سریال تلویزیونی «خانه امن» به کارگردانی احمد معظمی، نویسندگی حسین ترابنژاد و تهیهکنندگی ابوالفضل صفری این شبها از شبکه یک سیما درحال پخش است. این سریال قصهای جاسوسی و امنیتی دارد که در آن به تعدادی از حوادث امنیتی که در سالهای اخیر رخ داده است، اشاره میشود.
«خانه امن» قصه جدال برای امنیت ایران است. این مجموعه داستان دو مامور امنیتی به نامهای کمال (حمیدرضا پگاه) و افشین (امین زندگانی) را روایت میکند که یکی مسوول تیم ضدتروریسم و دیگری مسوول تیم مبارزه با جرایم سازمانیافته است. کمال طبق اخبار واصله، مطلع میشود قرار است تیمهای تروریستی داعش عملیاتهایی را در ایران به راه بیندازند. تیم معظمی و صفری قبلا هم دو مجموعه «سارق روح» و «ترور خاموش» را با موضوعات امنیتی ساخته بودند که با استقبال خوبی مواجه شده بود. با احمد معظمی، کارگردان «خانه امن» گپ و گفتی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
شما تاکنون چندین سریال امنیتی ساختهاید؛ این نشاندهنده علاقه شما به این فضاست یا اتفاقی است؟
من با آقای ابوالفضل صفری به عنوان تهیهکننده و سیمافیلم همکاری کردهام.
به هرحال اگر به یک حوزه علاقهمند نباشید، دربارهاش کار نمیسازید دیگر. شخصا ژانر جاسوسی را دوست دارم؛ مثلا من کمدی دوست ندارم.
سریالهای روز دنیا که چنین فضاهایی دارند را میبینید؟
بله، برای مثل «۲۴»، «پیکی بلایندرز»، «خانه کاغذی» و کارهایی که فرمت اینچنینی دارند را دوست دارم، اما اصولا خودم به کارهای جاسوسی علاقهمندم، ولی به عنوان یک مخاطب سریالهایی مثل «چرنوبیل» را هم خیلی دوست دارم. هرکسی یک ژانری را دوست دارد؛ یکی از ملودرام و یکی هم از ژانر وحشت خوشش میآید؛ البته از ژانر وحشت بدم هم نمیآید.
«ملکاوان» همین فضا را داشت؛ درست است؟
دقیقا، متاسفانه آن سریال، چون از شبکه آیفیلم پخش شد، آنطور که باید دیده نشد. ملکاوان اگر از دیگر شبکهها پخش میشد، حتما دیده میشد.
پس سوژههای سریالهای امنیتی را خودتان به وزارت اطلاعات پیشنهاد میدهید؟
سوژهها توسط آقای مرتضی اصفهانی ارائه میشوند. ایشان طراح کلی مجموعه هستند. آقای اصفهانی استاد دانشگاه بوده و نزدیک به ۳۰ سال است که در حوزه نویسندگی فعالیت میکند.
در «خانه امن» و «ترور خاموش» جاهایی هست که انگار ردپای مشاور از نویسنده سریال پررنگتر است؛ مثلا درجایی «کمال» میگوید: «۱۷ هزار شهید ترور شده و ریشهای سفید ما نشان میدهد که این راه تمام نمیشود»؛ موافقید؟
به نظرم دارید اشتباه میکنید. تعداد شهدایی که گفته شد، همه واقعی است. رهبری هم بارها به آن اشاره کردهاند.
متوجه هستم، اما منظورم تعداد شهدا نیست؛ منظورم نوع بیان آن است. اینطور نیست؟
خیر، خودم همیشه سعی میکنم دیالوگهایی که شعاری است را به بازیگر جوری تفهیم کنم که بهصورت شکلاتپیچ شده بیرون نزند. حمیدرضا پگاه خیلی خوب در این زمینه عمل کرده است. او و امین زندگانی به لحاظ حسی، عقلی، رفتاری و... واقعا فوقالعادهاند.
یک بازیگر باید درک و شعور بالایی از یک کاراکتر داشته باشد تا بتواند آن را دربیاورد. حمیدرضا این قابلیت را دارد؛ او بازیگری است که برای نقشش وقت میگذارد
برخی در فضای مجازی به استفاده از حمیدرضا پگاه در نقش مامور امنیتی انتقاد کرده بودند، چون او بارها این شخصیت را تجربه کرده است. آیا علت این انتخاب آن است که بازیگران زیادی برای بازی در این نقشها حاضر نمیشوند؟
اتفاقا بازیگران زیادی دوست دارند این نقشها را بازی کنند. این قصه کاملا بهروز است؛ چرا نخواهند بازی کنند. یک بازیگر باید درک و شعور بالایی از یک کاراکتر داشته باشد تا بتواند آن را دربیاورد. حمیدرضا این قابلیت را دارد. او بازیگری است که برای نقشاش وقت میگذارد. برخی از بازیگران برای خودشان آورده دارند. پگاه، زندگانی و حتی سامان صفاری نسبت به سریال قبل یعنی «دلدادگان» بازی کاملا متفاوتی ارائه کردهاند. بدون تعارف کارگردانی این ژانر در ایران کار بسیار سختی است؛ البته بعضی چیزها سلیقهای است و موافقان و مخالفانی دارد؛ درواقع ما نمیتوانیم همه را راضی نگه داریم.
چند مورد از این سختیها را میگویید.
بیایند وسط و ببینیم چند نفر میتوانند در کف خیابانهای تهران، سکانس تعقیب و مراقبت ضبط کنند.
سکانسهای تعقیب و مراقبت سریال کمی زیاد نیست؟
نه، باید اینها به عنوان یک مسیر در قصه باشد؛ نمیشود یکدفعه به اتفاق اصلی برسیم.
البته درباره سکانسهای جلسات ماموران هم نقدهایی میشود، ولی به هرحال باید بین یک سریال و فیلم تریلر تفاوت قائل بود؛ درست است؟
دقیقا همینطور است. برخی از دوستان یادشان رفته با یک سریال طرف هستند. زحمتی که ماموران در واقعیت برای نظارت روی یک سوژه تا رسیدن به آن متقبل میشوند، باید دیده میشد. اگر این اتفاق نیفتد کار میلنگد.
در سکانس تعقیب و مراقبت قسمت اول، دو خودرو و یک موتور ماموران چسبیده به هم درحال حرکت هستند؛ آیا این در واقعیت ایراد فنی ندارد؟
خیر، چسبیده به هم نیستند. اینها جابهجا میشوند و سوژه را به هم پاس میدهند.
از ورود به مساله حاج قاسم سلیمانی در سریال راضی هستید؟
شخصا کاملا راضیام.
روند اتفاقات سریال برای قبل از شهادت ایشان است؟
بله، درواقع مربوط به سال ۹۵ است، ولی ما اشاره خاصی به زمان قصه نکردیم؛ ضمنا کلیات قصه براساس واقعیت است.
ریتم قصه در سه قسمت ابتدایی کند نبود؟
به نظرم درستتر از این ریتم وجود نداشت. تندتر و کندتر از این میشد به کار آسیب وارد میکرد.
ریتم «ترور خاموش» بهتر نبود؟
به نظرم نه؛ آدمهای زیادی از ریتم راضیاند و شاید یکی، دو نفر ناراضی باشند. باید اطلاعاتمان را از سریالها بالا ببریم. در «خانه اسکناس» هشت قسمت طول میکشد تا شخصیتها را بشناسیم و به آنها عادت کنیم.
مخاطب خسته نمیشود از «خانه اسکناس»؟ پیشبرد قصه و خرد کردن پلانها متفاوت است دیگر.
در «خانه اسکناس» هشت قسمت میگذرد تا شما بفهمید با کاراکترها آشنا شدهاید. درمجموع باید این را بگویم که خانه امن کار بسیار پرزحمتی بوده است. ما با یک کار راحت و آپارتمانی روبهرو نبودیم. گروه در شرایط کرونا انرژی زیادی گذاشتند و خداراشکر بازخوردها خوب است.
امنیتیها در «خانه امن» اصلا شکست نمیخورند؟
در قسمت دستگیری ثمین این اتفاق افتاد؛ شکست بود دیگر!
سکانسی هم در خارج از کشور داشتید یا فقط اینسرتی بوده؟
داشتهایم. یک بار قبل از کرونا رفتیم و نزدیک ۲۵ روز در خارج از کشور بودیم. این اواخر هم نزدیک دو هفته رفتیم.
نمیخواهید به عنوان یک اکشنساز درباره مشکلات تولید، خصوصا شهرک سینمایی، چیزی بگویید؟
همین الان دسترسی به شهرک سینمایی دفاع مقدس بسیار دشوار است و این خودش یک مشکل جدی است. ما مجبور شدیم برای ضبط چند سکانس به بیابانهای اطراف شهر برویم. اگر قرار باشد سکانسهای اکشن خوبی تولید شود، باید این پروسه از ابتدا تا انتها آسیبشناسی بشود. غیر از این باشد، نباید توقع خاصی باشد.
گرانیهای اخیر هم کار را بسیار سختتر از قبل کرده است. ابوالفضل صفری، تهیهکننده کار، برای خانه امن واقعا هزینه کرده است. او حتی خارج از برآورد هزینه کرده است، ولی مگر چند تهیهکننده حاضر هستند چنین هزینههایی داشته باشند؟ البته حق هم دارند. تمام تلاشمان را کردیم که استانداردها را رعایت کنیم.
«خانه امن» و سریالهایی مثل آن چه تاثیری در ایجاد امنیت روانی در کشور دارند؟
ما در «خانه امن» از یک اجماع نامبارک علیه مردم مطلع میشویم. در این سریال جعبه سیاه تروریسم برای مردم باز میشود. سوژههای واقعی بسیار زیادی وجود دارد که میتوانند تصویری شوند. اگر کار باکیفیت ساخته شود، مردم استقبال میکنند.