بازگشایی سفارت مجازی ایران در فلسطین از چند جهت لازم است. اول اینکه بحث فلسطین در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مهم بوده و لازم بود تمرکز ویژه ای بر این موضوع داشته باشیم. مورد دیگر بحث های قانونی است. ما قوانین و مصوباتی داریم که ناظر بر حمایت از کشورهای اسلامی است و بر اساس این قانون کمیته ای در ریاست جمهوری وجود دارد که پیگیر اجرای آن قانون مصوب 1369 است و قوانینی که بعد از آن در مجلس شورای اسلامی و یا هیات دولت به تصویب رسیده و به دستگاه های اجرای ابلاغ شده است. دلیل سوم، بر ضرورت اجرای چنین پستی که به عقیده من بسیار دیر صورت گرفته است و باید زودتر اتفاق می افتاد، پیگیری برخی از امور مربوط به فلسطین به صورت متمرکز توسط فردی مشخص است، یعنی در عین این حال که در جمهوری اسلامی اهمیت بالایی به مساله فلسطین داده می شود و ما چنین هزینه ای در سیاست خارجی می پردازیم و دستگاه های نظامی و امنیتی و فرهنگی درگیر این موضوع هستند، هرگز یک نفر را نداشتیم که به طور مشخص بر این مساله متمرکز باشد و کار او بحث فلسطین باشد و مسئولیت دیگری نداشته باشد به طور مثال کمیته ای که در ریاست جمهوری پیگیر اجرای قانون مجلس است.
اخبار سیاسی- متاسفانه از ابتدای تاسیس در سال 69 افرادی را به عنوان مسئول به خود دیده که با حفظ سمت مسئولیت های دیگری نیز داشتند و اتفاقا مسئولیت های دیگر آنها مهمتر بود و تمرکز بیشتری می طلبید و این پست در درجه دوم اهمیت قرار داشت. مساله دیگری که ضرورت انتصاب چنین مسئولیتی را بیشتر می کند این است که در بحث دیپلماسی و سیاست خارجی سفیر ایران در فلسطین اکتیوتر نباشد و اگر در یکی از کشورهای عربی همجوار مثلا در سوریه و اردن یا مصر باشد بهتر است. پیگیری برخی از طرح های جمهوری اسلامی از طرق دیپلماسی ضروری است و برای نتیجه بخش بودن موثر تر است. به طور مثال بحث رفراندوم چندین بار توسط مقام معظم رهبری مطرح شد و عمده فعالیتی که در مورد اجرای این طرح باید صورت بگیرد در دستگاه دیپلماسی ما است ولی متاسفانه تا اینجا تحرک دیپلماتیکی در این خصوص انجام نشده است و وزیر خارجه ما و نماینده ما در سازمان ملل چنین طرحی را به رای نگذاشته اند و لابی نشده و رفت و آمدی در این خصوص نبود و یار گیری نشد.
همه این موارد ضرورت هایی است که باید در خصوص طرح رفراندوم در دستگاهی دیپلماسی ما انجام می شد ولی متاسفانه تا امروز به دلیل عدم تحرک متناسب نتیجه ای نداده است. وقتی سفیر ما در یکی از کشورهای هم جوار فلسطین منصوب شود و فعال نباشد در این صورت فایده ای ندارد و یقینا مسائل لبنان تحت الشعاع مسائل فلسطین قرار می گیرد و امکان دارد نتیجه لازم را کسب نکنیم. باید سفیری مستقل پیگیر طرح هایی باشد که توسط جمهوری اسلامی در مجرای دیپلماتیک مطرح شده است و نیاز به پیگیری دارد. و ما می توانیم در موضوع فلسطین شاهد طرح مساله به صورت واقعی و بدون شعار و به دور از هیجان و به شکل اقدامی اساسی باشیم.
متاسفانه مسئولین ما علی رغم تاکید مقام معظم رهبری نسبت به قضیه فلسطین توجه لازم را ندارند. چون شناخت درستی وجود ندارد و به عقیده من یکی از دلایل همین است و عملکرد فقط در حد بحث و گفتگو است و نتیجه ای حاصل نمی شود. شاید اگر در این بحث به شکلی اصولی وارد می شدیم و عده ای به درستی به وظیفه خود عمل می کردند امروز شاهد پا گرفتن ایده هایی ساختارشکنانه مثل شعار نه غزه نه لبنان نبودیم. انتصاب سفیر نیز یکی از کارهای درستی است که نتیجه خوبی به همراه خواهد داشت. این حداقل کاری است که جمهوری اسلامی می تواند انجام بدهد و با نگاهی تلافی جویانه اقدامی موثر خواهیم داشت البته به این شرط که این طرح به درستی انجام شود.
آمریکا قادر به انجام هیچ کاری نخواهد بود امروز بیش از صد کشور در دنیا دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت شناخته اند فقط جمهوری اسلامی نیست امروز دولت فلسطین در سازمان ملل کرسی دارد. چرا ما در این کشور سفیری نداشته باشیم؟ این مساله حق ایران و حق فلسطین است البته یقینا این حرکت ایران مورد مخالفت رژیم صهیونیستی خواهد بود ولی ما از ابتدای انقلاب هرگز سیاست هایمان را به گونه ای تنظیم نکرده ایم که دل اسرائیل را به دست بیاوریم و همواره کاری را انجام داده ایم که در راستای منافع و اقتدار کشور ایران است. با توجه به وضعیت در اشغال بودن فلسطین می توانیم سفیری در تبعید و خارج از این کشور داشته باشیم که مسائل فلسطین را پیگیری می کند. این حق ما است و مجلس مصوبه ای قانونی در این رابطه دارد و هیچ کسی نمی تواند در این رابطه معترض ما باشد. کارهایی که ما انجام می دهیم باید در راستای منافع ملی خودمان و منافع کشورهای اسلامی باشد. این مصوبه درست است و باید به نحو احسنت اجرا و پیگیری شود.