در عموم بحرانها، آنچه از بررسی وضعیت فعلی اهمیت بیشتری مییابد، رسیدن به روند و چشماندازی مثبت برای کاهش سطح بحران و مدیریت آن است. جای هیچ شکی نیست که از ابتدای بحران شیوع بیماری کووید۱۹ تاکنون، ظرفیتهای بیمارستانی و بهداشتی، مهارت کادر درمان، تناسب توزیع اقلام بهداشتی و آمادگی روانی جامعه برای مقابله و عبور کمهزینه از دوران بحران افزایشیافته است. این یعنی وضعیت امروز که در ابتدای تابستان هستیم، از اسفند ۹۸ و بهار ۹۹ بهتر است، اما چیزی که خطرناک به نظر میرسد، روند صعودی شیوع بیماری است. کار به حساسیت رسیده و هرکس در حد گستره نفوذ و کلامش، از فضای رسانه گرفته تا محیط خانواده، باید مسئله را جدی بگیرد و ضمن دقت بیشازپیش، برای دیگران هم، سطح خطر را تبیین کند.
اخبار سیاسی - یک. ایران از معدود کشورهای دنیاست که نمودار تعداد مبتلایان و درگذشتگان ناشی از کرونا در آن به شکل «U» است. باگذشت دو ماه از آغاز شیوع بیماری، تعداد فوتیهای کرونا در کشور به زیر صد رسید و خوشحال شدیم، اما از چند هفته پیش دوباره اوج گرفته و سهرقمی شده است. این درحالی است که با اوج گرفتن کرونا، حساسیت جامعه ما نسبت به موضوع، کم شده و حتی برخی نظرسنجیها نشان میدهد میزان مراقبت و جدیت مردم تهران نسبت به شیوع بیماری، از بالای ۷۰ درصد در هفتههای نخست به ۱۱ درصد کاهشیافته است. ترافیک سنگین در کلانشهرها و شلوغی بازارها هم بهخوبی مؤید همین نکته است که اوضاع درحال بحرانیتر شدن است؛ از یکسو در تعداد مبتلایان با افزایش و از سوی دیگر در حساسیت عمومی و رعایت نکات بهداشتی با افت شدید مواجهیم.
دو. مشخص است که بسیاری از پیشبینیها در مسئله کرونا قابلاتکا نیست. به روایت برخی گفتههای مسئولان و متخصصان ایران و جهان در ماههای گذشته، ابتدای تابستان میبایست دوران کاهش آمار تلفات کرونا میبود، حالآنکه اگر چند روز دیگر کشورمان به همین منوال پیش رود، استبعادی ندارد که از دوران پیک هم تلفات بالاتری را تجربه کنیم. برخی آمارها حکایت دارد که بحرانی مشابه در قرن گذشته نیز، بیشترین قربانی را در موج دوم گرفته است یعنی دقیقا همان زمانی که جامعه احساس کرده خطر درحال عبور است و سطح مراقبت و حساسیتها کاهشیافته است.
سه. روشن است که کانونهای تجمع انسانی، بزرگترین خطر برای این روزهاست. تنها در یک بازار در هرمزگان، صد نفر به ویروس مبتلا شدهاند، در شهر دیگری از شرکتکنندگان یک مراسم ختم چند نفر جانباختهاند و در چند استان وضعیت قرمز است، چون هنوز اهالی آن به برگزاری مراسمی همچون عروسی مقید هستند. به نظر میرسد، نفس جدی نگرفتن هشدارها و تسامح نسبت به بحران، خود یک بحران است. جامعه ما نشان داده در شرایط بحرانی بهخوبی و با سرعت همراه میشود و در هفتههای نخست ماجرای اخیر هم بهخوبی این مسئله را اثبات کرده است، اما دستگاههای مسئول هم وظایفی دارند.
چهار. دولت و دستگاههای متولی نباید به نیت آرامسازی افکار عمومی یا حتی بهقصد فعال شدن چرخه اقتصاد، جان مردم را در معرض خطر قرار دهند. حفظ جان هر انسان، از نوزادان تا کهنسالان مهمترین اولویت کشور است و نگاه دینی و ملی ما نیز مصلحتی را حتی از حفظ جان یک بیمار سالخورده و ازپاافتاده، بالاتر نمیداند. به نظر میرسد دولت باید متناسب با فضای هفتههای اخیر و موج دوباره بیماری، راهبرد خود را در مقابله با کرونا تغییر دهد. تغییر زمان برگزاری آزمونهای چند صدهزارنفری، تعطیلی مطلق نمایشگاهها و همایشها، ممنوعیت جدی و برخورد با تالارها و برگزاری مراسم مختلف، پیگیری کمشدن رفتوآمدهای شهری و برونشهری و ارائه راهحلهای جانشین و مبتنی بر فناوری اطلاعات برای حوزههای اقتصادی، اجتماعی و آموزشی از حداقلهای مورد انتظار است. درست است که این موارد هزینه دارد، اما باور کنیم که بحران اخیر در صدسال اخیر بیسابقه بوده و به همین اندازه و سطح، نسبت به آن احساس خطر کنیم و برای آن تمهیداتی بیندیشیم. پیشازاین نیز بارها گفتهشده که از کرونا عبور خواهیم کرد، اما مسئله این است که به چه قیمت و باتحمل چه خساراتی از این دوران سخت بگذریم.
مسعود پیرهادی