اخبار سیاسی- انتخابات ریاست جمهوری 1400 در حالی پیش روی جریان های سیاسی کشور قرار دارد که حالا اصلاح طلبان سعی دارند تحریم انتخابات را پیش ببرند و مدل هایی را مطرح می کنند که گواه این موضوع است.
به گزارش افکارنیوز، جریان اصلاح طلب در طول سالهای پس از انقلاب هرگاه بدین تحلیل می رسند که در انتخاباتی شکست خواهند خورد بر خلاف ادعای پایبندی به دموکراسی سخن از تحریم انتخابات می کنند .
اخیرا عباس عبدی درباره انتخابات آینده پیشنهاد داده که " اگر به جای انتخابات غیر راهگشای سال بعد، نهاد نخستوزیری را در قانون زنده کنند، خیلی بهتر است. حداقل رییسجمهور منتخب و دولت او 4 یا 8 سال روی دست ساختار نمیماند. به نحوی که نه میتوانند آن را قورت دهند و نه میتوانند آن را بالا بیاورند.
ولی نخستوزیری این مشکل را ندارد. میتوان هر ماه یا هر سال یک نخستوزیر جوان و زبده و انقلابی را امتحان کرد و پس از مدتی، یا تجربه کسب میکنند و پیچ و خم کارها دست آنان میآید و مشکلات حل میشود. اگر هم نتوانستند مثل آب خوردن میتوان او را تغییر داد و یک امید کاذب و سراب دیگر به روی مردم گشود. حداقل از حالا کمتر دچار مشکل خواهند شد.
ضمن اینکه با احیای نهاد نخستوزیری، حوصله مردم هم از این فرآیندهای پرهزینه و بیثمر و البته پر سر و صدا دیگر سر نمیرود. بهعلاوه پس از ۴۰ سال باید پیشرفتی کرده باشیم و خلاصه ببینیم که اصلا انتخابات به معنای غربی لازم است یا خیر؟ در اسلام هست؟ این روزها برخی دانشمندان جدید حاضر در ساختار قدرت فرصت پیدا کردهاند تا چنین پرسشهایی را جهت رفع چنین شکافهایی برای اولینبار طرح کنند."
سعید حجاریان از تئوریسین های جریان اصلاح طلب نیز در واکنش به سخنان عباس عبدی گفته " من برای آنکه نظر آقای عبدی لحاظ شود و ترکیب قانون اساسی برهم نخورد، پیشنهاد ایشان را اینگونه اصلاح میکنم که در انتخابات آتی فقط یک نامزد از سوی شورای نگهبان برای تصدی سمت ریاست جمهوری معرفی و تأیید شود. به این ترتیب اولاً احزاب و نیروهای سیاسی تکلیف کار خود را پیش از موعد میدانند. ثانیاً مردم سود و زیان ورود یا عدم ورود به انتخابات را دقیقتر محاسبه میکنند.
ثالثاً دعوایی میان نهاد اجرایی و نظارتی پدید نخواهد آمد، وانگهی در مصرف صندوق صرفهجویی میشود. رابعاً در تولیدات سمعی و بصری و متنی صرفهجویی میشود و خبری از برنامه تلویزیونی و ستاد انتخاباتی و پوستر و… نخواهد بود.
البته فکر نکنیم مردم از چنین انتخاباتی استقبال نخواهد کرد. چرا که به هر حال در کشور ما عدهای سخن، عمل و پروژه کلان آقای جنتی را حجّت میدانند. بر همین مبنا میتوان عدهای را هم بسیج و به سوی صندوق رأی دلالتشان کرد و گفت، چنانچه مُهر انتخابات ۱۴۰۰ در شناسنامهتان درج و کدملیتان ثبت نشده باشد، قادر به دریافت گذرنامه و گواهینامه و کارت بازرگانی و… نخواهید بود و حق استخدام و تحصیل و هر نوع ارتقاء هم از شما سلب خواهد شد"
سخنان این اصلاح طلبان شاخص نشان می دهد که جریان اصلاحات امیدی به پیروزی در انتخابات آینده ندارد و از حالا تحریم انتخابات را در دستور کار خود قرار داده است.
سخنان طیف رادیکال اصلاح طلب نشان می دهد هر جا اصلاح طلبان در انتخاباتی بتوانند رای مردم را به دست آورند انواع جلسات و میتینگ های انتخاباتی برگزار کرده و ساز و کارهای خود را ارائه می دهند و جمهوریت نظام مقدس جمهوری اسلامی را قبول دارند اما هرجا ببینند شکست آنها حتمی است سعی در تحریم انتخابات و ایجاد هزینه برای نظام دارند و خوراک رسانه های بیگانه را فراهم می کنند.
سال 1388 که در انتخابات شکست خوردند فتنه ای را به وجود آوردند و با دیکتاتوری محض تن به دموکراسی ندادند اما در سال 92 تا به امروز که کشور در اختیار آنها بوده و انتخابات ریاست جمهوری و مجلس دهم و شوراهای شهر را پیروز شده بودند با فهرست های انتخاباتی خود مانند لیست امید و حمایت از حسن روحانی به میدان آمدند .
این نوع برخورد با نظام بر خلاف ادعای حمایت از دموکراسی که دارند عینا دیکتاوری است. چگونه وقتی پیروز انتخابات باشند قواعد دموکراسی و مردمسالاری را رعایت می کنند اما هرجا به علت عملکرد ضعیفشان حس کنند توان پیروزی ندارند چنین طرح های طنزی را مطرح و تحریم انتخابات را به شکلی مطرح می نمایند.
جالب تر آنکه به جز اظهارات حجاریان و عبدی، هدایتا... آقایی که از فعالین سیاسی جریان اصلاح طلب است نیز اظهار داشته که "دولت آقای روحانی با تمام ضعفهایی که در ابعاد مدیریتی و... داشت هفتاد درصد ناتوانی این دولت از بیرون بوده و به عبارتی این ناتوانیها به دولت تحمیل شده است. بههرحال اعمال تحریمهای بینالمللی اقتصاد کشور را فلج کرد!"
وی ادامه داد: "در شرایط فعلی که جامعه با مسائل و مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکند طرح بحث انتخابات و رویکردهای جریانات سیاسی چه لزومی دارد"!؟ اینکه گروههای سیاسی دوباره بخواهند بحث مردم و مشکلاتشان را مطرح کنند و مردم را به پای صندوقهای رای بکشند اما پس از انتخاب نتوانند در مورد مسائلی همچون تحریمها، مسائل منطقهای و... تصمیمگیری کنند اساسا بهتر است کنار بکشند و کارهای نمایشی را کنار بگذارند. چرا که نه میتوانند در سرنوشت مردم تاثیرگذار ظاهر شوند و نه اینکه بهطور واقعی مطالبات مردم را پیگیری کنند. پس بهتر است کنارهگیری کنند تا مردم واقعا بفهمند چه کسی پاسخگوی آنها است. از این جهت گفته میشود که بهتر است انتخابات ریاستجمهوری را نیز مانند مجلس ببینیم تا یک نفر انتخاب شود!
در پاسخ به این مطالب باید گفت که ایشان مدعی هستند 70 درصد مشکلات مربوط به بیرون از دولت روحانی بوده است و ناتوانی ها تحمیل شده است. ایشان گویا فراموش کردند که دلسوزان نظام بارها و بارها هشدارهایی راجع به برجام دادند و اینکه باید به ظرفیت داخلی کشور توجه کرد. اما گوش شنوایی نبود و متاسفانه مشکلات اقتصادی امروز کشور به دلیل نگاه غلطی دارد که مذاکره با غرب مشکلات را حل می کند. این نگاه باعث شد ظرفیت داخلی کشور و تولید مغفول بماند و در عوض برجام امضا شد که سود و عایدی برای ملت نداشت.
از سوی دیگر این فعال اصلاح طلب که صریحا موضوع کنار کشیدن از صحنه سیاسی کشور و تحریم را مطرح می کند که نشان می دهد تصمیم اصلاح طلبان در این موضوع جدی است.
اما این جریان سیاسی بهتر است بداند امروز باید به جای مظلوم نمایی و تحریم انتخابات جوابگوی مردم باشند که در سالهای اخیر سکاندار امور اجرایی کشور بوده اند و محصول برنامه های غرب محور آنها مشکلات عدیده ای است که مردم با ان رو برو هستند.
ملت ایران در انتخابات سال آینده نیز با اقتدار همیشگی پای صندوق های رای خواهند رفت . اینکه جریان اصلاح طلب از این تحریم دو هدف را پیش می برد ، یا به دنبال مظلوم نمایی و امتیاز گرفتن از نظام است تا بتوانند فرد مورد نظر خودشان را با فشار تائید صلاحیت کنند و هم اینکه همنوا به دشمنان به دنبال شکستن اقتدار جمهوری اسلامی باشند. اما این جریان لیبرال بداند مردم پای نظام و انقلاب ایستاده اند.