رئیسجمهور محترم، ریشه تمام مشکلات کشور و عامل سختی زندگی مردم را دولت آمریکا و آدرس آن را کاخ سفید در واشنگتن دانستهاند. چنین سخنی از ۵ منظر عقلی، عرفی، سیاسی، شرعی و تجربی باطل و متناقض است.
اولا، از منظر عقلی، ریشه تمام مشکلات یک فرد، جامعه یا اساسا هر موجودی نمیتواند به بیرون از آن بازگردد، چراکه با این وضعیت، اصل اختیار زیر سؤال است. اگر ریشه تمام مشکلات من، بیرون از من باشد، من چه اختیاری دارم و چرا باید در برابر گفتار و کردار خود پاسخگو باشم. همین مسئله برای یک دولت و ملت هم صادق است. اگر ریشه تمام مشکلات ایران، بیرون از ایران و در واشنگتن دی سی است، پس اصل اختیار کجاست و خوب و بد در عمل جمعی ما، چگونه و با چه شاخصی، قابل ارزیابی است؟ مگر آنکه به مکاتب جبری معتقد باشیم که بعید است گوینده سخن، چنین بوده باشد.
دوم از منظر عرفی، آنچه همگان میفهمند آن است که کشور ما، باوجود تمام فشارها، در دورههای زمانی مختلف، فرازوفرود داشته و متفاوت عمل کرده است.
آنجا که زمامداران، سنجیده و با تدبیر عمل کردهاند بردهایم و هر جا بیتدبیری و ناکارآمدی بوده، قافیه را باختهایم. ممکن است گفته شود در هیچ دورهای بهاندازه سه سال اخیر، تحتفشار نبودهایم و شرایط امروز، با سالیان گذشته قابل قیاس نیست. سلمنا، بیایید شرایط کشور در حوزههای مختلف طی همین سه سال را مقایسه کنیم. در همین چند سال، در برخی حوزهها همچون اقتدار منطقهای رشد داشته و در حوزه اقتصاد افت داشتهایم و هیچکس نمیتواند بگوید فشار بیرونی برای مهار نفوذ منطقهای ما، از فشار بر اقتصادمان کمتر بوده است. چرا یک جا پیروز شدهایم و جای دیگر نه؟! لابد بخشی از ماجرا هم به عملکرد خودمان برمیگردد و ریشه همهچیز در واشنگتن نیست.
سوم از منظر سیاسی، فرض کنیم سخن رئیسجمهور، به معنای وابسته کردن همه مسائل و مشکلات به آمریکا نبوده و قید «همه مشکلات» در سخن ایشان، از باب مبالغه و نشان دادن شدت موضوع بوده است. اگر چنین باشد که از همه بدتر است. کسی که میفهمد فشار دشمن بسیار تأثیرگذار است، با علنی کردن و تأکید بیشتر بر آن، این گرا را به جبهه مقابل میدهد که توپخانه شما خوب جایی را نشانه گرفته پس بیشتر بزنید. خود را جای اعضای میز ایران در وزارت خارجه آمریکا بگذارید. گمان میکنم ساعاتی پسازاین اظهارنظر رئیسجمهور ما، مسئول میز ایران، مکتوب سخنان ایشان را با خوشحالی و حس پیروزی، نزد مافوق خود در وزارت خارجه آمریکا برده و از متمرکز شدن بیشتر بر همین مکانیسم فشار فعلی خبر داده باشد.
چهارم، سخنان رئیسجمهور محترم، از منظر شرعی هم کاملا باطل است. آیات و روایات در این زمینه فراوان است و شرح آن، در این مقال نمیگنجد اشاره به آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نسا کافی است که «وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا : خداوند هیچگاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلط بازنخواهد نمود». آیا این ادعا که ریشه تمام مشکلات ما در کاخ سفید است، نشان از تسلط کافران بر اهل ایمان نیست؟ آیا چنین سخنانی در تضاد آشکار با نص صریح قرآن، ایراد نشده است؟
پنجم و پایانی؛ از منظر تجربی و تاریخی هم مرتبط کردن تمام مشکلات به کاخ سفید درست نیست. سخنان این روزهای رئیسجمهور را با سخنان هفت سال پیش او در ایام تبلیغات انتخاباتی مقایسه کنیم. ازقضا در آن سخنان هم، رئیسجمهور محترم دقیقا در پی معرفی ریشه مشکلات است : «مشکل کجاست؟ عدم مشورت، بی ثباتی در مدیریت و خودشیفتگیها {در دولت گذشته}؛ مردم مدیریت کارآمد، ثبات، آرامش، قدرت آینده نگری را می خواهند. دولت تدبیر و امید قادر است مشکلات را حلوفصل کند». درست است که امروز به دلیل سپرده شدن بسیاری از امور کشور به عاملان بیتدبیری و منادیان ناامیدی، هرروز برشدت فشار اقتصادی بر مردم افزوده میشود، اما همین ملت در بسیاری از حوزهها، پنجه در پنجه دشمنان خود انداخته و پیروز میدان بوده است. اگر به خواست و اراده دشمنان ما بود، در یکی از همین تابستانهای داغی که هر چند سال یکبار وعدهاش را میدهند، به تاریخ پیوسته بودیم، حالآنکه ایران ثبات بیشتری مییابد و آن تهدیدها و ادعاها پوچ میشود.
سخن آخر اینکه انسان عموما به دنبال یافتن مقصر بیرونی برای مشکلات خویش است و ریشه آن، فرار از واقعیت و تلاش برای عدم پذیرش مسئولیت است. ما، چه در حوزه فردی و چه در ابعاد اجتماعی و ملی، مسئول وضعیت خویشیم و هر یک باید بهاندازه سهم تأثیر خود، مسئولیت بپذیریم. رئیسجمهور محترم حاضر بودهاند پنج اشتباه فاحش عقلی، عرفی، سیاسی، شرعی و تجربی مرتکب شوند تا تنها مسئولیت نپذیرند. ریشه اصلی مشکل همینجاست.
سید محمد بحرینیان