ماه در آغوش خورشید که در ایران به نام افسانه خورشید و ماه مشهور است؛ مجموعه تلویزیونی محصول سال ۲۰۱۲ کره جنوبی است. با بازی کیم سو هیون، هان گا این، جونگ ایل وو و کیم مین سئو در ۲۰ قسمت از چهارم ژانویه تا ۱۵ مارس ۲۰۱۲ روزهای چهارشنبه و پنجشنبهها از شبکه ام بی سی کره پخش شدهاست.
این مجموعه برنده جایزه بهترین درام و بهترین بازیگر نقش اول مرد (کیم سو هیون) در ردههای تلویزیونی در چهل وهشتمین جایزه هنری پاکسانگ شد، و جوایز متعدد در سال ۲۰۱۲ از جمله در جوایز مجموعههای تلویزیونی ام بی سی، برنده بهترین درام سال شد و در ایران برای اولین بار از ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ تا ۲۴اسفند ماه۱۳۹۳در ۳۰ قسمت از شبکه سه سیما روی آنتن رفت .
داستان سریال
این سریال داستانی غیر واقعی و دربارهٔ امپراتوری چوسان است و تمام شخصیتهای این سریال ساختگی است. ملکه مادر برای محکم نگه داشتن جایگاه امپراتوری پسرش تلاش میکند برادر ناتنی امپراتور را به قتل برساند. وزیر یون مأمور کشتن برادر امپراتور میشود و در شبی برادر را به قتل میرساند و «آری» یکی کار آموزان عمارت ساچه آونگ و نامزد انتخابی جانشین بانو اعظم است، شاهد این قتل میشود. آری هنگامی که از دست محافظان وزیر یون فرار میکند از پرتگاه میافتد و زخمی میشود. خاندان یون این قتل به گردن آری میاندازند و آری تحت تعقیب است آری در راه بر زمین میافتد و همسر مشاور هیو او را میبیند و سوار کجابه اش میکند و او را همراهی میکند. آری نجات پیدا میکند و از همسر مشاور هیو تشکر میکند همسر مشاور هیو که باردار است، آری مژده میدهد که فرزند او دختر است و همانند ماه زیباست. آری سوگند میخورد تا آخر عمر از فرزند وی محافظت کند. ماموران نظامی آری را دستگیر میکنند. ناکیونگ دوست صمیمی آری است. آری این راز را به ناکیونگ میگوید. آری وصیت میکند تا ناکیونگ از آن دختر محافظت کند. آری اعدام میشود. بالاخره دختر مشاور هیو به دنیا میآید. او نام یئون وو (به معنی نم نم باران) را برای دختر خود بر میگزیند. یئون وو بسیار زیبا و دارای هوش و ذکاوت بسیاری بود. ۱۳ سال میگذرد و برادر یئون وو «یئوم» دانشجوی ممتاز رشته ادبیات میشود. یئون وو به همراه مادرش برای جشن به قصر میروند. یئون وو هنگام ادای احترام به امپراتور تحت تأثیر پروانهای قرار میگرد و آن را دنبال میکند؛ ولیعهد «لی هون» که با لباسی مخصوص هنگام بالا رفتن از دیوار بود یئون وو را میبیند. یئون وو که هویت ولیعهد را نمیداند خیال میکند که او دزد است نگهبانان قصر را صدا میکند ولی ولیعهد دست یئون وو را میگیرد و فرار میکنند؛ ولیعهد اعتراف میکند برای دیدن یانگ میونگ (برادر ناتنی ولیعهد است که از همسر دیگر امپراتور است و از ولیعهد بزرگتر است) از دیوار قصر بالا میرفت. یئون وو و ولیعهد با هم آشنا میشوند؛ ولیعهد برای آشکار کردن هویتش به یئون وو به او معمایی میدهد. یئون وو جواب معما را میفهمد و برای ولیعهد نامه عذر خواهی مینویسد؛ ولیعهد هنگامی که نامه را میگیرد تحت تأثیر زیبایی خط یئون وو و تزئین نامه وی میشود؛ ولیعهد که در همان نگاه اول به یئون وو علاقهمند شده بود با دیدن آن نامه علاقه اش به یئون وو بیشتر میشود و مشتاق ملاقات با یئون وو میشود. یئون وو از دیدن ولیعهد سرباز میزند ولی ولیعهد در جشنی بهطور پنهانی با یئون وو ملاقات میکند و موضوع انتخاب همسر ولیعهد را به یئون وو میگوید. یانگ میونگ اجازه امپراتور را برای ازدواج با یئون وو میخواهد؛ ولیعهد نیز همین درخواست را دارد. خاندان یون سعی دارند دخترشان «بوگیونگ» را به صیغه ولیعهد درآورند؛ ولی یئون وو به همسری ولیعهد درمی آید. ملکه مادر از بانوی اعظم ناکیونگ درخواست دارد که یئون وو را به قتل برساند. بانوی اعظم یئون وو را مسموم میکند. خواهر ولیعهد «مین هوآ» شاهد این قتل است. مین هوآ که به برادر یئون وو «یئوم» علاقهمند است، ملکه مادر به او وعده میدهد که اگر این راز را به کسی نگوید او را به همسری یئوم در میآورند؛ ولیعهد بسیار آزرده میشود و برای خوشحال کردن یئون وو پیش او میرود و یه گیره سر که نماد افسانه خورشید و ماه است به او هدیه میدهد. بانوی اعظم به مشاور هیو میگوید که اگر یئون وو پادزهر سمی بخورد بهبود میابد. مشاور هیو این پادزهر را به یئون وو میدهد و یئون وو در آغوش پدرش بیهوش میشود. همه خیال میکردند یئون وو دچار نفس تنگی شده و مرده است. یئون وو داخل تابوت گذاشته میشود و درون خاک دفنش میکنند. بانو ی اعظم قبر یئون وو را میکند و او را خارج میکند. «سئول» پیش خدمت سابق یئون وو این صحنه را مبیند. بانو ناکیونگ نزد ملکه مادر میرود و به بهانه نگهداری از یئون وو میگوید عذاب وجدان دارد و نیاز به استراحت دارد و از قصر خارج میشود. ناکیونگ به همراه سه دختر خوانده اش:یئون وو، سئول، جانشیل، به شهر دیگری سفر میکند. یئون وو دچار فراموشی شدهاست. مین هو آ نیز با یئوم ازدواج میکند و مشاور هیو از عذاب وجدان میمیرد. بالاخره خواسته ملکه مادر برآورده شده و بوگیونگ به همسری ولیعهد درآمد؛ ولی ولیعهد از خاندان یون و همسر دومش بوگیونگ تنفر دارد و نسبت به او سرد است زیرا او را مقصر مرگ یئون وو میداند. ۸سال میگذرد و امپراتور میمیرد و ولیعهد پادشاه میشود. بانو ناکیونگ طی ۸ سال طب سنتی را به یئون وو میآموزد. امپراتور «همان لی هون ولیعهد سابق» بیمار است و بانو ناکیونگ به دلیل مهارت در طب به دستور ملکه مادر به قصر میآید ولی ناکیونگ از دیدن ملکه مادر سرباز میزند. امپراتور با سفارش زیاد ملکه مادر به سفر میرود. امپراتور آگاه است که ملکه مادر این کار را برای اجرا کردن نقشههایش کردهاست.
شخصیتها[ویرایش]
کیم سو هیون در نقش لی هون
کیم سو هیون در نقش شاهزاده لی هون[۲]
یئو جین گو در نقش ۱۷ سالگی شاهزاده لی هون
هان گا این در نقش یون وو[۳]
کیم یو جونگ در نقش ۱۵ سالگی یون وو
جونگ ایل وو در نقش شاهزاده یانگ میونگ[۴]
لی تائه ری در نقش جوانی شاهزاده یانگ میونگ
نام بورا در نقش بزرگسالی پرنسس مین هوا
کیم مین سئو در نقش یون بو کیونگ
کیم سو هیون در نقش جوانی یون بوکیونگ
یون سئونگ آه در نقش بزرگسالی سئول
یانگ می گیونگ در نقش شین جونگ کیونگ (مادر یون وو و یئوم)
بائه نو ری در نقش جان شیل (دوست و خدمتکار یون وو)
سونگ جائه ریم در نقش محافظ لی هون
ایم شی وان در نقش جوانی لی جانگ ایل(برادر یون وو)