5 سال قبل، در آذرماه سال 93، رئیسجمهور سابق ترکیه نتوانست نگرانی و نارضایتی خود را از رجب طیب اردوغان و سیاستهای خطرناک وی در سوریه پنهان کند.
اخبار سیاسی - «عبدالله گل» در اینباره هشدار داد: «تروریستهای تندرو داعش و جبههالنصره توسط دستگاه اطلاعاتی ترکیه وارد سوریه و عراق شدهاند. من مطمئنم روزی (که خدا آن روز را نیاورد) بادی را که اردوغان در سوریه کاشته است، در ترکیه توفان درو خواهد کرد. باید بپذیریم ائتلاف ضدداعش تحت رهبری آمریکا «باشگاه احمقها»ست.
سازمانهای تروریستی تحت حمایت سعودی که هماکنون در سوریه علیه دولت دمشق میجنگند، با سازمانهای جاسوسی مثل «سیا» همکاری دارند».این هشدار عبدالله گل، نهتنها منجر به اصلاح سیاستهای اردوغان در سوریه و بازگشت وی از این مسیر خطرناک نشد، بلکه موجبات حذف کامل عبدالله گل از حزب عدالت و توسعه و عرصه سیاسی- اجرایی آنکارا را فراهم کرد.
اردوغان تصور کرد با منزوی کردن عبدالله گل و دیگر منتقدانش در حزب حاکم (عدالت و توسعه)، دیگر جایی برای اعتراض به ماجراجوییهای وی در سوریه باقی نخواهد ماند. امروز، با گذشت 5 سال اردوغان در حال درو کردن همان توفانی است که عبدالله گل از آن سخن گفته بود. نیمنگاهی بر مصادیق شکست اردوغان در سوریه، مؤید این حقیقت است!
اردوغان که تا 5 سال قبل، سرنگونی حکومت « بشار اسد » را هدفی عینی و دستیافتنی میدانست، هماکنون سعی دارد با دادن تنفس مصنوعی به تروریستهای جبههالنصره و ارتش آزاد در ادلب، حضور حداقلی تروریسم تکفیری را در منطقه شامات تضمین کند! با این حال رئیسجمهور ترکیه در رسیدن به این هدف نیز ناموفق بوده است.
بمباران کاروان جبههالنصره در ادلب و کشته و زخمی شدن 300 نظامی ترکیه، بخوبی نشان داد بر خلاف ادعاهای مکرر اردوغان و مقامات وزارت خارجه ترکیه مبنی بر حضور مستقل و جداگانه نیروهای این کشور در خاک سوریه، نظامیان ترک و تروریستهای تکفیری در ادلب و حلب کاملا با یکدیگر هماهنگ و یکپارچه عمل میکنند.
بیدلیل نیست که اردوغان پس از کشته و زخمی شدن نظامیان این کشور در خاک سوریه، حاضر نشده است درباره حضور نیروهای خود در کنار تروریستهای جبههالنصره توضیحی به افکار عمومی ارائه دهد. آنچه اخیرا در سوریه و در جریان بمباران کاروان مشترک تروریستهای تکفیری و نظامیان ترک رخ داد، نقطه آشکارساز پیوند دولت ترکیه و گروههای تروریستی در سوریه است.
اردوغان گذشته و حال را در سوریه کاملا باخته و آینده نیز برای وی تاریک است! امروز از حزب جمهوریخواه خلق(CHP) گرفته تا بسیاری از ملیگرایان، کردها و حتی برخی اعضای تاثیرگذار در حزب عدالت و توسعه(AKP) قویا سیاستهای رئیسجمهور ترکیه در سوریه و منطقه را به چالش کشیده و از وی خواستهاند هر چه سریع تر به این بازی خونین پایان دهد.
با این حال اردوغان، چاووشاوغلو و همراهان آنها اصرار دارند حلقه شکست و ناکامی خود در سوریه را تکمیل کنند! امروز ارتش سوریه با تروریستهایی میجنگد که ترکیه در توافقنامه سوچی تعهد داده بود فعالیتشان را متوقف کند! بنابراین، حضور ترکیه در سوریه، نهتنها توجیه راهبردی، بلکه توجیه حقوقی نیز ندارد و مصداق عینی اشغالگری آنکارا در کشور همسایهاش است.
موضوع دیگری که باید در اینباره مدنظر قرار داد، به نوع رفتار ناتو با آنکارا بازمیگردد! اردوغان در توهمات خود انتظار داشت هرگونه چالش و منازعهای میان روسیه و ترکیه در خاک سوریه، منجر به حمایت نظامی همهجانبه ناتو از آنکارا (وفق بند 5 دفاع جمعی ناتو) خواهد شد! با این حال اردوغان به جز حمایت ظاهری از سوی ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو چیزی از اعضای پیمان آتلانتیک شمالی دریافت نکرده است!
رئیسجمهور ترکیه بخوبی دریافته است اعضای ناتو، هرگز حاضر نخواهند شد در دفاع از ترکیه، بند 5 دفاع جمعی را مورد استناد قرار داده و وارد جنگ با روسیه یا هر بازیگر دیگری در سوریه شوند. حتی برخی کشورها مانند یونان بارها در جلسات داخلی ناتو، ایده اخراج ترکیه از پیمان آتلانتیک شمالی را مطرح کردهاند. این کشورها معتقدند سیاستها و تصمیمات یکجانبه اردوغان برای دیگر اعضای ناتو هزینهساز خواهد بود و منجر به تضعیف این پیمان جمعی خواهد شد!
امروز اردوغان مصداق عینی سیاستمداری راندهشده است! او با جمعیت انبوهی از تروریستهای تکفیری روبهرو است. طی سالهای اخیر، آنکارا تامینکننده مالی و تسلیحاتی آنها بوده است اما اکنون هیچ تضمینی وجود ندارد که این افراد متوحش در آینده نزدیک به بلای جان اردوغان و دستگاه امنیتی ترکیه تبدیل نشوند! اردوغان امروز بازی را نهتنها در سوریه، بلکه در منطقه نیز باخته است. او باید به قول عبدالله گل، از این پس نظارهگر توفانی باشد که محصول سالها تجاوز، اشغالگری و حمایت از گروههای تکفیری از سوی سلطان رجب(!) بوده است.
نوید مؤمن