گلایه کافی است فقط اقدام متقابل

سه روز از خباثت تازه اروپا و تصویب قطعنامه ضد ایرانی در آژانس می‌گذرد. اما آقای روحانی رئیس‌جمهور هنوز هیچ موضعی نگرفته است. اصلا آیا می‌شود «رفتار خصمانه» را با گفتار گلایه‌آمیز و یا حتی معترضانه پاسخ گفت؟ نوبت قبل، دوم بهمن 97 بود که آقای ظریف با انتقاد از خیانت‌های دنباله‌دار اروپا تصریح کرد «اروپا شرافت خود را در برجام فروخت». او در واکنشی توییتری به فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط سه دولت اروپایی نوشته بود «وقتی E3 (آلمان، انگلیس و فرانسه) هفته گذشته باقیمانده‌‌های برجام را برای خودداری از تعرفه‌های ترامپ فروختند، هشدار دادم که این امر تنها او را حریص‌‌تر خواهد کرد. اروپا با فروختن شرافت، هرگونه پایه اخلاقی و قانونی را از دست داده است. اگر می‌خواهید شرافت خود را بفروشید، بفرمائید. اما ظاهری اخلاقی- قانونی به خود نگیرید. شما آن را ندارید».

2- اگر پنج ماه قبل آشکار شده که اروپا شرافتش را فروخته و وزیر خارجه، رسماً اروپا را فاقد شرف خوانده، آقای روحانی امروز دوباره به سه دولت اروپایی چه بگوید؟ «بی‌شرف‌ها»؟! صرف به رخ کشیدن بی‌چشم‌ورویی و بی‌صفتی اروپایی‌ها چه خاصیتی دارد؟ به تعبیر حافظ «ما ز یاران چشم یاری داشتیم- خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم/ تا درخت دوستی کی بر دهد- حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم/ گفت‌و‌گو آیین درویشی نبود- ور نه با تو ماجراها داشتیم/ شیوه چشمت فریب جنگ داشت- ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم». اگر اروپایی‌ها ادیبانه بگویند «گفت خود دادی به ما دل حافظا- ما محصل بر کسی نگماشتیم»، آقای روحانی یا ظریف چه پاسخی دارند؟ آیا روحانی و ظریف و عراقچی و صالحی و دیگر خوش‌بینان به توافق با غرب، حریف را نمی‌شناختند و عبرت‌های مذاکرات 82 تا 84 پیش چشم‌شان نبود؟ واقعاً اگر روزی اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها بگویند، ما شما را فریب ندادیم، بلکه شما خود را فریب دادید، پاسخ روحانی چیست؟ به تعبیر خداوند در آیه 24 سوره ابراهیم؛ «شیطان، هنگامی که کار تمام ‌شد، می‌‌گوید خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و نقض کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز این‌‌که دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید. بنابراین، مرا سرزنش نکنید و خود را سرزنش کنید».

3- مگر کسی غیر از آقای روحانی بود که مردادماه ۱۳۸۴، نامه گلایه‌آمیز به محمد البرادعی (دبیرکل وقت آژانس) درباره سرانجام دو سال اعتماد ایران و عهدشکنی اروپا نوشت؟ «متأسفانه در مقابل، اگر نگوییم هیچ، ایران مابه‌ازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قول‌‌های انجام‌نشده و درخواست‌‌های بیشتر روبه‌رو شد. سه کشور اروپایی هنوز به تعهد خود در موافقتنامه‌ نوامبر ۲۰۰۴ پاریس مبنی بر شناسایی «اجرای بدون تبعیض حقوق ایران براساس معاهده‌ ان‌پی‌تی» عمل نکرده‌اند. پس از گذشت بیش از سه ماه مذاکره بعد از موافقتنامه‌ پاریس، آشکار شد سه کشور اروپایی خواهان تطویل مذاکرات و احتمالاً عدم دستیابی به نتیجه مطلوب هستند و بنابراین، نمی‌خواهند در برابر حق غیر قابل انکار ایران برای از سرگیری فعالیت غنی‌سازی تسلیم شوند و انگیزه یا توانایی ارائه‌ طرح خود درباره‌ تضمین‌‌های عینی ماهیّت صلح‌آمیز برنامه‌ هسته‌ای ایران و نیز تضمین‌‌های محکم درباره‌ همکاری‌‌های اقتصادی، فناوری و هسته‌ای و تعهدات محکم درباره‌ مسائل امنیتی را نیز ندارند».

4- روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» که سال 1390 منتشر شد، نوشته بود «من در یک مصاحبه مطبوعاتی در سال 1383 گفتم که ما بین دوچرخه و پیکان مخیر بودیم. دوچرخه، غیرمتعهدها و پیکان، همان انگلیس به اضافه فرانسه و آلمان بودند. بنز هم، (آمریکا) بود، ولی ما اجازه نداشتیم از آن استفاده کنیم. پس، ناچار شدیم بین آن دو، پیکان را انتخاب کنیم. در این حالت، دیگر نباید توقع بنز از ما داشته باشید، البته اروپایی‌‌ها از این مصاحبه کمی مکدر شده بودند.» او با همین تلقی، سال 92 خیال می‌کرد سوار بنز دموکرات‌ها شده است؛ به همین دلیل هم هرچه خیانت و خباثت از دولت اوباما دید، ندیده انگاشت. از ویزا ندادن به معاون سیاسی دفتر خود که قرار بود ریاست نمایندگی ایران در سازمان ملل را برعهده بگیرد، تا تصویب و اجرای ممنوعیت ویزایی برخلاف برجام و ترساندن کشورها از معامله با ایران، تاکید بر باقی بودن تحریم‌ها، و ریل‌گذاری تحریم‌های گسترده تحت عناوین کاتسا و آیسا که در دولت ترامپ اجرایی شد.

5- نه ترامپ در سال 96 و 97 بلکه دولتمردان دموکرات، قبل و بعد و حین توافق، بارها در گفتار و رفتار اذعان کردند بنای بر خدعه و خسارت زدن به ایران را دارند. به فاصله دو ساعت پس از آن‌که روحانی در تاریخ 27 دی 1395 گفت «برجام یک توافق دوجانبه نیست که ترامپ بگوید خوشم می‌آید یا بدم می‌آید»، جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید در دولت اوباما پاسخ داد «ما برای آینده برجام در دولت بعدی تضمین نداده‌‌ایم. اوباما بارها گفته که درخصوص آنچه دولت بعد می‌‌کند، هیچ تضمینی نداده است. دولت بعدی بر اساس این‌که چه چیزی را در راستای منافع ملی تشخیص می‌‌دهد، تصمیم مقتضی را خواهد گرفت»!

6- آقای روحانی دو سال قبل ضمن نثار طعنه و متلک به منتقدان گفته بود «ما در برجام به منافع غیر قابل بازگشتی دست یافته‌ایم و نه تنها ترامپ بلکه چنانچه ده ترامپ دیگر در دنیا روی کار بیایند، آن منافع غیر قابل بازگشت هستند... برخی می‌‌گفتند پرونده PMD هیچ‌گاه بسته نمی‌شود ولی ما توانستیم در مذاکرات، این پرونده را ببندیم و آژانس رسماً اعلام کرد که دیگر سؤالی درباره فعالیت‌‌های هسته‌‌ای ما ندارد. در زمینه اقتصادی منافع بسیاری برای کشور حاصل شده که غیر قابل بازگشت است». اما حالا در حالی که مُشتی چک برگشتی و یک سند بی‌اعتبار به نام برجام در دست دولت ماست، آژانس مجددا PMD (مطالعات نظامی ادعایی) را آن هم با میانداری اروپا، ابزار بهانه‌جویی قرار داده است. به‌راستی حقوقدان و بلدِ دیپلماسی، چه کسانی بودند؛ و بی‌سواد‌ها کدام؟ به تعبیر نویسنده و شاعر انقلابی، آقای حامد عسکری: «شبیه ناصرالدین‌شاه، ناخن می‌کشم بر دل- چه امضایی شب مستیّ ما دزدیده شد از ما».

7- برجام به شکل پیوسته و بی‌وقفه، به خاطر ضریبی که برخی دولتمردان و سیاسیون و رسانه‌ها به آن دادند، در خدمت تضعیف بنیان‌های اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک قدرت ملی عمل کرده است. و اولویت‌دار‌ترین تدبیر، به‌هم زدن چیدمان این شرطی‌سازی کاهنده و تحلیل‌برنده اقتدار است. اجرای برجام باید بی‌هیچ معطلی، از جانب خود دولت، وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی متوقف شود و هم‌زمان، تدابیر مستقل اقتصادی و دیپلماتیک در دستور کار قرار گیرد. بدتر از خسارت‌های اجرای یکطرفه، روحیه فشلی و رخوتی و تعلیق و انتظاری است که برجام در خود نهفته دارد و به سان طناب بسته شده به پای ظرفیت‌های اقتدار ملی عمل می‌کند. برجام اگر یک قرارداد و معامله طرفینی است، اکنون این توافق با اراده طرف مقابل لگدمال شده و تداوم اجرای آن، خسارت‌های حیثیتی و پرستیژی پرهزینه‌تری برای کشور به دنبال دارد. باید به روند پرخسارت توافق به هر قیمت و حفظ آن با قیمتی بالاتر (!) پایان داد. این قبل از هر چیز، به صلاح دولت و ضامن اعتبار بین‌المللی اوست و می‌تواند بازدارندگی دیپلماتیک را احیا کند. در عین حال لازم است وزارت خارجه به‌ویژه معاونت اقتصادی آن، به خواب‌زدگی چندین‌ساله پایان دهند و نظایر فرصت‌هایی را که در همکاری با عراق و ونزوئلا آشکار شد، در تعامل با سایر کشورها احیاء کنند.

8- نمایندگان جدید و پرانگیزه مجلس، مسئولیت خطیری برعهده ‌دارند. مجلس باید با شجاعت و قاطعیت و حکمت، به مسئولیت مهم خود عمل کند. احیای توازن از دست رفته در اجرای توافق، کمترین وظیفه مجلس است؛ ضمن اینکه ریل‌گذاری تغییر مسیر، از برجام‌زدگی به سمت مدیریت متوازن به‌ویژه در حوزه تحول اقتصادی، از وظایف مجلس است. در حقیقت می‌توان با تدابیر کوتاه‌مدت و میان‌مدت، اعتماد و پویایی و رونق را به اقتصاد پرظرفیت ملی بازگرداند. در آن سو، بر عهده دولت است که به اعتبار عبرت‌های انباشته و پدیداری بن‌بست اعتماد به غرب، باب تقابل با منتقدان صاحب‌نظر را ببندد و باب مشورت و نقدپذیری و کمک‌ گرفتن را بگشاید. آقای روحانی در سال پایانی ریاست‌جمهوری خود می‌تواند بخشی از مافات را جبران کند. شرط این کار، اعلام رسمی قطع امید از اروپا و پایان برجام است. به تعبیر خداوند در سوره انفال «وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِیَانَهًًْ فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى‌ سَوَآءٍ إِنَ‌اللَهَ لَایُحِبُّ الْخَآئِنِینَ‌ وَ لَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَبَقُواْ إِنَّهُمْ لَا یُعْجِزُونَ‌. و اگر از خیانت و پیمان‌شکنی گروهی (که با آنان ‌پیمان بستی) بیم ‌داری، پس تو نیز به شکل برابر، عهد آنها را نقض کن؛ که خداوند خیانتکاران را دوست ‌ندارد. و آنان که کافرند، گمان نکنند با پیمان‌‌شکنی پیشی جسته‌اند؛ آنها نمی‌‌توانند (ما را) عاجزکنند».

9- و بالاخره باید این نصیحت دلسوزانه امیر مومنان علی علیه‌السلام در نامه 31 نهج‌البلاغه را نصب‌العین قرار داد که به امام حسن(ع) فرمود: «فرزندم! درست است که من به اندازه پیشینیان عمر نکرده‌ام. اما در کردار آنها نظر افکندم و در اخبار آنان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا این‌که مانند یکی از آنان شدم بلکه گویا از اولین تا آخرین، آنها را همراهی کرده و با آنان زیسته‌ام... برای امور پیش نیامده، به واسطه آنچه واقع شده استدلال کن چرا که امور دنیا شبیه هم هستند و از کسانی نباش که اندرز و موعظه سودی به آنان نمی‌‌بخشد؛ مگر زمانی که به آزار و رنج برسد؛ که عاقل با آموختن و تربیت پند می‌‌پذیرد و چهارپایان، اندرز نمی‌‌پذیرند جز با زدن... و الهَوی شریک العَمی. و هواپرستی شریک نابینایی است».

محمد ایمانی