فراوان هیچ توجهی به فیلمهای ابرقهرمانی خوش ساخت و جذاب نیز نخواهید داد. شاید به همین دلیل باشد که فیلم فانتزی Unbreakable گزینهای ایده آل برای نشان دادن به کسانی بواشد که علاقهای به فیلمهای ابرقهرمانی و ماوراء الطبیعه ندارند. Unbreakable در واقع فیلمی بر اساس شکلی جدید از دین باوری-بی دینی است که در آن دیوید دان (بروس ویلیس) از این احتمال میترسد که نامیراست در حالی که الیجا (ساموئل ال جکسون) مردی است که به تمامی نقش نیمه کیهانی خود به عنوان شخصیت شروری که جهان به آن نیاز دارد را پذیرفته است.
جایی که Unbreakable موفقیت اصلی خود را کسب میکند آنجایی است که خیلی آرام جنبههای فانتزی خود را افشا میکند. مخاطبان با سوالات و اعمالی مواجه میشوند که خارج از دنیای واقعیت نیستند و با جنبه ماوراء الطبیعه فیلم موافق باشید یا نباشید، داستانهای شخصیت محور و روابط بین دان و کسانی که اطراف او هستند چنان استادانه طراحی شده که خیلی زود فراموش میکنید در حال یک داستان با ریشه ابرقهرمانی هستید. سکانس معروف تفنگ فیلم را دیده و تصویر کنید که بروس ویلیس نامیرا نیست. چه صحنه پرتنش و جذابی!
۴- Yesterday
اغلب اوقات وقتی که دنیای یک فیلم شکل میگیرد، هر شخصیت روی صفحه سینما از تفاوت خود با واقعیت بی خبر است که شاید به همین دلیل باشد که فیلم Yesterday چنین فیلم متفاوت و منحصربفردی است. داستان فیلم در مورد موسیقیدانی است که پس از یک سانحه از خواب بیدار میشود و میبیند در دنیایی است که بیتلز در آن وجود خارجی نداشته و تنها اوست که این افسانههای دنیای موسیقی را به یاد میآرود. شاید خیلی زود کسانی که علاقهای به گروه بیتلز ندارند میتوانند آن را به عنوان نامهای عاشقانه و آبکی که این گروه از خود به جای گذاشته اند تصور کنند، اما در واقعیت، فیلم Yesterday از مخاطبان خود میپرسد چه میکردند اگر بخشی محبوب از فرهنگ عامه کنونی وجود خارجی نمیداشت و تنها آنان این بخش را به یاد داشتند؟
نه تنها خود آن بخش از فرهنگ عامه بلکه تاثیر بزرگ آن بر کلیت جهان. چه میشد اگر کارتون سیمپسونها هیچ وقت وجود نمیداشت؟ آیا شما سعی میکردید اثر فرهنگی آنها را زنده کنید؟ عنصر فانتزی همچنان در فیلم Yesterday وجود دارد و در حالی که شخصیت جک دائماً از بی اطلاعی جامعه از بیتلز شوکه میشود، اما راز اینکه او چطور در این دنیا ظاهر شده به تناقض فیلم تبدیل نمیشود. به جای آن، فیلم فانتزی Yesterday بر روی جنبه «چه میشد اگر» تمرکز میکند و به قوه تجسم مخاطب اجازه میدهد تا با داستان همراه شده و حتی پس از بالا رفتن تیتراژ نهایی فیلم نیز به تصویرسازی فانتزی خود ادامه بدهد.
۳-The Prestige
نمیخواهیم گستاخی کنیم، اما The Prestige بدون شک یکی از نادیده گرفته شدهترین فیلمهای کریستوفر نولان است. به عنوان یک فیلم دهه ۲۰۰۰ در مورد شعبده بازان، میتوان درک کرد که برخی از مخاطبان گاهگاهی آن را با فیلم بسیار ضعیف و فراموش شده The Illusionist اشتباه میگیرند. داشتن نام نولان در صدر تیتراژ یک فیلم میتواند برای فروش و جذابیت یک فیلم کافی باشد، اما چیزی که مخاطبان جدید در مورد این فیلم درک نمیکنند این است که وقتی شروع به تماشای فیلم و فهمیدن رازها و پیچیدگیهای آن میکنند، طرفدار ژانر فانتزی باشند یا نباشند، خیلی زود میخوانند برای درک جزییات بیشتر آن را دوباره تماشا کنند.
قرار نیست چنین فیلم خارق العادهای را اسپویل کنیم، اما مطمئن باشید که فیلمی در مورد دو شعبده باز رقیب که از علم، تکنولوژی و یک عالمه ریش تقلبی برای اثبات بهتر بودنشان نسبت به دیگری و شکست یکدیگر استفاده میکنند. خیلی زود به شکلی جذاب وارد دنیای فانتزی میشود که برای درک زیباییهای آن تنها باید خودتان به تماشایش بنشینید. کریستین بیل و هیو جکمن در نقشهای اصلی فیلم بسیار خارق العاده ظاهر شده اند و اسکارلت جوهانسون نیز در نقش آشنای زیبای خطرناکی ظاهر میشود که بین این دو شعبده باز رقیب گیر افتاده است؛ و بیایید فانتزیترین بخش فیلم را فراموش نکنیم که جادوییتر از خود جادو است: دیوید بووی در نقش نیکلای تسلا.
۲- Birdman
تقریباً هر فرد طرفدار سینمایی بدون شکل نام فیلم Birdman را شنیده است، پس از آنکه مراسم اسکار را در سال ۲۰۱۵ درنوردید. جدای از بازیهای صورت گرفته در فیلم، شاید Birdman بیشتر به خاطر روایت منحصربفرد خود به یاد آورده شود که انگار تماماً در قالب یک برداشت گرفته شده است هر چند داستان فیلم در طول ساعتها و روزها میگذرد. با این وجود از همان سکانس اول به مخاطب گفته میشود که این یکی تنها فیلمی در مورد یک بازیگر سابقاً مشهور در حال کار بر روی یک پروژه مهم و محبوب نیست. اگر این سناریو توسط کارگردان دیگری ساخته میشد، امکان بسیاری وجود داشت که این فیلم فانتزی به یک فیلم ساده قدیمی در مورد مردی که بحرانهای میانسالی را تجربه میکند تبدیل میشد.
اما وقتی آلخاندرو گونزالز ایناریتو سکان ساخت فیلم را در دست داشته باشد با آن سبک روایت منحصربفرد خود، داستان ریگان تامسون با بازی مایکل کیتون یک داستان بسیار بزرگتر را روایت کرده و در نهایت کیتون را به دوران اوجش باز میگرداند. فیلم فانتزی Birdman تقریباً از همان سکانسهای اولیه مخاطب را غافلگیر میکند، در شرایطی که کیتون در هوا معلق مانده و با یک موجود خیالی که تنها در ذهن او وجود دارد بحث میکند. وقتی اجسام جنبانی برای اولین بار رخ میدهد آنگاه است که مخاطب از خود سوال میکند چه مقدار از داستان در واقعیت رخ میدهد.
۱- Pan’s Labyrinth
یک آزمایش برای اینکه فهمید یک علاقمند به سینما تا چه اندازه به ژانرهای مختلف علاقه دارد این است که ببینید تا چه اندازه میتوانند در تماشای فیلم، واقعیتها را کنار بگذارند. برای گیرمو دل تورو فیلمساز نابغه و سرشناس مکزیکی، Pan’s Labyrinth ممکن است هنوز بهترین فیلم او باشد. فیلم فانتزی Pan’s Labyrinth کار فوق العاده و بی نقصی در کشاندن مخاطب به درون داستان خود کشیده و توجه او را بین دنیاهای واقعی و فانتزی فیلم میخکوب میکند. در دنیای واقعی، یک دنیای خشن پس از پایان جنگ داخلی در اسپانیا را شاهد هستیم که شخصیتهای جذاب و سکانسهای ترسناکی از شکنجه و اعدام را خلق میکند. در حالی که در قلمرو فانتزی، سبک کاری خلاقانه دل تورو دیوانه وار شخصیت اصلی اوفلیا را به یک دنیای رازآلود فانتزی میبرد.
اگر فیلم فانتزی Pan’s Labyrinth جلوههای ویژه کامپیوتری سه گانه The Hobbit یا Transformers را داشت، بدون شک این جذابیت کنونی را نمیداشت. اما حتی اگر چنین میبود نیز طراحی اورجینال شخصیتها و روایت جذاب داستان میتوانست یک تماشای معتاد کننده برای مخاطب باشد. اما این نکته را به خاطر داشته باشید که اگر چه از بیرون به نظر میرسد این فیلم یک داستان کودکانه است و موضوع و تمهایی که در داستان فیلم به آنها پرداخت میشود بدون شک برای یک تماشای شبانه در کنار خانواده مناسب نیست، اما واقعیت دقیقاً عکس این احساس است.