سید رضا صائمی در یادداشتی با عنوان «مسابقه ای به سبک ایرانی» به مسابقه تلویزیونی «ایرانیش» پرداخته که متن کامل آن در ادامه می آید: یکی از نکته های آسیب شناسانه در ارزیابی مسابقات و سرگرمی های تلویزیونی، الگوبرداری آنها از نمونه های خارجی و ماهواره ای و فقدان فرم و روح ایرانی در محتوی و ساختار آن بوده.
مسابقه « ایرانیش » تلاش برای پاسخی عملی به این ضعف و انتقاد است. مسابقه ای که با ارجاع به برخی از بازی ای کلاسیک و سنتی ایرانی ضمن ایجاد رقابت و سرگرمی در ترویج و تثبت فرهنگ ایرانی هم می کوشد. در واقع «ایرانیش» به احیای بازی های ایرانی در فضای استودیویی و در قاب و قالب تلویزیونی دست زده که هم یک استراتژی رسانه ای خوب است هم کارکرد نوستالژی خوب دارد. با این تمهید هم می توان نسل های قدیمی و میانسال را به پای تماشای آن نشاند و برای آنها امکان خاطره بازی با بازی های زمان کودکی را فراهم می کند و هم نسل جدید را با این بازی های کمرنگ شده و در حال فراموشی آشنا می کند. در واقع هم شاهد یک آشنایی زدایی در این مسابقه هستیم به این معنا که فرم و ساختار و محتوای آن متفاوت از مسابقات معمول و پیشین تلویزیون است و هم آشنایی زایی به معنای شناساندن و معرفی و یادآوری بازی های کلاسیک ایرانی به مخاطبان جوان تر.
در طراحی بازی ها نیز تلاش شده که به مساله قومیت ها و بازی های محلی هم توجه شود و شاهد بازی های سنتی ایرانی از اقلیم های مختلف ایران هستیم. بر همین مبنا ظرفیتی به وسعت کل ایران برای جذب مخاطب شکل داده که می تواند از هر نقطه از ایران تماشاگر این مسابقه باشند. جنش شادی و هیجان موجود در مسابقه نیز با هویت ایرانی آن پیوند دارد. به این معنا که شاید یک خارجی نتواند لذت و شادی انجام این بازی ها را به اندازه ای که یک ایرانی تجربه می کند تجربه کند.
بازی های مثل یک قول دو قول، الک دولک، گردوبازی، طناب کشی و... از جمله این بازی ها هستند.
البته بازی های زیادی درفرهنگ ایرانی وجود داردکه قابلیت اجرای آن در یک فای استودیویی و مسابقه تلویزیونی میسیر نیست و به همین بازی هایی که در مسابقه مورد استفاده قرار می گیرد محدود نمی شود. مسابقه با بازی گردو شکستم شروع میشود که گروه اول و حاکم را انتخاب میکند و پس از آن دو خانواده که میخواهند رقابت کنند. با یه قل دو قل شروع میکنند، بعد اسم و فامیل هست و پس از آن لباس ایرانی است که تلاش میکند فرهنگ ایرانی را با لباس ایرانی بشناساند و پس از آن ادابازی و درنهایت بازی تنبهتن یا به اصطلاح معروف خروسجنگی را داریم.
ضمن اینکه نوعی رده بندی یا رتبه بندی از بازی های ایرانی با توجه به رده های سنی خانواده در نظر گرفته شده و در واقع یک نوع بازی شناسی در نسبت با مخاطبان صورت گرفته است تا سویه های اجرای مسابقه با موانع بازدارنده مواجه نشود. علاوه بر این ضربالمثل ها، اشعار، اطلاعات عمومی، تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و طبیعی مربوط به ایران را به عنوان بخشی دیگر از مفاد مسابقه گنجانده شده که در نهایت همه آنها به ایران مربوط است و نوعی ایران شناسی را می توان در آن ردیابی کرد. آنچه در پی این مسابقات روشن می شود این است که اینها صرفا یک بازی نیستند و در آنها می توان به شکل نمادین آداب و رسوم و خرده فرهنگ های مناطق مختلف ایران را بازنمایی کرد. در واقع نوعی خودآگاهی ملی از طریق تجربه و انجام بازی های ایرانی اتفاق می افتد. مسابقه ای با حضور تماشاگران و خانواده ها در داخل استودیو که شب نشینی و دورهمی های ایرانی را بازسازی می کند. از سوی دیگر باید به جذابیت های بصری مسابقه به ویژه در طراحی صحنه و دکور و شکل دهی فرمی به بازی ها توجه داشت که شمایلی مدرن از بازی های سنتی را صورت بندی می کند.
توجه به حضور و ساختار خانوادگی در این مسابقه هم منطبق با ماهیت خانوادگی شبکه دو است. همچنین حضور برخی از هنرمندان و چهره های آشنا در این مسابقه نیز از تمهیدات خوبی بود که توانست به ویژه در همان ابتدا که مسابقه تازگی بیشتری داشت نظر مخاطب را به خود جذب کند.
به لحاظ فضای رقابتی این مسابقه مانند یک لیگ جام حذفی فوتبال است که افراد ریزش دارند و مرحلهبهمرحله بازیها جدید شده و متناسب با گروهها و اعضای خانواده، بازیها متناسبسازی شده و در نهایت یک فینال فینالیست در شصت و چهارمین قسمت مشخص خواهد شد. پوریا پورسرخ به غیر از بازیگر بودن و شخصیت هنری اش از شخصیت شوخ طبع و پرتحرکی برخوردار است که می تواند انرژی و گرمای مناسبی به فضای و اجرای مسابقه ببخشد. آنچه مسابقه «ایرانیش» را نسبت به مسابقات دیگر متمایز می کند در نام آن مستتر است. ایرانی بودن مسابقه از صفر تا صد آن. مسابقه ای که بازی هایش به واسطه هویت ایرانی اش واجد ماهیتی رفاقتی است رقابتی که موجب پیوند و استحکام دوستی ها می شود.