در سالهای گذشته حساسیتهای نسبت به موضوع استفاده از لهجهها در سریالهای تلویزیونی پیش آمد و این سوال از سوی نویسندگان سریالها مطرح شد که به چیزی میتوانند بپردازند یا با آن شوخی کنند؟ و هیچ یک نتوانستند به پاسخ درخور و قانع کنندهای برسند. در نتیجه برخی از این نویسندگان خلاقیت را روی کار آوردهاند دست به ابداع و اختراع لهجههای تازه زدند مثل « شبهای برره » که تا حدودی توانست مخاطب را راضی نگه دارد.
ناگفته نماند که هر سال سریالها و فیلمهای زیادی ساخته میشوند که بدون هیچ مشکلی از لهجههای گوناگون استفاده میکنند. هرچند که به برخی از سریالهایی که در آن از لهجه استفاده است، اعتراض وارد شده، اما بعضی از کارگردانان مثل سعید آقاخانی در «نون.خ» خوب از پس این ماجرا برآمدند و با انتقادی روبه رو نشدند.
در ادامه نگاهی میاندازیم به سریالهایی که در این راستا دچار حاشیه شدند.
سریالی که به دلیل به کار نگرفتن لهجه حاشیهساز شد
« ایلدا » یکی از سریالهایی است که به گفته راما قویدل، کارگردان اثر، قصد داشته تا رشادتهای مردم لرستان در سالهای جنگ را به نمایش بگذارد، اما همین که افراد در لرستان هیچ لهجهای نداشتند، کمی عجیب به نظر میرسید. تصمیم عوامل سازنده این بود که در سریال از لهجه استفاده نکنند تا دچار حاشیه نشوند و دستشان برای انتخاب بازیگر باز باشد که دوباره اعتراض گریبانشان را گرفت.
این حاشیهها نشان داد که هرچه قدر ادای لهجه نادرست به کار آسیب میزند، به کار نبردن لهجه هم حواشی و اعتراضهای خاص خود را به همراه دارد.
چالشی که کارگردان از پس آن بر نیامد
استفاده از برخی لهجهها و گویشها در سریال سازی کمی رایج است، به طور مثال لهجههای رایج در جنوب کشور در این دسته قرار میگیرد. اما در برخی از سریالها ادای این لهجهها توسط بازیگران نتوانسته است حق مطلب را به درستی ادا کند. « نجلا » یکی از این سریالها است.
خیرالله تقیانیپور، کارگردان این سریال کاملا مخالف اعتراضهای وارد شده به لهجه بود و باور داشت این اثر تنها یک سریال است، نه یک مستند و از طرف دیگر، درصد اشتباهات لهجه، یک به ۹۹ بود و اعتقاد داشت همین که بیننده باور کرده که این افراد جنوبی هستند، برای ما کافی است.
دوبله دردسرساز برای یک شخصیت منفی
اگر بیننده پر و پا قرص تلویزیون و سریالهایش باشید، این روزها سریال « بیگانهای با من است » اثر احمد امینی و آرش معیریان را از شبکه دو سیما میبینید. زندگی چند خانواده که یا با لهجههای گوناگون صحبت میکنند. تا اینجا همه چیز عادی است اما زمانی که نوبت به ایفای نقش پیام احمدینیا (سلیم) میشود، با صدایی مواجه میشویم که به هیچ عنوان به بازیگر نمیخورد. سلیم یک شخصیت منفی است که بر اساس داستان فیلمنامه در خوزستان زندگی میکند، همین موضوع هم باعث شد تا صدای واقعی پیام احمدینیا شنیده نشود.
هرچند که این بازیگر بسیار از این موضوع ناراحت بود و میگفت که برای بیان لهجه خوزستانی بسیار زحمت کشیده است، اما چون بازیگر نقش سلیم در این سریال لهجه جنوبی داشته و در نقش منفی ظاهر شده است برای آنکه حاشیهای برای سریال ایجاد نشود، در سریال دوبلهای بدون لهجه قرار دادند که البته خود این موضوع هم واکنش بازیگر و تهیه کننده و عدهای از بینندگان تلویزیون را به دنبال داشت.
مشکلی که برای «ما فرشته نیستیم» هم پیش آمد
فلورا سام از آن دسته از کارگردانهایی است که در سریالهایش سعی میکند از لهجههای گوناگون مخصوصا شیرازی کمک بگیرد. نمونهاش را در سریالهای «باغ سرهنگ» و «توطئه فامیلی» دیدهایم.
سام در سال ۹۲ تصمیم گرفت مجموعه «ما فرشته نیستیم» را بسازد و روی آنتن تلویزیون ببرد، که به خاطر استفاده از لهجه به مشکلات بزرگی برخورد و درست در آستانه پخش مسئولان شبکه تهران ترجیح دادند برای فرار از حساسیتهای احتمالی سریال را دوبله کنند.
چرا لهجه علیرضا خمسه حذف شد؟
اگر به عقبتر برگردیم متوجه میشویم که سریال «بیگانهای با من است» یا «ما فرشته نیستیم» تنها سریالهایی نیستند که بخاطر لهجه دوباره دوبله شدند و تغییر در صدای بازیگران اعمال شده است، این اتفاق برای بار چندم است که در تلویزیون میافتد و شاید بتوان گفت اولین سریالی است که این اتفاق را تجربه کرده است «یک مشت پر عقاب» بود.
بهمن سال ۱۳۸۶ بود که علیرضا خمسه در این سریال نقش یک سرگروهبان آذری را ایفا میکرد. پیش از سریال «یک مشت پر عقاب»، چندین و چند سریال در تلویزیون تولید شد که کاراکترهایشان لهجه داشتند و بدون هیچ مشکلی پخش شدند اما لهجه خمسه که نقش کوتاهی هم در سریال «یک مشت پر عقاب» داشت مسئله ساز شد و در نهایت سریال کار به دوبله مجدد سریال کشیده شد.
«پایتخت» و مسیری پرفراز و نشیب
سریال « پایتخت » که تا کنون ۶فصل از آن روی آنتن شبکه یک سیما رفته و اخیرا هم درگیر یکسری حاشیه شد، به نوعی دارای یک محبوبیت نسبی در بین اهالی تلویزیون است، البته ۹ سال قبل و پس از روی آنتن رفتن مجموعه «پایتخت۱» در نوروز ۹۰ اعتراضها به استفاده نادرست از لهجه مازندرانی در این سریال تبدیل به سوژه داغ رسانهها شد. کمکم دامنه اعتراضها بالا گرفت و تا واکنش نمایندگان مجلس و امامان جمعه چند شهر این استان شمالی پیش رفت اما مسئولان سیما کاری به سیروس مقدم و سریال پرطرفدارش نداشتند.
این اعتراضها تا جایی پیش رفت که معترضان قبل از ساخت فصل دوم این سریال مقابل استانداری تحصن کردند و خواستار تعطیلی این پروژه شدند، دست آخر هم به مقدم و گروهش مجوز فیلمبرداری داده نمیشد چرا که اعتراض به گویش مازندرانی بازیگران «پایتخت» خیلی فراتر از اظهارنظر مردم بود. آن زمان نماینده مردم شرق مازندران، استان مازندران، امامان جمعه بابلسر و قائمشهر و ... همگی علیه این سریال اعتراض کردند.
اما بالاخره فصل دوم هم ساخته شد، اما نکته عجیب ماجرا اینجاست که بعد از روی آنتن رفتن فصل سوم «پایتخت» این مسئله دوباره تکرار شد. اعتراضها به مجلس کشیده شد و جمعی از نمایندگان مازندران در اعتراض به پخش سریال «پایتخت ۳» در ایام نوروز در نامهای از رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس خواستار رسیدگی به این موضوع شدند اما در نهایت «پایتخت» به فصل چهار هم رسید و این اعتراضها فراموش شد.
حسن فتحی و ناکامی «در مسیر زاینده رود»
سال ۸۹ بود که دوربین فیلمسازی حسن فتحی برای ساخت «در مسیر زاینده رود»، در کوچه پس کوچههای اصفهان میچرخید تا زندگی یک فوتبالیست را به تصویر بکشد. شاید زمان ساخت این سریال فتحی میدانست ممکن است بخاطر اشارههایی که به پشت پرده فوتبال و ماجراهایش میکند، سریال را وارد حاشیه کند، اما دقیقا این سریال از نقطهای دچار آسیب شد که فتحی خیلی به آن توجه نداشت. لهجه اصفهانی. شاید مخاطبان غیراصفهانی متوجه نادرست بودن لهجه نمیشدند اما مردم اصفهان با لهجهای غریب روبه رو بودند و همین موضوع فریاد اعتراض مسئولان را بلند کرد تا جایی که محمد تقی رهبر، نماینده وقت اصفهان اعتقاد داشت سریال به مردم اصفهان توهین کرده است و خواستار توقف هر چه سریعتر این سریال شد.
اعتراض به سریالهای تلویزیون، خارج از مرز
کمی به عقبتر که برگردیم، متوجه میشویم اعتراض به لهجهها در سریال سازی، تنها درون مرزی نیست، بلکه در یک بازهای از زمان و برای سریال «چارخونه» این موضوع برون مرزی هم شد.
سریال «چارخونه» موضوعی طنز داشت و یک شخصیت که با لهجه افغانستانی. بعد از پخش این سریال، رایزن فرهنگی افغانستان در ایران به استفاده از لهجه افغانی برای این شخصیت اعتراض کرد. در ادامه وزیر فرهنگ افغانستان هم در صحبت با رایزن فرهنگی ایران در افغانستان از این موضوع شکایت کرد.