بازخوانی یک بیانیه

 حجت‌الاسلام والمسلمین موسوی خویینی عضو برجسته مجمع روحانیون مبارز پس از نامه مورخه  ۷/۴/۹۹ با صدور بیانیه‌ای رسما حضور مجمع و اصلاح‌طلبان را در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعلام کرده است.

روح کلی و ظاهری بیانیه خبر از دغدغه وی برای «کاهش مشارکت سیاسی» در انتخابات آینده است، اما محتوای  آن خبر از این دغدغه رامنتفی می‌کند.

وی همان ابتدای بیانیه تصریح می‌کند؛

 «برخی تصمیم گرفته‌اند در انتخابات شرکت نکنند و برخی هم در اصل مشارکت فعال تردید دارند»؛ دو دلیل برای این موضع بیان می‌کند:

۱- دخالت و رفتار نامناسب نهادهای مسئول و غیرمسئول

۲- انتخابات یک بازی بین بزرگان است به مردم مربوط نیست

آیا آقای خویینی واقعا عدم مشارکت سیاسی را این دو دلیل می‌داند و یا می‌خواهد سرپوشی بر واقعیت این موضوع  بگذارد و آدرس غلط به آن بدهد. نتیجه  القای این دو شبهه، صدور فرمان تحریم خاموش انتخابات است.

آیا نظرسنجی‌های گوناگون دولتی وغیردولتی در مورد عدم مشارکت، همین دو دلیل که هیچ کس به آن تفوه نکرده، را تأیید می‌کند؟

مردم می‌گویند؛ شما گفتید؛ خطر جنگ وجود دارد ،به ما رأی بدهید، ما این خطر را دفع می‌کنیم. بعد ثابت شده خطر جنگ یک توهم است. اگر خطری دفع شده است، شما دفع نکردید همان کسانی که متهم به دخالت ناروا در انتخابات می‌کنید، آن‌ها، دفع کردند. از همه مهم‌تر نتیجه  گفت‌‌وگو با آمریکا خطر جنگ را بیشتر کرده است.

مردم می‌گویند؛ شما گفتید؛ گفت‌وگو با غرب و آمریکا، راه نجات کشور است، تحریم‌ها برداشته می‌شود، رقبای ما گفت‌‌وگو بلد نیستند. رفتید گفت‌‌وگو کردید، توافق کردید، اما جز خسارت محض و عمل به تعهدات یکسویه از طرف دولت و تحقیر ملت، چیزی عایدتان نشد.

مردم می‌گویند؛ شما گفتید؛ اقتصاد کشور را ما سامان می‌دهیم. مشکل، تحریم نیست مشکل، مدیریت است. هفت سال است سرکار هستید. کاهش ارزش پول ملی را به  پایین‌ترین حد آن رسانده‌اید. تورم ، گرانی و  اغتشاش در بازار قیمت‌ها محصول مدیریت اقتصادی شماست! پس چه شد وعده‌هایی که دادید؟ مردم می‌گویند؛ دولت نمی‌تواند  یک حساب بانکی باتوافق برجام در یک بانک اروپایی باز کند، چرا هنوز اصرار به اجرای FATF  و موفقیت برجام دارید؟

مردم می‌گویند؛ واردات را محور قرار دادید، تیر خلاص به تولید ملی زدید، با افزایش ۵۰۰ درصدی نقدینگی همه معادلات بازار را به‌هم زدید، دو تابعیتی‌ها و عوامل فتنه را در مناصب حکومتی به‌کار گرفتید، محصول آن شد حقوق‌های نجومی و فساد اقتصادی ، پس تدبیر شما کجاست؟

مردم می‌گویند؛ در واگذاری بنگاه‌های اقتصادی به بیراهه رفتید و جلوی یک جنبش و انقلاب اقتصادی را گرفتید. با شرطی کردن اقتصاد کشور به روابط‌ خارجی به‌ویژه آمریکا، در نظام اقتصادی کشور اخلال ایجاد کردید.

 مردم می‌گویند؛ ایران هفدهمین اقتصاد دنیاست،‌ نباید وضع سفره ملت و وضع بازار مملکت این‌گونه باشد! کجا مردم سخن از دخالت ناروا در انتخابات و یا  ازبی‌فایده بودن یا شبهه بازی بزرگان حرف زدند؟! این شبهه‌ای که به آن تفوه می‌کنید، کلید رمز تبلیغات سوءدشمنان جمهوریت نظام وطراحی طراحان انقلاب رنگی در منطقه و جهان است. می‌خواهند از پیش نتایج انتخابات را بی‌اثر کنند و بتوانند به همین بهانه زیر بار نتایج بزنند. چرا آقای خویینی با طرح پرسش‌های بی‌اساس پرسش‌های اصلی مردم را پنهان می‌کند؟! چرا آقای خویینی افت عظیم سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را در انتخابات اسفند ۹۸ برای کسانی فاکتور می‌کند که وجود خارجی ندارند؟ ادامه بیانیه جالب است. او می‌گوید:  «در انتخابات شرکت کنیم تا چهره کسانی که انتخابات را به بازی گرفته‌اند افشا نماییم.» او تأکید می‌کند: «در انتخابات شرکت کنیم تا راه را بر رفتارهای نامناسب ببندیم.» 

بینی وبین الله مردم برای این در انتخابات شرکت می‌کنند که گفته شد؟!

مردم در انتخابات شرکت می‌کنند تا پیشرفت کشور را تسریع ببخشند. استقلال کشور را در برابر تهاجم استکبار تضمین کنند و بالاخره یک فکری هم برای سفره خود کنند و نان حلال برای زن و بچه  خود بیاورند. برای مردم مسئله کارآمدی دولت و پایبندی دولتمردان به قانون اساسی، کاربلدی و هوشیاری مهم است یا این‌که یک ادعای بی‌اساس را محک بزنند؟! آن‌ها که متن این بیانیه را برای آقای موسوی خویینی تهیه کردند به شعور خود او توهین کردند و متأسفانه وی متوجه این مهم نیست. جالب‌تر از آن طرح شبهه و پاسخ آن و موضوع پیش‌بینی نتایج انتخابات در این بیانیه است.

او می‌گوید: « اگر انتخابات با مشارکت حداکثری برگزار شد، شما پیروز هستید و  اگر مردم به گونه‌ای دیگر عمل کردند – بخوانید به اصلاح‌طلبان رأی ندادند – شما شکست نخوردید بلکه کسانی شکست خوردند که بارها تلاش کردند تااصلاحات ناکام بماند.»

یعنی نتایج انتخابات حتما باید پیروزی اصلاح‌طلبان باشد. اگر نشد، « خسارت با کسانی است که راه را برای اصلاحات بستند.» حتی او تهدید می‌کند؛ « اگر انتخابات آزاد نباشد – بخوانید اصلاح‌طلبان پیروز نشدند- ملت تصمیم‌نهایی خود را  می‌گیرد. » یعنی سرنوشت انتخابات با پایان رأی‌گیری و اعلام نتایج معلوم نمی‌شود، در جای دیگر رقم می‌خورد! و در حال‌وهوای آشوب و اردوکشی خیابانی معلوم می‌شود. این موضع یعنی تکرار فتنه ۸۸ !!  این علامت دادن به  اردوکشی خیابانی وتکرار فتنه ۸۸ در بیانیه قابل دقت است. به همین دلیل دو تن از سران فتنه  هنوز زیر خیمه فتنه به  ادعاهای دروغین خود مصر هستند و تلاش‌های دوستان خودشان برای رفع حصر، بی‌ارتباط با صدور این بیانیه نیست.

نکات مهمی هم در این بیانیه است که در حوصله این مقاله نمی‌گنجد،اما ذکر چند نکته  خالی از لطف نیست؛

۱- انتخابات ریاست جمهوری را دولتی می‌خواهد برگزار کند که به شدت مورد حمایت اصلاح‌طلبان وسران شناخته شده مجمع روحانیون مبارز است. قریب به اتفاق مجریان انتخابات اعم از استانداران، فرمانداران و بخشداران از اصلاح‌طلبان هستند. اولین نهاد مسئول برگزار کننده همین کسانی هستند که  احتمالا برخی از آنان از آقای خویینی فرمان می‌برند. اگر قرار باشد شبهه‌ای مطرح شود باید رقبای ایشان مطرح کنند.

۲- ده‌ها نشریه و روزنامه و سایت خبری در جریان اصلاحات که متأسفانه  رسانه‌های امپریالیستی هم از آن‌ها پشتیبانی لجستیک و محتوایی می‌کنند، وجود دارد. این جریان هر چه دلش می‌خواهد علیه ملت، نظام و مردم می‌گوید پس ادعای این‌که آزادی نیست و نخبگان وصاحب‌‌نظران نمی‌توانند نظرات خود را بیان کنند، یک دروغ بزرگ  و آشکار است. ضمن این‌که  جریانی که با حمایت خویینی سرکار است منتقدین مشفق را بارها با سخنان سخیف؛  بی‌دین و حسود، افراطی، متوهم و عصر حجری نامیده  و حاضر نشده است راه‌حل‌هایی که برای حل مشکلات دلسوزانه مطرح  می‌کنند را حتی گوش کند.

۳- اصلاح‌طلبان در این دولت و در دولت اصلاحات در دهه ۷۰ و ۸۰ ادعاهایی در اداره بهینه کشور داشتند که همگی در وادی عمل محک خورده، در وادی سیاسی، دو فتنه خائنانه و چند اعتراض خیابانی از آن بیرون آمده است که  در حوزه روابط بین‌المللی، طمع و حرص اجانب را در مداخله در امور داخلی تحریک کردند. در حوزه اقتصاد به جایی رسیدند که مردم با گوشت و پوست و استخوان خود ناکارآمدی در این حوزه را حس می‌کنند.

چرا آقای خویینی فکر می‌کند با یک نامه و یک بیانیه می‌تواند جلوی اعلام زنگ حساب در ایام انتخابات را  بگیرد و همچنان مردم را در « زنگ انشا » نگه دارد؟

۴- نزدیک به یک میلیون نفر در هر دوره ناظر، مجری و تأمین کننده امنیت انتخابات هستند. این‌ها عمدتا از معتمدین مردم و معتمدین دولت هستند و متهم کردن این انبوه از مسئولان به دخالت یا رفتار ناروا یک ظلم است و من نمی‌دانم روز قیامت آقای خویینی چگونه می‌تواند از تک‌‌تک آن‌ها  حلالیت بطلبد. نتایج گونا‌گون و متفاوت انتخابات در این دهه نشان داده است که آن‌ها وظایف خود را درست انجام داده‌اند و امانتداران خوبی برای جمهوریت نظام بودند.

۵- سؤال مهم وکلیدی این است که  آیا در اتاق فکر مجمع روحانیون مبارز و جریان اصلاحات یک آدم  دلسوز، متفکر، استراتژیست و تئوری‌پرداز پیدا نمی‌شود که به جز متهم کردن مسئولان برگزار کننده، متهم کردن نظام به این‌که آزادی نیست،  بدون طرح شبهه غیرواقعی بازی بزرگان، بدون تهدید به عدم پذیرش نتایج و آشوب خیابانی برای مردم، در گام دوم ۴۰ ساله انقلاب حرفی داشته باشند و مردم را به مشارکت سیاسی دعوت کنند؟

آن‌ها میان مردمی زندگی می‌کنند که ۴۲ سال است قهرمانانه روی پای خود ایستاده‌اند واز اسلام، انقلاب  و ایران دفاع کرده‌اند. در نظامی دارند سیاست‌ورزی می‌کنند که ملت، مرزهای امنیت استراتژیک خود را به پشت  خاکریزهای دشمن در بیرون از مرزها و حتی داخل مرزهای دشمنان اسلام برده است. 

این ظلم به این مردم است که هنگام تعیین سرنوشت، قوه مجریه گرفتار ضلعی از رقابت باشد که  جز به قدرت رسیدن خود و متهم کردن دیگران و سیاه‌نمایی به چیزی نمی‌اندیشد.

از دل این جریان باید چهار کلمه حرف حساب و پنج کلمه راه‌حل برای رفع مشکلات کشور بیرون بیاید نه این‌که حضور آنان خود مشکلی روی مشکلات دیگر کشور بشود.

 محمدکاظم انبارلویی