مسابقه « شام ایرانی » با حضور بازیگران سریال «خانه به دوش» نمایش داده میشود. قسمت اول سری جدید مسابقه «شام ایرانی» روز پنج شنبه در نمایش خانگی منتشر خواهد شد و در این سری از مسابقه بازیگرانی مانند فلور نظری ، بهاره رهنما، مریم امیرجلالی و شهرزاد کمالزاده شرکت کردهاند. به بهانه این مسابقه با فلور نظری که در سالهای اخیر از عرصه بازیگری کمی فاصله گرفته است، درباره دوریاش از این عرصه و تجربه حضور در «شام ایرانی» گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
چه شد که حضور در مسابقه «شام ایرانی» را پذیرفتید؟
من کلا آدمی هستم که خیلی دوست ندارم در برنامههای اینچنینی شرکت کنم، خیلی اصرار کردند و چهرههایی هم که بودند، باعث شد بپذیرم. احساس کردم اگر مردم پس از گذشت ۱۶ سال از سریال « خانه به دوش » که به آن عشق دارند، من و خانم امیرجلالی را که در سریال در نقش دو خواهر بودیم، در این مسابقه ببینند، برایشان جذاب است. برای خود من جذاب است بازیگری را که جلوی دوربین دیدم، حالا در این فضا ببینم، چه برسد به مردم که از اتفاقات خانوادگی ما مثل خانه، زندگی و آشپزی دور هستند، مسلما برای آنها جذابتر است. فکر کردم ممکن است مردم را سرگرم کند، به همین دلیل با این که خیلی وسواس دارم، دلم را به دریا زدم، خانوادهام را راضی و شرکت کردم، چون مردم این مسابقه را خیلی دوست دارند و پرمخاطب بودن آن برایم خیلی مهم بود. کاملا پروتکلها را رعایت کردیم و در نتیجه خدا را شکر همه سالم هستیم.
«شام ایرانی» اولین حضور شما در نمایش خانگی است، سریالهای این مدیوم را میبینید؟
سریال « آقازاده » را دیدم و خیلی دوست دارم، آقای توفیقی کارگردان هوشیاری است، نویسندگی آقای حامد عنقا و بازی همه بازیگران بسیار خوب است، حتی بازیگران جوان مانند دیبا زاهدی و پردیس پورعابدینی که از بازی هر دو لذت بردم، اما سریال «دل» را اصلا دوست نداشتم، با این که بازیگران درجه یکی در آن حضور داشتند، بازیها خوب نبود و خود کار خیلی کشدار بود، حتی از سریالهای ترکی که با آنها شوخی میکنیم هم بدتر شده بود. ۸۰ درصد جامعه ما بنز و بیامدبلیو ندارند. نمیگویم هیچ کس ندارد، اما تعدادشان خیلی کم است. در این سریال هر خانواده یکی از یکی بهتر و خانهشان مجللتر بود.
چرا مدتی است که حضور کمرنگی در عرصه بازیگری دارید؟
علاقه ندارم کنار آدمهایی کار کنم که کار بلد نیستند و فقط بر اساس رابطه، دوستی و فالوئر آمدهاند. کنار من باید کسی باشد که بازیگری، فرهنگ و هنر دغدغهاش باشد، بنابراین عشقم را برای این که کار کنم از دست دادم، چند پیشنهاد را که دو تا از آنها نقش اصلی بود رد کردم. یک زمانی عشقم این بود که کار کنم، اما الان ترجیح میدهم کار تحقیقاتی انجام دهم، کتابم را تمام کنم و در دانشگاههای بیشتری تدریس کنم.
بعضی همکارانتان میگویند امروزه تعداد فالوئر و هیاهوی یک بازیگر در فضای مجازی در انتخاب او موثر است، این موضوع درست است و در انتخاب شما که بازیگر بیحاشیهای هستید تاثیر داشته است؟
فکر میکنم بله چنین مسئلهای وجود دارد، اما من خیلی وقت است که دیگر علاقهای ندارم به هر قیمتی بازی کنم، بیشتر مطالعه و تحقیق میکنم و مشغول نوشتن کتابی برای دانشجویانم هستم که مقولههای بازیگری را به سادهترین شکل یاد بگیرند. زمانی غصه میخوردم که چرا باید انتخاب بازیگر بر این اساس باشد، پس درسهایی که خواندیم، مدارک تحصیلی و سابقهمان چه میشود، اما الان چون دیگر نمیخواهم به هر قیمتی بازی کنم و به نسبت سن و جایگاهم، فکر میکنم بهتر است که دور باشم. از طرفی بدتر این است که کسانی حاضرند برای این که فالوئرهایشان بالا برود هزار کار انجام دهند. این اشکال رسانه است که به دختر ۱۸ سالهای که از گرد راه میرسد نقش اول میدهد، بعد همان دختر با آبروریزی و کشف حجاب، به آنها لطمه میزند. اینها مسائل شخصی است، اما وقتی با رانت این جا معروف میشوی بعد بلافاصله میروی چنین کارهایی میکنی یعنی رسانه اشتباه کرده، چون او که سن کمی داشته و آدم کاملی نبوده است پس رسانه باید حواسش را جمع کند. زمانی که ما سن کمی داشتیم این طور نبود، بازیگر باید خیلی کار میکرد تا معرفی شود و به نقش اصلی و همبازی شدن با پارتنرهای باسابقه برسد.
شما با سریال «خانه به دوش» در ذهن مردم ماندگار شدهاید، به نظرتان علت محبوبیت این سریال و کارهای آقای عطاران چیست؟
آقای عطاران سریالهای مختلفی ساخته است که همگی محبوب هستند، چون ایشان یک جامعهشناس و انسانشناس است و فرهنگ جامعه را میشناسد، دنبال چیزهای عجیبوغریب نیست تا سریال اش را رنگی کند، با اتفاقات ساده و جزئی کارش را قشنگ و باور پذیر میکند که این نشانه هوش و ذکاوت اوست، « خانه به دوش » هم فوقالعاده به دل مردم نشسته است. جدا از کارگردانی آقای عطاران، انتخاب بازیگرها درست بود و همه انرژیشان را گذاشتند هرچه بلد بودند به کار گرفتند، عالی درخشیدند و به درستی از همه آنها استفاده شده است، کاراکترها سر جای خودشان بودند و قصه درست بود.