رهبر معظم انقلاب، در ایام عادی معمولا هر هفته و گاهی هفتهای چند بار، با اقشار مختلف مردم، فعالان حوزههای گوناگون و مسئولان، دیدار عمومی دارند و نکات موردنظرشان را از این طریق با مردم در میان میگذارند؛ کاری که در روزهای شیوع بیماری و ممنوعیت برگزاری تجمعات، بهصورت مجازی تداومیافته است. این یعنی ایشان عمیقا باور دارند که اطلاعرسانی، ارائه تحلیل و سخن گفتن بیواسطه با مردم، در هر شرایطی از ضروریات است. این در حالی است که برخی مسئولان عالی و میانی و متولیانی که حوزههای کار آنان، بیواسطه با مردم، مرتبط است و مورد سؤال مردماند، گاهی از ضرورت این مسئله غافلاند.
در کنار این موضوع، پیرامون محتوای این سخنان، گفتنیهایی هست:
یک. نگاه معظمله به مسائل، کلان بهمثابه بخشی از یک پیکره یکپارچه است. ایشان شیوع کرونا را نشانی از نقص بشری و تبعات سیاسی و اجتماعی آن را علائمی از بنبست نظریات سیاسی غالب جهان معرفی میکنند. از نگاه ایشان، لیبرال دموکراسی که مدعیان آن مدعی بودند نظریه پایان تاریخ است، باید پاسخی برای وضع امروز جهان داشته باشد؛ وضعیتی که گویا “غرب وحشی” بیدار شده و “دزدی مدرن” در آن متداول شده است.
دو. نکته بعدی نگاه تربیتی رهبری است. باوجودآنکه دهها دستگاه و سازمان بزرگ و صدها قرارگاه جهادی و گروه داوطلبانه؛ در حال خدمترسانی به مردم در شرایط پیشآمده هستند، آنچه با اسم و مشخصات مورد تأکید رهبری قرار میگیرد، اقدام خیران سبزواری یا بانوان نهاوندی است. اینکه رهبر عالی ایران که هر جملهاش در تمام رسانههای داخل و صدها رسانه بینالمللی بازتاب مییابد، رسالت خود را در این میبیند که تریبون آن مادر شهید یزدی شود که با دوستانش، بهطور داوطلبانه ماسک میدوزد، از چند جهت حائز اهمیت است. اول تأکید بر اینکه هر کس در هرکجای این کشور در حال تلاش است، باید خود را قلب این پیکره احساس کند و بداند در حال انجام مهمترین کار ممکن است، تا آنجا که حتی در سخنان رهبر معظم انقلاب هم با ذکر مورد، تقدیر میشود. نکته دوم الگوسازی برای رسانهها و تریبون داران است، چه اینکه شکلگیری “رزمایش ملی” یعنی از دولت و نیروهای مسلح گرفته تا ناشناختهترین افراد و گروههای مردمی، باید در حوزه نفوذ و تأثیر خود، با اخلاص و تدبیر وارد عمل شوند و منتظر دیگران نمانند. شناساندن و کمک به همهگیری این فعالیتها، رسالت بزرگی بر دوش اصحاب رسانه است که اگر از کار جهادگران این روزها بیشتر نباشد، یقینا کمتر هم نیست، چنانچه فرمودهاند “زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.”
بیراه نیست بگوییم که وقتی حتی مسئولان و رسانههای محلی، از فعالیتهای افراد پیشگفته بیاطلاعاند یا حداقل منعکسکننده آن نیستند، رهبر معظم انقلاب به علمدار مستضعفان تبدیلشدهاند.
سه. نکته پایانی، اشتباه لفظی در کشته شدن یکمیلیون انسان و مبادرت شخص ایشان به اصلاح این آمار با ضبط فیلم کوتاهی از همان حسینیه امام خمینی است. خاطرتان هست که چندی پیش، یک مسئول ارشد اجرایی، تعداد مشاغل ایجادشده در حوزه فناوری اطلاعات را بهاشتباه، دو میلیون اعلام کرد. در پی آن، دفتر ایشان و نه شخص خودشان، با صدور اطلاعیهای و بدون عذرخواهی، عدد صحیح را دویست هزار اعلام کرد. این رفتار را مقایسه کنید با رهبری که در فیلم نیم دقیقهای، دو بار صراحتا میگویند “حرف من اشتباه بود”. چند مسئول را میشناسید که حاضر به اصلاح اشتباهات خود به این سبک باشند؟ خود ما چقدر حاضریم در مسائل عادی زندگی، اشتباهات خود را مطرح کرده و اصلاح کنیم؟