جناب رئیسجمهور، در آخرین جلسه هیئت دولت اعتراف کردهاند که در بحث مسکن عقبماندگی داریم. ایشان البته این عقبماندگی را به دولت یازدهم یعنی ۴ سال ابتدایی ریاست خود بر دولت مقید کردهاند. هرچند مسکن، مسئله کوچکی نیست، اما نمیتوان به عقبماندگیها و کمکاریهای دولت پرداخت اما فقط به موضوع مسکن محدود شد
یک. امیدوارم اینگونه نباشد که حلقه نزدیک رئیسجمهور با وزیر سابق مسکن که سرپناه بسیاری از مردم را مزخرف میخواند، اختلافات عمیقی پیداکرده باشند و ماحصل آن، اظهارات رئیسجمهور پیرامون مسئله مسکن در دولت یازدهم بوده باشد. کجا دیدهاید که رئیس محترم جمهور، نسبت به کمکاریهای خود و همکارانشان حرفی زده باشند
یا سرسوزنی، نقدی را پذیرفته باشند؟ علاوه بر این آیا ضعف و بیتدبیری دولت تنها به حوزه مسکن محدود میشود؟ به فرض که دولت ضعفی جز کمکاری در عرصه مسکن نداشته، آیا این ضعف تنها در دولت اول حسن روحانی وجود داشته است؟
مگر دولت در دوره دوم خود چه گلی به سر مردم زده و کدام دغدغه آنها را در عرصه مسکن برطرف کرده است؟ خدا کند بر همین اساس، اعتراف اخیر رئیسجمهور در حوزه مسکن، تسویهحساب داخلی کسانی که قرار بود جیب مردم را چنان از درآمد سرشار کنند که احتیاجی به یارانه نداشته باشند با پیاده شدگان از قطار دولت تلقی نشود!
دو. در ماجرای آبان ماه که در پی اعتراضات به افزایش قیمت بنزین، چند هفته کشور به آشوب کشیده شد و بیش از ۲۰۰ نفر جان باختند، واکنش رئیسجمهور چه بود؟ او با خنده گفت که از پیش به مسئولان امر، تنها قیمت سه هزارتومانی را ابلاغ کرده و خود هم مانند سایر مردم، صبح جمعه از اجرای تصمیم باخبر شده است. هرچند آن اظهارات به مذاق مردم و رسانهها خوش نیامد، اما معتقدم اتفاقا آن گفتهها، نسبت به اعتراف اخیر صادقانهتر و خود اعترافی در باب بیاطلاعی، بیتوجهی و عدم دلسوزی نسبت به مشکلات مردم بود.
مگر مسئله کوچکی اتفاق افتاده؟ نزدیک به ۱۰ میلیون نفر در واحدهای مسکن مهر زندگی میکنند و وزیر مسکن این دولت، آن را مزخرف خوانده، هیچ جایگزینی هم از سوی دولت ارائه نشده و تنها در برخی محافل خبری از طرحی به نام مسکن اجتماعی دادهاند. آن وزیر چند بار استیضاح شد و هر بار، بارأی بیشتر به وزارتخانه خود بازگشت. باوجودآن عملکرد فاجعهبار، در دولت دوازدهم نیز از سوی حسن روحانی برای وزارت مسکن به مجلس معرفی شد و رأی اعتماد گرفت. همان وزیری که فعالیتهای اقتصادی متعددش، فرصت چندانی برای پیگیری مسائل وزارتخانه باقی نمیگذاشت و نهایتا با انتقاد از رئیسجمهور، پس از پنجساله وزارت، خود کنارهگیری کرد.سه. عجیبتر از همه موارد پیشگفته، اظهارات اخیر رئیسجمهور، معاون اول او و برخی چهرههای دولتی پیرامون موفقیتهای دولت است. از محافل غیررسمی خبر میرسد اسحاق جهانگیری نمیخواهد در کارنامه مردود دولت شریک باشد و چند بار تلاش کرده از این کشتیشکسته پیاده شود؛ حال چگونه است که در رسانهها از توفیقات دولت میگوید؟ مشکل آنجاست که همهچیز سیاسی است و سنجهای برای بررسی کارنامه دقیق هیچ مسئول و دستگاهی نداریم، اگرنه میدید که نهتنها منتقدان و کارشناسان مستقل که حتی هواداران پروپاقرص دولت هم از آن اعلام برائت میکردند.