یکی از آسیبهای پررنگی که برای این شبکهها ذکر میشد، تاثیر فرهنگی آثار پخش شده توسط این شبکهها بخصوص سریالهای ترکی دوبله شده بود. سریالهایی که با مبنا قرار دادن خانواده به عنوان سوژه مرکزی، روایتهایی جنسیت زده، مستهجن، اشرافی و پر از فساد از خانوادههای ترکیهای ارائه میدادند که بخاطر جذابیتهای تصویری و جنسی، این سریالها توانستند با روایت داستانهایی از مثلثهای عشقی، خیانت، شکاف طبقاتی، خانواده ستیزی، کام جویی صرف و فساد در بستر ملودرام مخاطبین زیادی را با خود همراه کنند.
پر رنگ شدن فعالیت شبکههای ماهوارهای و پخش آثار ترکیهای در شبکههای ماهوارهای ایرانی همزمان بود با افزایش فعالیتها در شبکه نمایش خانگی ایران؛ در آن زمان، عدهای از تحلیل گران فرهنگی، شبکه نمایش خانگی را جوابی معقول در برابر شبکههای ماهوارهای و فرصتی برای غلبه بر آثار آنها میدانستند، شبکهای که ممیزیهای کمتری بر آثار آن اعمال میشد و میتوانست مخاطبان سریالهای ترکیهای را به سوی خود جذب کند.
اما اشتباه از همین جا آغاز شد. بسیاری از برنامه سازان و هنرمندانی که زاده و پروش یافته صدا و سیما بودند در هوای کسب سود و آزادی عمل بیشتر، از تلویزیون به شبکه نمایش خانگی کوچ کردند. همین امر بیش از پیش، دست مسئولان فرهنگیِ صدا و سیما را برای تولید آثار جذاب و مخاطب پسند خالی گذاشت و سبب ریزش مخاطبان تلویزیون شد.
از آن سو نظارت کمتر بر شبکه نمایش خانگی باعث شد که سازندگان فعال در این شبکه به جای ارائه فرم و قالبی جدید و تولیدِ محصولی فرهنگی، به سراغ فرمولهای تکراری و جنسی سریالهای ترکیهای رفته و با نگاه از دست رقیب، آثاری تولید کردند که حتی در مواردی، کیفیت و محتوایی نازلتر از تولیدات رقیبان ترکی خود داشت و حتی بعضا باعث اعتراض خانوادههای ایرانی نسبت به چندی از این آثار شدند.
آثاری که فقط رویکرد اقتصادی داشته و برای فروش بیشتر، از کش دادن بی دلیل داستان، ویدیو کلیپهای مبتنی بر موسیقی و ایجاد گرههای عشقیِ مثلثی و مربعی تا گنجاندن سکانسهایی اروتیک از هیچ تلاشی فروگذار نبودند. آثاری بی محتوا که در جایگاه یک کالای فرهنگی، عملکردی ضد فرهنگی داشته و فقط جیب سازندگانش را پر میکردند. نکتهای که خود سازندگان این آثار هم به ان اذعان دارند. از منوچهر هادی کارگردان سریالهای دل و عاشقانه که خود به الگوگیری از سریالهای ترکیهای اعتراف کرده تا نویسنده سریال دل که دلیل افزایش قسمتهای سریال را کسب درآمد بیشتر عنوان میکند.
حال چندی پس از افزایش فعالیت VODها و جذب مخاطب از طریق سرویسهای اشتراکی رایگان و طرحهای جذاب فروش آثار شبکه نمایش خانگی با قیمت کمتر از پخش کنندههای فیزیکی و محکم کردن جایگاه خود در بین خانوادهها به عنوان پخش کننده آثار مولتی مدیا و تصویری، در جدیدترین اقدام خود، دست به دوبله و پخش اختصاصی سریالهای ترکیهای زده اند.
شبکه نمایش خانگی و VODهایی که قرار بود رقیب شبکههای ماهوارهای و سریالهای ترکیهای باشند، اکنون به شعبه دوم آنها تبدیل شده اند. عملکرد محتوایی و فرهنگی آنها نشان میدهد که عدم نظارت صحیح بر تولید آثار فرهنگی و واگذاری میدان به افرادی که تنها منفعت مالی نه فرهنگی را دغدغه خود قرار داده اند، راه را برای نفوذ فرهنگی و ازهم پاشیدن بنیانهای فرهنگی کشور و خانوادههای ایرانی فراهم میکند.
اکنون که در دوران جنگ نرمِ فرهنگی به سر میبریم، واگذاری و عدم نظارت در عرصه تولیدات فرهنگی میتواند ضررهای جبران ناپذیری به کشورمان بزند؛ بنابراین توصیه میشود تا عرصه فرهنگ را به دشمن واگذار نکرده ایم، با افزایش نظارتها بر تولیدات آثار فرهنگی در شبکه نمایش خانگی جلوی این خسارت فرهنگی را گرفته و با تولید آثار فرهنگی فاخری، چون مختارنامه، معصومیت از دست رفته، حضرت یوسف، کیف انگلیسی، امام علی (ع) ، مدار صفر درجه، کلاه پهلوی و ... خود بدل به صادر کننده سریالهای تلویزونی شویم نه وارد کننده سریالهای نازل ترکیهای که میتواند خانوادههای ایرانی را دچار مشکلات متعدد فرهنگی کند.